نظر ادوارد براون درباره زندگی ایرانیان در قرون اولیه اسلامی
فارسی 5616 نمایش | هر چند اکثر آثار علمی که از خارج دنیای اسلام نقل و ترجمه شد از غیر ایران بود، ولی اکثریت آثار اسلامی، چه در رشته علوم دینی و چه در رشته های دیگر به وسیله دانشمندان مسلمان ایرانی به وجود آمد. افتخار و امتیاز ایرانیان در دوره اسلام در همین است.
ادوارد براون می گوید: «اگر از علومی که عموما به اسم عرب معروف است اعم از تفسیر و حدیث و الهیات و فلسفه و طب و لغت و تراجم احوال و حتی صرف و نحو زبان عربی، آنچه را که ایرانیان در این مباحث نوشته اند مجزی کنید بهترین قسمت آن علوم از میان می رود.» (تاریخ ادبیات، ج1 ترجمه فارسی ص303)
نمی خواهیم مبالغه کنیم و حقوق مسلمانان غیر ایرانی را نادیده بگیریم. تمدن اسلامی و فرهنگ اسلامی از هیچ قوم خاص نیست، از اسلام و مسلمین به طور عموم است. هیچ ملتی اعم از عرب و ایرانی و غیره حق ندارد آن را به نام خود قلمداد کند. ولی هر ملتی حق دارد سهم خود را مشخص کند و توضیح دهد.
ادوارد براون منصفانه خود را از غرض رانیهای امثال سرجان ملکم بر کنار می دارد، وی می گوید:
«دو کتاب تاریخ ایران است که انگلیسی ها بیشتر با آن آشنا می باشند: یکی کتاب سرجان ملکم، دوم کتاب کلیمینتز مارکهم. در این دو کتاب دوره تحولی که در فاصله بین فتح عرب در قرن هفتم میلادی و تشکیل نخستین سلسله مستقل یا نیم مستقل ایرانی (طاهریان و صفاریان) بعد از اسلام در قرن نهم میلادی (قرن اول و دوم هجری) پیش آمد، به طور سطحی و ناقص مورد بحث واقع شد.... و حال آنکه از بسیاری جهات بیش از سایر ادوار جالب بوده است و از نظر علمی و معنوی بارورترین کلیه ازمنه تاریخ ایران است.» (ترجمه تاریخ تمدن جرجی زیدان، جلد 3، ص 310-311)
ایضا پس از بحثی درباره سلمان فارسی می گوید: «سلمان یگانه شخصی است که از میان ایرانیان وارد جمع معزز و محترم اصحاب گردیده است و بسیاری از علمای بلند مرتبه اسلام نیز از روزهای نخست از نژاد ایرانی برخاستند و عده ای از اسرای جنگ مانند چهار فرزند شیرین (ابن سیرین و سه برادرش) که در جلولا اسیر شدند، بعد در عالم اسلام به مراتب شامخی رسیدند.
بنابراین قول کسانی که مضمون سخنشان این است که پس از استیلای عرب بر ایران تا دو سه قرن ایرانیان فاقد زندگانی علمی و معنوی بوده اند به هیچ وجه درست نیست. بالعکس آن دو سه قرن دوره ای است بسیار جالب توجه و مهم و از این حیث عدیم النظیر است، امتزاج ادوار قدیم و جدید است، دوره تحول آداب و تطور مراسم و سیر عقاید و افکار است، ولی به هیچ وجه دوره رکورد و سکون یا مرگ نیست.» (همان، ترجمه فارسی، ج1، ص 301-302)
از مشخصات این دو قرن این است که شخصیت های مسلمان ایرانی علاوه بر شکفتگی استعداد علمی و فرهنگی و کسب افتخاراتی از این نظر، از جنبه مذهبی و دینی خود را به مقام قداست رساندند در حدی که مورد احترام فوق العاده مذهبی ملل دیگر قرار گرفتند و هنوز هم در کتب اسلامی، مخصوصا در کتب غیر ایرانی و غیر شیعی نام آنان در هاله ای از قدس قرار گرفته است.
در اقصی بلاد اسلامی مردم نام آنها را با احترام فراوان می برند. این دوره از نظر علمی و فرهنگی در ردیف اول است و اما از جنبه کسب قداست و احترام مذهبی برای ایرانیان قطعا بی رقیب و بی نظیر است.
منـابـع
مرتضی مطهری- خدمات متقابل اسلام و ایران- صفحه 588-589 و 390
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها