ملائکه شب و روز از نظر روایات
فارسی 4569 نمایش | در روایات داریم که انسان در روز دو ملک دارد و در شب نیز دو ملک دیگر دارد.
ملائکه روز از اول طلوع فجر صادق می آیند و ملازم انسان هستند و در شانه راست و شانه چپ قرار می گیرند؛ ملک موجود مادی نیست که محل بخواهد، ولی چون تعلق به ماده می گیرد نسبت و اضافه ای با ماده پیدا می کند، مثل روح ما که مادی نیست ولی به واسطه تعلق به بدن اضافه و نسبت خاصی با بدن حاصل می کند، آمدن دو فرشته آسمانی و قرار گرفتن بر دو شانه هم نظیر تعلق نفس به بدن است. و راست و چپ کنایه از سعادت و شقاوت است؛ یعنی آن فرشتگان یکی اعمال خوب را ثبت می کند و انسان را به کارهای نیک دعوت می کند و الهام می بخشد و دیگری اعمال بد را ضبط می نماید و انسان را از اعمال زشت باز می دارد و نهی می کند. و ملائکه شب از اول غروب آفتاب می آیند و با انسان ملازمند تا سپیده صبح؛ هر وقت اینها می آیند آنها می روند و هر وقت آنها می آیند اینها می روند. این فرشتگان را ملائکه لیلیه و نهاریه گویند. مرحوم آیت الله اعظم آقای حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی أعلی الله تعالی مقامه الشریف که از اکابر علمای اتقیاء و افاضل اولیاء و اصفیاء بوده اند و دارای مقامات و درجات و کرامات اند در دو کتاب خود که بنام «اسرار الصلوة» و «اعمال السنه» یا «مراقبات» است می فرماید: «شب که انسان می خوابد ملائکه موکل بر انسان، انسان را بیدار می کنند برای نماز شب و بعد چون انسان اعتنا نمی کند و دوباره می خوابد باز او را بیدار می کنند، دوباره می خوابد باز او را بیدار می کنند؛ این بیداری ها از روی مصادفه و اتفاق نیست، بلکه بیداری ها ملکوتی است که به وسیله فرشتگان انجام می گیرد، اگر انسان استفاده کرد و برخاست آنها تقویت و تأیید می کنند و روحانیت می دهند و اگر نه متأثر می شوند و کسل می گردند.» آن مرحوم می فرماید: «اگر از خواب برخاستید، آن ملائکه را که نمی بینید، اقلا به آنها سلام کنید و دعا کنید و تحیت و تکریم بگوئید و تشکر نمائید!
و دعایی در آن کتاب به عنوان سلام و تحیت برای آن فرشتگان نقل می کند که چون انسان از خواب بیدار می شود آن دعا را بخواند و حمد خدا را بجا آورد که چنین موجودات ملکوتی را ملازم با او قرار داده تا او را برای انس و خلوت و مناجات با پروردگار تأیید کنند و از تعلقات عالم ماده و رذایل اخلاق و شهوات پاک کنند و توجه به خدا دهند.»
یکی از برادران ایمانی نقل می کرد که: شبی نزدیک اذان صبح در حرم حضرت امام حسین (ع) بودم و همه مردم به عبادت مشغول و هر کس به کار خود بود، خود یکی از ارباب مکاشفه و صاحب حال که او را می شناختم، او هم در بالای سر مطهر به تفکر و تعمق فرو رفته بود، مردم منتظر بودند که اذان بشود و نماز صبح را بخوانند، من آمدم نزد آن مرد و گفتم: آقا نماز صبح شده است!؟ یک نگاه به من کرد و گفت: مگر تو کوری؟ ندیدی که ملائکه شب رفتند و ملائکه صبح آمدند!؟
آن شخص مراقب و متفکر راست می گوید، او می بیند، چون چشم ملکوتیش باز شده است، اما دیگران نمی بینند. چشم منحصر به این دو چشمی که در کاسه سر انسان است نیست، این چشم ملکی است که انسان به واسطه آن میتواند با موجودات عالم طبع و ماده ارتباط پیدا کند، انسان چشم ملکوتی هم دارد که به واسطه آن میتواند با موجودات عالم معنی و فرشتگان ارتباط پیدا کند.
منـابـع
سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی جلد 7- صفحه 169-172
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها