صفوان جمال
فارسی 8219 نمایش |نام او ابومحمد صفوان فرزند مهران بن مغیره اسدی کاهلی، از فقها و محدثان برجسته شیعه و معاصر با امام ششم و امام هفتم شیعیان و از اصحاب مورد وثوق این دو امام می باشد. او از قبیله بزرگ بنی اسد بود که در کوفه در محله «بنی حرام» زندگی می کرد و طی سفرهای زیادی که به محضر امام صادق و امام کاظم علیهم السلام شرفیاب می شد، از علوم و معارف آنها، بهره ها می برد. صفوان بارها امام صادق (ع) را از مدینه به کوفه آورد و با آن حضرت به زیارت امیرالمؤمنین علی (ع) نائل گشت. او یکبار ایمان و اعتقاد خود را بر امام صادق (ع) عرضه کرد و آن حضرت، صحت عقیده اش را تأیید نمودند. شدت ایمان و اطاعتش نسبت به ائمه هدی به اندازه ای بود که خواست و دستور آنان را فورا اجرا می کرد و وقت را از دست نمی داد.
صفوان شتر زیادی داشت که از کرایه دادن آنها، معیشت و زندگی خود را می گذراند و از همین جهت به او "جمال" می گفتند. (جمال = شتردار). روزی خدمت حضرت موسی بن جعفر (ع) رسید، آن حضرت به او فرمودند: همه چیز تو خوب و نیکو است جز یک چیز! سئوال کرد: فدایت شوم آن چیست؟ امام فرمودند: اینکه شتران خود را به این مرد (یعنی هارون خلیفه وقت) کرایه میدهی. صفوان گفت: من از روی حرص و سیری و لهو چنین کاری نمی کنم. چون او به راه حج می رود، شتران خود را به او کرایه می دهم. خودم هم خدمت او را نمی کنم و همراهش نمی روم، بلکه غلام خود را همراه او می فرستم. امام فرمودند: آیا از او کرایه طلب داری؟ گفت آری. امام فرمود: آیا دوست داری او باقی باشد تا کرایه تو به تو برسد؟ صفوان گفت: آری. حضرت فرمودند: کسی که دوست داشته باشد بقای آنها را، از آنان خواهد بود و هر کس که از آنان (دشمنان خدا) باشد، جایگاهش دوزخ خواهد بود. صفوان جمال بعد از این گفتگو با امام کاظم (ع) تمامی شتران خود را فروخت.
وقتی این خبر به هارون الرشید رسید، او را خواست و به او گفت: به من گزارش داده اند که تو شترهای خود را فروخته ای، چرا اینکار را کردی؟ او گفت: چون پیر و ناتوان شده ام و غلامانم از عهده اینکار برنمی آیند. هارون گفت: هرگز! میدانم که تو به اشاره موسی بن جعفر شتران خود را فروختی، اگر حق مصاحبت تو با من نبود، ترا می کشتم. این مرد بزرگ و محدث برجسته، از مجموعه احادیثی که از محضر این دو امام (ع) به طور مستقیم یا غیرمستقیم توسط برخی دیگر از اصحاب ایشان به دست آورده بود، کتابی تألیف کرد که راویان بزرگ آن را نسخه نویسی کرده و نقل نمودند. چنانکه نجاشی با سه واسطه و شیخ طوسی با چهار واسطه، کتاب او را روایت کرده اند. جمعی از راویان بزرگ و رجال نامدار حدیث هم چون احمد بن محمد بن ابی نصر و معدان بن مسلم، از او حدیث گرفته اند. زیارت وارث و زیارت اربعین و دعای بعد از زیارت عاشورا که به دعای علقمه، مشهور است از جمله روایات صفوان می باشد. باید گفت که دو برادر او بنام های حسین و مسکین از محدثان برومند شیعه بوده اند و همچنین "ابوعبدالله صفوانی" هم از نوادگان اوست.
منـابـع
شیخ مفید- الارشاد- ج 2
علی نمازی شاهرودی- مستدرکات علم الرجال- ج4 صفحه 265
محمدباقر مجلسی- بحارالانوار- ج47 صفحه 336
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها