داستان سرپرستی حضرت زکریا علیه السلام از مریم

فارسی 17150 نمایش |

در میان بنی اسرائیل دو خواهر برجسته و بزرگ زاده وجود داشتند، یکی به نام «حنه» و دیگری به نام «اشیاع»، زکریا (ع) از اشیاع خواستگاری کرد، و عمران که یکی از راهبان و بزرگ بنی اسرائیل بود (و طبق نقلی از پیامبران بنی اسرائیل بود) از «حنه» خواستگاری نمود، سرانجام اشیاع همسر زکریا (ع) گردید، و حنه همسر عمران شد. به این ترتیب زکریا و عمران، دو شخصیت بزرگ بنی اسرائیل، باجناق همدیگر شدند، و علاوه بر رابطه مکتبی، رابطه خویشاوندی نیز پیدا کردند. چند سال از این ماجرا گذشت، عمران صاحب دختری به نام مریم شد، ولی زکریا (ع) دارای فرزند نشد، زیرا همسرش نازا بود.

سرپرستی زکریا (ع) از مریم (س)
سالها از زندگی عمران و همسرش حنه گذشت آنها دارای فرزند نشدند، حنه همچون زنان دیگر آرزو داشت که دارای فرزند شود، و با دیدن کودکی احساساتش برای داشتن فرزند به جوش می‎آمد. تا این که روزی در زیر درختی نشسته بود، پرنده‎ای را دید که به جوجه‎های خود غذا می‎دهد، مشاهده این محبت مادرانه آتش عشق به فرزند را در دل او شعله‎ور ساخت، و از صمیم دل از خدا تقاضای فرزند کرد، چیزی نگذشت که دعای خالصانه او اجابت شد و او باردار گردید. طبق بعضی از روایات، از سوی خدا به عمران وحی شد که به زودی خداوند پسر پربرکتی که می‎تواند بیماران غیر قابل درمان را درمان کند و مردگان را به فرمان خدا زنده نماید به تو عنایت خواهد کرد، عمران این مطلب را به همسرش حنه خبر داد.
حنه وقتی که باردار شد، تصور می‎کرد که فرزند مذکور، همان است که در رحم دارد (غافل از آن که منظور از آن پسری که خداوند به عمران وحی نمود، نوه عمران به نام عیسی (ع) است، که حنه برای مادر او (مریم) باردار می‎باشد.) به همین دلیل حنه نذر کرد که کودک پسر خود را وقتی که بزرگ شد خدمتگذار مسجد بیت المقدس قرار دهد. ولی وقتی که فرزندش متولد شد دید دختر است، نگران شد که چه کند زیرا خدمتگذاران مسجد را از میان پسران انتخاب می‎کردند، از این رو گفت: «پسر همانند دختر نیست.» سپس افزود: «خدایا من نام دختر را مریم می‎گذارم، و او و فرزندانش را از وسوسه‎های شیطان رجیم، در پناه درگاه تو قرار می‎دهم.» (آل عمران/ 35- 36)
مریم (ع) به معنی عبادت کننده و خدمتگذار است. از آن جا که حنه می‎خواست او را خدمتگذار مسجد و عبادت کننده در مسجد بیت المقدس قرار دهد، نام او را مریم نهاد. کم کم مریم (ع) بزرگ شد و با این که دختر بود، خداوند او را به عنوان خدمتگذار مسجد بیت المقدس پذیرفت.
مطابق تواریخ، عمران پدر مریم (ع) قبل از تولد مریم (ع) از دنیا رفت، از این رو وقتی که مریم (ع) خدمتگذار مسجد شد، نیاز به سرپرست داشت، حنه مریم را که کودک بود به بیت المقدس نزد علما و دانشمندان یهود آورد و گفت: «این کودک هدیه به بیت المقدس است، سرپرستی او را یک نفر از شما بر عهده بگیرد.» چون آثار عظمت از چهره مریم (ع) دیده می‎شد، گفتگو در میان دانشمندان بنی اسرائیل در گرفت، هر کدام از آنها می‎خواست این افتخار نصیب او شود. سرانجام تصمیم گرفتند قرعه کشی کنند، به کنار نهری آمدند. حضرت زکریا (ع) نیز جزء آنها بود. قلم‎ها و چوبهایی را که به وسیله آنها قرعه می‎زدند حاضر کردند، نام هر یک از داوطلبان سرپرستی مریم (ع) را روی آن چوبها نوشتند و آن قلم‎ها را در میان آب انداختند، هر قلمی که در میان فرو می‎رفت، بازنده بود و تنها قلمی که روی آب ماند، قلمی بود که نام زکریا روی آن نوشته شده بود. به این ترتیب سرپرستی زکریا (ع) نسبت به مریم (ع) قطعی شد، و در واقع حضرت زکریا (ع) از همه شایسته‎تر به سرپرستی مریم (ع) بود، زیرا علاوه بر مقام نبوت، شوهر خاله مریم (ع) نیز بود. حضرت زکریا (ع) همچنان سرپرستی حضرت مریم (ع) را بر عهده گرفت تا مریم (ع) بزرگ شد.

غذاهای بهشتی
حضرت مریم (ع) به خدمتگذاری مسجد بیت المقدس مشغول شد و خداوند او را برای این مقام پذیرفت. به گفته بعضی نشانه پذیرش خداوند این بود که مریم (ع) بعد از بلوغ و دوران خدمتگذاری بیت المقدس، هرگز عادت ماهانه ندید تا به دور شدن از آن مرکز روحانی مجبور نگردد. مریم (ع) آن چنان به عبادت خدا مشغول بود که روزها روزه می‎گرفت و شبها به عبادت می‎پرداخت، او آن چنان در پرهیزکاری و معرفت و شناسایی پروردگار پیش رفت، که از احبار و دانشمندان پارسای آن زمان نیز پیشی گرفت. هنگامی که زکریا (ع) کنار محراب او قرار می‎گرفت و برای دیدار او می‎آمد، غذاهای مخصوصی در کنار محراب او مشاهده می‎کرد، که شگفت زده می‎شد، روزی به او گفت: «یا مریم أنى لک هذا؛ ای مریم! این غذاها (و میوه‎های غیر فصل) را از کجا آوردی؟» مریم (ع) در جواب گفت: «هو من عندالله إن الله یرزق من یشاء بغیر حساب؛ این از طرف خدا است، و او است که هرکس را بخواهد، بی‎حساب روزی می‎دهد.» (آل عمران/ 37) آری به این ترتیب خداوند غذاهای بهشتی غیر فصل را به مریم می‎رسانید.
در سوره آل عمران ،داستان کفالت آن حضرت از مریم دختر عمران و مادر عیسى این گونه ذکر شده است: «فتقبلها ربها بقبول حسن و أنبتها نباتا حسنا و کفلها زکریا کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یامریم أنى لک هاذا قالت هو من عند الله إن الله یرزق من یشاء بغیر حساب؛ زکریا سرپرستى مریم را به عهده گرفت و هرگاه به محراب نزد مریم مى رفت، نزد او رزق و روزى مى یافت. بدو مى گفت: اى مریم! این روزى تو از کجا آمده؟ مریم مى گفت: از پیش خداست که خداوند هر که را خواهد بى حساب روزى مى دهد.» (آل عمران/ 37)
داستان کفالت زکریا از مریم بنابر قرعه اى بود که خدمت کاران بیت المقدس براى سرپرستى مریم زدند و قرعه به نام زکریا اصابت کرد و قرار شد وى از مریم سرپرستى کند.

منـابـع

ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی- مجمع البیان- جلد ‏1 و 2 صفحه 436 (ذیل آیه 37 آل عمران)

سیدهاشم‌ رسولی‌ محلاتی‌- تارخ انبیاء- صفحه /271

حسین فعال عراقی- داستانهای قرآن و تاریخ انبیاء در المیزان

سایت اندیشه قم- مقاله سرگذشت زکریا (ع) و مریم (س)

کلیــد واژه هــا

1 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

1 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد