بهداشت تن از دیدگاه قرآن

فارسی 1735 نمایش |

اسلام عنایت و توجه خود را به معنویات و امور اخروی محدود نکرده، بلکه به جنبه های مادی و لذائذ طبیعی نیز کمال عنایت و توجه را دارد، به پیروان خود دستور داده است که از خداوند سعادت دنیا و آخرت را درخواست نمایند، آنجا که فرموده است:  "ربنا آثنا فی الدنیا حسنه و فی آلآخره حسنه"( سوره بقره / آیه 201). اسلام به همان اندازه که به سلامت روح و روان توجه دارد، به صحت و سلامتی و تندرستی بدن وی نیز عنایت دارد،  از این جهت بر هر فرد مسلمان وظیفه است که به سلامت تن و روان خود توجه نماید،  قرآن مجید آنگاه که یکی از قهرمانان صحنه جهاد را در قرآن توصیف می کند درباره او چنین می گوید: «خداوند طالوت را برای زمامداری شما برگزید، و بر علم و قدرت بدنی او وسعت بخشیده، خداوند ملک خود را به هرکس بخواهد می بخشد، خداوند وسیع و آگاه  است» ( سوره بقره/ آیه 247). باز آنجا که از زبان دختر «شعیب» درباره موسی (ع) سخن می گوید، نیرومندی و امانتداری او را می ستاید آنجا که می فرماید: «پدر! او را به کار بگیر، بهترین کارگر کسی است که نیرومند و امین باشد» ( سوره قصص/ آیه 26).

انسان ترکیبی است از تن و روان، بهداشت هر کدام روی دیگری تاثیر عجیبی دارد. بدن رنجور و بیمار، قادر به کار و تفکر نبوده و بیماری جسمی او را از هر نوع کوشش و فعالیت فکری و معنوی باز می دارد و از زمان قدیم گفته اند که «عقل سالم در بدن سالم است». همچنان که سلامت روح و روان، در سلامت بدن موثر می باشد، اسلام به خاطر حفظ صحت و تندرستی بدن تکلیف سخت و دشوار را که بر بدن ضرر داشته و یا مشقت بار باشد از او برداشته و مریض و مسافر را از روزه معاف داشته است، چنان که می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما نوشته شده آنچنان که بر کسانی که قبل از شما بودند، نوشته بود، باشد که پرهیزگار شوید. چند روز معدودی را (روزه بدارید) و کسانی که از شما بیمار یا مسافر باشند روزهای دیگری را ( به جای آن روزه بگیرند) و بر کسانی که قدرت انجام آن را ندارند، لازم است کفاره بدهند، مسکین را اطعام کنند و آنها که کارخیر را پذیرا شوند، برای آن بهتر است روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید» ( سوره بقره/ آیات 184-183). بدین ترتیب، مسافران و بیماران و افراد ناتوان و پیرانی را که روزه گرفتن برای آنان مشقت دارد، از این حکم معاف داشته و دستور داده است که پس از پایان سفر و هنگام توانائی و قدرت به همان اندازه روزه بدارند. چرا خداوند روزه را بر مسافر واجب نکرده است؟ برای اینکه خود سفر انسان را خسته و فرسوده می سازد و چه بسا  صحت و سلامت انسان را به خطر اندازد و اگر انسان در مسافرت بخواهد روزه هم بگیرد بیشتر رنجور و ناتوان می گردد و برای حفظ صحت و تندرستی  بدن انسان، این تکلیف را از مسافر برداشته، برای همین جهت قرآن به کسانی که بیمار و رنجور باشند و یا ناراحتی در برداشته باشند، اجازه داده است، در حج در (منی)  سرهای خود نتراشند، چنان که می فرماید: «سرهای خود را نتراشید تا قربانی به محل خود برسد و اگر کسی بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت، باید به جای تراشیدن سر کفاره ای از قبیل روزه یا صدقه یا  گوسفندی بدهد» ( سوره بقره / آیه 196). به طور کلی، هر حکمی که باعث رنج و مشقت کسی شود، اسلام او را از آن حکم معاف می دارد. قرآن مجید در این زمینه می فرماید: «خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانائی او تکلیف نمی کند» ( سوره بقره / آیه 286).

اسلام که راهنمای انسان در تمام ابعاد زندگی است، درباره اصول کلی طب و بهداشت  نیز دستوراتی به مسلمانان داده است، در چندین آیه از آیات قرآن مسائل طبی و بهداشتی به صورت کلی مورد بحث و توجه قرار گرفته است و نیز احادیثی از پیامبر اسلام و پیشوایان درباره سلامت و بیماری و مسائل دیگر مربوط به پزشکی نقل شده است. قرآن مجید، برخی از امور را حرام و بعضی دیگر را مباح و حلال دانسته است. و به طور مسلم، هیچ کدام از اینها بی جهت و بی حکمت نیست و طبق حکمت های خاص و با توجه کامل به وضع جسم و جان انسان تشریع شده است،  هر چیزی که در قرآن حرام شناخته شده است، به طور قطع به یکی از جهات مادی و معنوی مردم ضرر دارد و هر چیزی که در قرآن حلال و مباح معرفی شده است در صحت و سلامت بدن موثر و مفید می باشد و از نظر معنوی و اخلاقی نیز در روان آثار مطلوب می گذارد: مثلا قرآن مجید از خوردن گوشت مردار و خوک نهی کرده است و در آیه شریفه می خوانیم: «خداوند تنها (گوشت) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته می شود، حرام کرده است،  ولی آن کس که مضطر باشد ( اگر برای حفظ  جان خود از آن بخورد) در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهی بر او نیست، خداوند بخشنده و مهر بان است.» ( سوره بقره / آیه 173).

نخستین چیزی که در آیه تحریم شده، خوردن گوشت مردار است. مردار کانونی برای پرورش انواع میکرب هاست، لذا دستگاه گوارش از گوشت مردار نمی تواند خون سالم و زنده بسازد، بلکه خون سالم و سلول های بدن به وسیله آن مسموم  می شوند و جای آن است که از آن دوری شود، لذا اسلام علاوه بر تحریم گوشت مردار، آن را نجس هم دانسته، تا احتیاط  لازم در دوری از آن به عمل آید. دومین چیزی که در آیه ممنوع شده، خوردن خون است زیرا خون آماده ترین میدان برای پرورش انواع میکروب ها و امراض خطرناک می باشد. سومین چیزی که در آیه تحریم شده خوردن گوشت خوک است، گوشت خوک دارای دو نوع انگل خطرناک به نام کرم «تریشین» و یک نوع «کرم کدو» می باشد و تنها کرم «تریشین» کافی است در یک ماه  15000 تخم ریزی کند و در انسان سبب پیدایش  امراض گوناگونی مانند کم خونی، سرگیجه، تب های مخصوص اسهال، دردهای رماتیسمی، کشش اعصاب، خارش داخل بدن، تراکم پی ها، کوفتگی و خستگی و غیره می باشد. در یک کیلو گوشت خوک ممکن است 400 میلیون نوزاد «تریشین»  باشد، همین ها سبب شده که قرآن از خوردن گوشت خوک نهی کرده است. و همچنین  چیزهائی که شبیه مردار است، خوردن گوشت آنها را نیز حرام کرده است، آنجا که می فرماید: «گوشت مردار و خون و گوشت خوک و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده و آنها که بر اثر پرت شدن از بلندی بمیرند و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند و باقی مانده حیوان درنده، مگر آنکه ( به موقع، بر آن حیوان برسید) و آن را سر ببرید و حیواناتی که روی بت ها ( یا در برابر آنها) ذبح شوند ( همگی ) برشما حرام است» ( سوره مائده /آیه 3)

شاید علت تحریم این پنج نوع اخیر از گوشت های حیوانات برای آن است که خون به قدر کافی از آنها بیرون نمی رود زیرا تا زمانی که رگ های اصلی گردن بریده نشود، خون به قدر کافی بیرون نخواهد ریخت و می دانیم که خون مرکز انواع میکرب ها است و با مردن حیوان قبل از هر چیز خون متعفن می شود به خصوص اگر حیوان بر اثر شکنجه یا بیماری و یا تعقیب حیوان درنده ای بمیرد، مسمومیت بیشتری خواهد داشت. علاوه بر این، از خوردن شراب بلکه طبق احادیث از هر چیز مست کننده نیز منع کرده است، چنان که می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، شراب و قمار و بت ها و ازلام (که یک نوع بخت آزمائی بوده) پلیدند و از عمل شیطانند، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید» ( سوره مائده / آیه 90). خداوند، از خوردن مسکرات نهی کرده است تا انسان را از بسیاری از امراض که گریبان شرابخوار را می گیرد، حفظ نماید و ازعوارض سوء آن که بر دستگاه گوارش، فکر و عقل و حتی بر غدد تناسلی شرابخوار وارد می شود، در امان بماند. و همچنین قرآن، در رابطه با بهداشت از اسراف و زیاده روی در تغذیه باصطلاح پرخوری، نهی کرده است و می فرماید: «بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند اسراف کنندگان را دوست نمی دارد» ( سوره اعراف/ آیه 31).

معلوم است این آیه کوتاه، گرچه بسیار ساده به نظر می رسد، ولی یکی از مهمترین دستورات بهداشتی است، زیرا طبق تحقیقات دانشمندان، سرچشمه بسیاری از بیماریها، غذاهای اضافی است که به صورت جذب نشده در بدن انسان باقی می ماند، این مواد  اضافی هم بار سنگینی است برای قلب و سایر دستگاههای بدن و هم منبع آماده ای است برای انواع عفونت ها و بیماری ها، لذا برای درمان بسیاری از بیماری ها، نخستین گام همین است که مواد مزاحم که در حقیقت زباله های تن انسان هستند، سوخته شوند و پاکسازی جسم عملی گردد. البته عامل اصلی این مواد مزاحم، اسراف و پرخوری است و راهی برای جلوگیری از آن جز رعایت اعتدال در غذا نیست. در همین رابطه، می بینیم، اسلام بر پیروان خود روزه را واجب کرده است چنان که می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما نوشته شد، آن چنان که بر کسانی که قبل از شما بودند، نوشته شده بود، باشد که پرهیزگار شوید» ( سوره بقره / آیه 183)، زیرا روزه بر بدن انسان فوائد  زیادی دارد و در طب امروز و همچنین در طب قدیم اثر معجزه آسای «امساک» در درمان انواع بیماری ها به هیچ وجه قابل انکار نیست. قرآن در دستورات بهداشتی به این حد اکتفاء نکرده، با اشاره به فوائد و خواص غذاها، افراد مریض و ناتوان را با راهنمائی های غذائی معالجه می کند. عسل که یکی از غذاهای مطبوع است، قرآن درباره آن می گوید: «در عسل شفای مردم است» ( سوره نحل / آیه 69). دنیای امروز حتی المقدور از استعمال دوا خودداری می کند و از راه تغذیه صحیح، چهره های زرد را گلگون و چشمهای بی فروغ را شفاف می سازد. اسلام به این نکته توجه کامل داشته در ضمن آیات و روایات بسیاری به خواص و فوائد غذاها اشاره کرده است. همچنین قرآن مجید برای آماده ساختن محیط زیست برا بهداشت فردی و اجتماعی، پیروان خود را به نظافت و پاکی دعوت می کند و اکیدا توصیه مینماید که در همه حال نظافت را مراعات نمایند. نخستین مطلبی که به پیامبر خود در آغاز بعثت تعلیم می دهد و از این طر یق امت اسلامی را به آن دعوت می کند، مساله نظافت لباس است و می فرماید: «جامه خود را پاکیزه ساز» ( سوره مدثر/ آیه 4)، و در ستایش پاکان می فرماید: «خداوند توبه کنندگان را دوست دارد، و پاکان را نیز دوست دارد» ( سوره بقره/ آیه 222). به خاطر همین نظافت و پاکی است که اسلام در هر روز قبل از هر نماز پنج مرتبه وضو را واجب کرده است ( علاوه بر اینکه وضو خود عبادت است) وضوهای واجب و مستحب شبانه روزی، متناوبا صورت و دست و پای انسان،  یعنی قسمت هایی از بدن را که بیشتر در معرض گرد و غبار خارج اند، نظافت می دهد چنان که می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که برای  نماز بپا  خاستید، صورت و دستها را تا آرنج بشوئید و سر و پاها را تا مفصل (با برآمدگی  پشت پا) مسح کنید» ( سوره مائد/ آیه 6).

در حقیقت جمله های فوق این واقعیت را تاکید می کند که تمام دستورهای الهی و برنامه های دینی برای حفظ منافع آنها است، خداوند با این دستورها می خواهد هم طهارت جسمانی و هم معنوی برای مردم فراهم شود. و در همین رابطه، اسلام آمیزش  جنسی را در ایام عادت زنان ممنوع ساخته است. قرآن مجید می فرماید: «از تو درباره خون حیص سئوال می کنند، بگو: چیز زیان بار و آلوده ای است، لذا در حالت قاعدگی از زنان کناره گیری نمائید و با آنها نزدیکی ننمایئد و به آنها نزدیک نشوید تا  پاک شوند و هنگامی که پاک شدند، از طریقی که خدا به شما فرمان داده، با آنها آمیزش کنید، خداوند توبه کنان و پاکان را دوست می دارد» ( سوره بقره / آیه 222). آمیزش جنسی با زنان در چنین حالتی، علاوه بر اینکه تنفر آور است زیان های بسیار به بار می آورد که طب امروز  نیز آن را اثبات کرده است، از جمله احتمال عقیم شدن زن و ایجاد محیط مساعد برای پرورش میکروب بیماری های آمیزشی چون سفلیس و سوزاک و نیز التهاب اعضای تناسلی زن، و وارد شدن خون نیز که آکنده از میکروب های داخل بدن است در عضو تناسلی مرد که در طب بیان شده است، لذا پزشکان نیز آمیزش جنسی با چنین زنانی را ممنوع اعلام می دارند. اسلام، برای حفظ  سلامتی انسان از بسیاری از بیماری های جنسی از زنا نهی کرده است، آنجا که می فرماید: «پیرامون زنا نگردید زیرا که آن کار زشت و راه بدی است» ( سوره اسراء / آیه 32). زنا بر روابط سالم اجتماعی و ارزش های عالی اخلاقی، ضربه بزرگی وارد می سازد، و مایه پیدایش امراض خطرناک جنسی در زن و مرد می گردد. اینها اصول کلی طب و دستورات بهداشتی است که قرآن به مومنان داده است و نتایج و فلسفه و علت های آنها با علم روز روشن شده است.

منـابـع

آیت الله جعفر سبحانی- مبانی حکومت اسلامی- صفحه

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد