علت تعدد همسران پیامبر و ائمه
فارسی 6541 نمایش |یکی از اعتراضاتی که به پیامبر (ص) اسلام شده است موضوع تعدد زن های آن حضرت است خلاصه اعتراض این است که زیاد زن گرفتن نشانه تسلیم بودن در مقابل شهوت است و پیامبر اسلام خود به چهار زنی که برای پیروان خود حلال کرده بود اکتفا نکرد و بیش از چهار زن را برای خود برگزید. پاسخ به این اعتراض این است که این بحث نیازمند یک بررسی و تحلیل گسترده پیرامون آیاتی است که درباره ازدواج حضرت سخن گفته اند ولی برای آشنا شدن بیشتر با پاسخ صحیح این اعتراض باید نکاتی را یاد آور شد.
1- اصولا تعدد همسران پیامبر مربوط به افراط و زیاده روی حضرت در زن دوستی نبوده است بلکه ازدواج های آن حضرت مربوط به جهاتی است که با تحلیل هر کدام از ازدواج های وی روشن می شود. یاد آوری این موضوع برای دریافت پاسخ صحیح ضروری است که نخستین زنی که پیامبر گرفت خدیجه بود. ازدواج پیامبر (ص) با خدیجه به دوران 25 سالگی پیامبر یعنی 15 سال پیش از بعثت بر می گردد. در آن دوران حضرت با خدیجه که 40 سال داشت ازدواج کرد وی زن بیوه ای بود که قبلا دو شوهر کرده بود نخستین شوهر او مردی به نام (عتیق بن عائد مخزومی)، بود که از او فرزندی به نام جاریه داشت و شوهر دومش (ابوهاله بن منذراسدی) بود که از او هم فرزندی به نام هند داشت. پیامبر اکرم (ص) پیش از بیست سال و بدون این که زن دیگری بگیرد با خدیجه زندگی کرد و دو سوم عمر پس از ازدواج خود را فقط با او به سر برد.
2-. پیامبر اسلام بعد از خدیجه با زنانی ازدواج کرد که عده ای از آنها دوشیزه و بعضی بیوه بودند. در میان زنان حضرت جوان و پیرمرد دو دیده می شد و این آزادی در ازدواج هم بیش از ده سال دوام نداشت و پس از آن بوسیله آیه 52 از سوره احزاب ازدواج جدید بر آن حضرت حرام شد.
3- از آنجا که برنامه ازدواج حضرت در آغاز زندگی با خدیجه شروع شد، که 15 سال از پیامبر بزرگ تر بوده و دوشیزه هم نبوده است و هم چنین در پایان زندگی که ازدواج براو حرام شد می توان به روشنی فهمید که داستان تعدد همسران پیامبر را نمی توان حمل بر زن دوستی و شیفتگی آن حضرت نسبت به جنس زن کرد.
4- معمولا کسانی که عشق فراوانی به زن داشته و تمایل زیادی نسبت به آن ابراز می دارند. چنین افرادی عاشق زیبایی و زینت نیز هستند و شیفته ناز و کرشمه می باشند. علاقه چنین افرادی بیشتر به زن جوان و زیبا چهره ای است که در بهار زندگی باشد در صورتی که هیچ یک از این خصوصیات در قیافه روحی پیامبر اسلام نمودار نیست.
5- پیامبر اکرم (ص) در ازدواج های خود به هیچ یک از این امور مقید نبود. از همین رو در تاریخ زندگی او می بینیم که بعد از ازدواج با دوشیزه با بیوه هم ازدواج کرده است و نیز پس از ازدواج با زنی جوان، با پیره زنی از کار افتاده نیز ازدواج کرده است.
6- تنها دوشیزه ای که پیامبر خدا با او ازدواج کرده است عایشه است پیامبر او را در مکه بعد از مرگ خدیجه عقد کرد و پس از هجرت در مدینه با او ازدواج کرد زنان دیگری که پیامبر (ص) پس از مرگ خدیجه با آنها ازدواج کرده تمام بیوه و اغلب داری سن زیاد بوده اند که عبارتند از: 1ـ سوده 2 ـ زینب دختر خزیمه 3 ـ حفصه دختر عمر 4 ـ ام سلمه 5 ـ زینب دختر حجش 6- جویریه 7ـ ام حبیبه 8 ـ صفیه 9 ـ میمونه
7- طبق شهادت تاریخ ازدواج حضرت با ام سلمه که پیر زنی بیش نبوده و هم چنین با زینب دختر حجش که پنجاه سال داشت، پس از ازدواج با عایشه و ام حبیبه جوان و زیبا بوده است.
8- پیامبر اکرم (ص) صریحا زنان خویش از هر زینت و تجملی نهی می کرد و آنها را بین طلاق و زهد در دنیا و ترک زینت و تجمل مخیر می ساخت چنانچه در آیه 29 سوره احزاب این واقعیت منعکس شده است و روشن است که اصولا روحیه انزجار از زینت و تحمل نمی تواند از خصوصیات روحی مرد حریصی باشد، که تنها به آمیزش با زنان و ارتباط با آنان می اندیشد و جزء دوستی آنان فکر و برنامه ای ندارد.
علل ازدواج های پیامبر اسلام
با توجه به نکات مطرح شده، هر پژوهشگر منصفی چاره ای ندارد جزء این که ازدواج های متعددی که حضرت در اواسط عمر خود داشته است، بر مبنایی غیر از شهوت و میل به خوش گذرانی توجیه کند. بر این اساس علل ازدواج های پیامبر (ص) را می توان در این محورها بررسی کرد.
1- پاره ای از ازدواج های پیامبر (ص) صرفا برای کسب قدرت بوده و می خواسته تا از راه وصلت، قبیله و عشیره خود را گسترش داده و از آن به نفع تبلیغ دین خدا و آیین اسلام بهره بگیرد.
2- بعضی از ازدواج های آن حضرت، فقط برای این بوده که دلی را به دست آورد و دلجوئی از طرف کرده باشد و می خواسته که تا در پرتو ازدواج از برخی از خطرات احتمالی محفوظ بماند.
3- در برخی از ازدواج های قصدش این بوده که صرفا زنی را از بدبختی و فلاکت فقر نجات داده و زندگی او را تامین کند و می خواسته تا با این ازدواج پیروان خود را تربیت نموده و فرهنگ نگهداری از فقیران و بیچارگان را در میان آنها رواج و گسترش دهد.
4- در برخی از ازدواح ها، حضرت در پی آن بوده تا حکمی از احکام الهی را اجرا نماید و در سایه آن افکار غلط دوره جاهلیت را در هم کوبد چنانکه در ازدواج زینب دختر حجش، همین هدف را داشته است زیرا زینب، نخست زن ریدبن حارثه بود. زید که پسر خوانده رسول خدا بود او را طلاق داد. عرب چنین گمان می کرد که زن پسر خوانده بر شخص حرام است همانطور که زن پسر واقعی حرام می باشد پیامبر زینب را بعد از طلاق گرفتن از زید به ازدواج خود در آورد تا با این فکر غلط مبارزه کرده باشد آیه 37 سوره احزاب بیانگر این حقیقت است.
گزارشی کوتاه از زندگی زنان پیامبر اسلام
سوده، حدود یک سال پس از وفات خدیجه، پیامبر (ص)، سوده دختر زمعه را به ازدواج خود در آورد. پیامبر (ص) در مکه سه زن گرفت خدیجه، عایشه، و سوده یا بقیه زن ها در مدینه و پس از هجرت ازدواج کرد. شوهر سوده در مراجعت از دومین هجرت حبشه از دنیا رفت سوده زن با ایمانی بود که با شوهرش به حبشه رفت و عنوان پر افتخار مهاجر را داشت. در آن هنگام که شوهرش را از دست داده بود اگر به سوی خانواده خود که هنوز کافر بودند باز می گشت بدون تردید مورد اذیت و آزار و چه بسا کشته شدن قرار می گرفت و او را مجبور به بازگشت به کفر می کردند. پیامبر (ص) با او ازدواج کرد تا از هر گونه اذیت و آزار محفوظ بماند. زینب دختز خزیمه، پیامبر اکرم (ص) وی را پس از شهادت شوهرش عبدالله بن حجش در جنگ احد به ازدواج خود در آورد. زینب در زمان جاهلیت از زنان بزرگوار و با فضیلت بود. او را «ام المساکین» (مادر بیچارگان)، می گفتند زیرا به فقرا و مساکین نیکی و مهربانی زیاد می نمود. پیامبر (ص) با ازدواج کرد تا آبرو و موقعیتش هم چنان محفوظ بماند.
ام سلمه، نام اصلی اش هند، است پیش از آنکه همسر پیامبر (ص) شود در خانه عبدالله ابوسلمه پسر عمه و برادر رضاعی پیامبر بود. عبدالله (ابوسلمه)، نخستین کسی است که به حبشه هجرت کرد. ام سلمه دختر ابوامیه، «خدیفه بن مغیره» است و پس از حضرت خدیجه کبری با فضیلت ترین زنان پیامبر (ص) محسوب می شود. وی زنی با فضیلت و متدین بوده است پس از شهات شوهرش در جنگ احد سن او زیاد بود و عهده دار سرپرستی یتیمانی بود که از شوهر به یادگار مانده بودند. در چنین شرایطی پیامبر با او ازدواج کرد. صفیه دختر حی بن اخطب رئیس قبیله بنی نضیر از قبایل یهودی است. پدر و شوهرش در جنگ خیبر کشته شدند و خودش نیز جز اسیران جنگ خیبر بود. حضرت او را برای خویش برگزید و آزادش کرد و سپس با او ازدواج کرد حضرت با این ازدواج هم او را از ذلت و خواری رهایی بخشید و هم با این ازدواج خویشاوندی سببی یا بنی اسرائیل (یهودیان) پیدا کرد.
پیامبر با صفیه در سال 7 هجری پس از جنگ خیبر ازدواج کرد صفیه قبلا دو شوهر کرده بود به نام های سلام بن مسلم و کنانه بن ربیع جویریه، پس از جنگ بنی المصطلق پیامبر (ص) با جویریه که اسمش بره و دختر حارث رئیس قبیله بنی المصطلق بود ازدواج کرد. مسلمانان در حادثه بنی المصطلق زن و بچه دویست خانواده را به اسارت گرفته بودند پیامبر از میان آنها جویریه را به ازدواج خود در آورد پس از این تصمیم پیامبر (ص)، تمام مسلمانان اسیران را به عنوان اینکه از اقوام پیامبر (ص) شده اند آزاد کردند. آزادی اسیران تاثیر خوبی در افراد قبیله داشت و تمام آنها متوجه پیامبر شدند و اسلام آوردند. میمونه، نام او بره است او دختر حارث هلالیه بود. میمونه پس از وفات دومین شوهرش (ابورهم بن عبدالغری) خود را به پیامبر (ص) هدیه کرد پیامبر (ص) او را آزاد کرد و به عقد خویش در آورد.
ام حبیبه، نامش رمله است او دختر ابوسفیان است او قبلا زن عبدالله بن حجش بود.که در دومین هجرت به حبشه همراه شوهرش بود. شوهرش در حبشه مسیحی شد ولی رمله نسبت به اسلام وفادار ماند. ابوسفیان پدر رمله، از مخالفان سرسخت اسلام و پیامبر (ص) و همیشه مشغول دسته بندی و توطئه علیه اسلام بود. پیامبر (ص) ام حبیبه را به ازدواج خود در آورد و او را در پناه خویش حفظ فرمود. خصه، دختر عمر یکی از زنهای پیامبر خدا است. پس از آنکه شوهرش خنیس بن حذافه در جنگ بدر کشته شد پیامبر با او ازدواج کرد.
جمع بندی
با توجه به آنچه گذشت و با توجه به این که حضرت، مردی زاهد و دور از تجمل بود و زنان خود را نیز به زهد و کناره گیری از تجمل امر می کرد، تردیدی باقی نمی ماند، در این که اصولا ازدواج های پیامبر (ص)، (مانند ازدواج های دیگران که معمولا برای ارضاع غریزه جنسی است) نبوده است، و نیز باید توجه کرد که اصولا روش پیامبر (ص) در برخورد با زنها روی اصل ادب و احترام بوده است به طور کلی حقوق زن که در دوره تاریک جاهلیت دستخوش هوس رانی مردم قرار گرفته و نابود شده بود به دست پیامبر (ص) زنده شد و زن که در طی قرون و اعصار گذشته موقعیت واقعی خود را در اجتماع بشری از دست داده بود به مقام خویش نائل گردید روش پیامبر (ص) بر اساس رعایت عدالت میان زنان و حسن معاشرت با آنان بوده است و دقت به اجرای عدالت در ارتباط با آنها مخصوص به آن حضرت بوده است چنانچه جواز ازدواج با بیش از چهار زن از احکام اختصاصی آن حضرت بوده و پیروان خود را از آن نهی کرده است. البته باید توجه داشت که اسلام هیچگاه پایه گذار چند همسری نبوده است؛ بلکه آن را محدود و مقید کرده است. شرایط اسلام در این زمینه از نظر عدد، حداکثر به چهار زن و از نظر شرایط به رعایت جدی عدالت و تامین مخارج همسر مقید گشته است. مبارزه با هواپرستی و خودخواهی از اصول اولیه اسلام است. هر مردی اگر بخواهد در پرتو قانون چند همسری یا ازدواج موقت از مرز عدالت و حق محوری بگریزد و خودخواهانه دیگران را به بردگی بکشد، محکوم است؛ هم در پیشگاه عقل و هم در پیشگاه دین.
4. با این که ازدواج دائم در همه جهان متداول است و افکار عمومی روابط نامشروع را تقبیح می کند، ولی در هیچ یک از کشورهای جهان با هیچ وسیله ای نتوانسته اند با این روابط، مقابله جدی کنند. اما اسلام که دین جهانی و همیشگی است و ایده اش محدود ساختن روابط جنسی به ازدواج است، ناگزیر است ازدواج موقت را با شرایط خاصی در میان قوانین خود بگنجاند تا پاسخگوی این غریزه عمومی باشد. قوانین اسلام بر اساس نیازهای واقعی انسان هاست و تعدد زوجات نیز از همین زاویه مورد بررسی قرار گرفته است؛ زیرا در شرایطی که تعادل میان جمعیت مرد و زن به هم می خورد یا باید مردان در همه موارد به یک همسر اکتقا کنند و زنان بدون همسر تا پایان عمر تنها بمانند که این مبارزه با فطرت و غرائز و نیازهای روحی آنهاست و یا مردان فقط دارای یک همسر قانونی باشند ولی روابط آزاد و نامشروع با زنان بی شوهر داشته باشند که این به رسمیت شناختن فحشا و ناامن ساختن محیط برای زنان بی شوهر است. و تنها راه سومی باقی ماند که مردانی که قدرت اداره پیش از یک همسر را دارا هستند و مشکل جسمی و مالی و اخلاقی ندارند، بر محور عدالت کامل در این عرصه وارد شوند. و فراموش نکنیم که قانونی بودن یک عمل از نظر دین همیشه به معنای توصیه به آن نیست.
منـابـع
سید محمد حسین طباطبایی- تفسیر المیزان- ج 16، ص 323 به بعد
مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- ج 17، ص 376 تا 390
سید محمد حسین طباطبایی- معنویت تشیع
لغت نامه دهخدا- ج 22، حفصه.
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها