مرغ شکسته بند
فارسی 2501 نمایش |در میان مرغان ماهیخوار، مرغی است که پاهای بلندی دارد. در پرواز دسته جمعی، یا هنگام نشستن روی زمین گاهی پایش آسیب می بیند. این مرغ به خواص گچ گیری آشنائی دارد و از درمان شکستگی بی اطلاع نیست. وی به سوی ساحل دریا و مناطق باتلاقی که گل ها آمیخته به گچ مخصوص گچ گیری است، میرود پاهای آسیب دیده را در گچهای تر فرو می کند، سپس در آفتاب می نشیند تا گچ خشک شود و چندی پا را در همین بسته بندی گچ مراقبت می کند تا محل شکستگی کاملا جوش بخورد. چیزی که در کار این مرغ جلب توجه می کند، دردشناسی او است، داروشناسی او است، درمان شناسی او است.
استخوان شکسته را چاره ای جز جوش دادن نیست و جوش دادن استخوان جز به وسیله محکم بستن نیست، مشروط بر آنکه استخوان آسیب دیده چندی در شکسته بست بماند تا نتیجه مطلوب بدست آید. همه این کارها با گچ گیری استخوان انجام پذیر است به ویژه با آن گچ مخصوص که دارای چسبندگی بیشتری می باشد. چرا این مرغ درمان استخوان آسیب دیده را می داند؟! چون حیاتش به پای بلندش بسته است. اگر پاهای وی از کار بیفتد، نمی تواند در آب های کم عمق برود و ماهی شکار کند و از صید ماهی تغذیه کند، در نتیجه می میرد. آری پای مرغ ضامن حیات او است و ضامن بقای این نوع می باشد.
آیا طبیعت می تواند میان آسیب استخوان و بیماریهای دیگر فرق بگذارد؟ آیا طبیعت می تواند میان بیماریهائی که حیات را به خطر می اندازد و میان بیماری های دیگر تفاوت قائل شود؟! آیا طبیعت این مرغ می تواند بیماریهائی که نابودی جنس وی را تهدید می کند از بیماری های دیگر تمیز دهد؟ آیا طبیعت می تواند گچ ویژه گچ گیری را از بقیه گچ ها جدا کند؟ آیا طبیعت می داند که این گچ در کرانه های دریا قرار دارد؟ آیا طبیعت کیفیت درمان با این گچ را می تواند بیاموزد یا خودش به خودش الهام کند و وحی بفرستد؟!
منـابـع
سید رضا صدر- نشانه هایی از او- ج 2 صفحه 154-153
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها