عقیده به الوهیت حضرت مسیح از باب مجاز یا حقیقت

فارسی 3802 نمایش |

آیا کسانی که بیان داشته اند که عیسی (ع) پسر خداست، خواسته اند مجازی بگویند یعنی خواسته اند بگویند که این قدر به خدا نزدیک است که یک پسر به پدرش نزدیک است. در اینکه خود حضرت عیسای مسیح چنین چیزی نگفته است شکی نیست. اصلا عقیده ما مسلمانها و نص قرآن کریم این است که عیسی مردم را به یگانه پرستی و خداپرستی دعوت کرده و خودش را فقط بنده خدا معرفی کرده است. در این بحثی نیست، صحبت در این است که این کلمه "ابن الله" که اینها می گویند، چه می گویند؟ وقتی که ما به معتقدین به "ابن الله" مراجعه می کنیم می بینیم این مطلبی را که شما می گویید نمی گویند. شما هنوز هم در تعبیرات مسیحیها می بینید می گویند "خدای ما مسیح". پدر و پسر و روح القدس را در عین اینکه سه چیز می دانند یکی هم می دانند: خدای ما به آسمان رفت و خدای ما از آسمان خواهد آمد، خدای ما مسیح.
قرآن که در آن زمان با این صراحت این را نفی کرد، خود مسیحی های آن وقت نگفتند ما که واقعا به چنین مطلبی معتقد نیستیم، خودشان از خودشان دفاع نکردند چون واقعا به چنین چیزی معتقد بودند. نگفتند ما این تعبیر را که می گوییم مجاز را می گوییم، ما که نمی گوییم واقعا این پسر خداست. و در عصرهای بعد هم هر زمان علمای مسیحی آمدند با علمای مسلمین مباحثه کردند، از خدایی مسیح و از پسر خدا بودن مسیح یک قدم پایین تر نیامدند.
در زمان ما ممکن است عده ای پیدا بشوند بگویند ما می گوییم پسر خدا ولی مقصودمان چیز دیگری است. بسیار خوب ما هم حرفی نداریم، در واقع بیایند حرف خودشان را پس بگیرند. ما خیلی خوشحال هم می شویم که عده ای بیایند حرف خودشان را پس بگیرند و بگویند ما دیگر اگر می گوییم "پسر خدا" یعنی محبوب خدا، مقصودمان بیش از این نیست. ما حرفی نداریم. ولی این عقیده در گذشته واقعا این جور نبوده.
این دیگر متن کتابهای گذشته است، چه کتابهایی که خود آنها نوشته اند و چه مناظراتی که مسلمین با آنها می کرده اند. از جمله آن مناظره معروف امام رضا (ع) است در مجلس مأمون با جاثلیق. جاثلیق معرب همین کاتولیک است. به آن عالم می گفتند جاثلیق. حضرت رضا با یک مهارتی از او یک اقراری گرفتند. چون او مدعی الوهیت مسیح بود، حضرت فرمود که حضرت مسیح بسیار پیغمبر خوبی بود، بسیار صفات خوبی داشت، بسیار چنین بود، یک عیب در کارش بود. (جاثلیق با خود گفت) چطور یک پیشوای مسلمان می گوید یک عیب در مسیح بود؟ مسیح که در قرآن خیلی تنزیه شده است! گفت: چه عیبی؟ فرمود: عیبش این بود که کم عبادت می کرد. گفت: مسیح کم عبادت می کرد؟! مسیح تمام عمرش در حال عبادت بود. فرمود: کی را عبادت می کرد؟ ما باید همان را عبادت کنیم که مسیح او را عبادت می کرد. پس خودت اقرار می کنی که مسیح اصلا کارش عبادت کردن بود، پس چرا به او می گویی خدا؟ مسلم اینها بدعت هاست و حتی خود مستشرقین اروپایی ریشه این معتقدات انحرافی درباره مسیح یعنی ریشه تثلیث را پیدا کرده اند که از کجا آمده است. معتقدند که تثلیث مسیحی از هند آمده، قبل از ثالوث مسیحی ثالوث هندی وجود داشته، و توانسته اند نشان بدهند که ثالوث هندی که آنها اصلا غرق در بت پرستی بودند چگونه وارد دنیای مسیحیت شد و مسیحیت را که در اصل یک دین توحیدی بود آلوده کرد.

منـابـع

کتاب نبوت شهید مطهری، صفحه 275-274

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد