بیتوته ی در منی، از اعمال واجب حج
فارسی 1751 نمایش |وظیفه ی واجبی که باید در منا انجام شود، «بیتوته» است، یعنی شب بسر بردن و ماندن شب در منی، در شب های یازدهم و دوازدهم ذیحجه، و شب سیزدهم نیز برای کسانی که در حال احرام، از صید و استمتاع از زن اجتناب نموده اند و همچنین برای آن هایی که بعد از ظهر روز دوازدهم، کوچ کردن از منی را آن قدر تأخیر انداخته اند که شب فرا رسیده است، ماندن در منی واجب می شود. و روزهای 11 و 12 و 13 نیز که «ایام تشریق» (تشریق به یک معنی، قرار دادن گوشت است در آفتاب تا بخشکد و شاید از این نظر، ایام ثلاثه را به نام ایام تشریق نامیده اند که بعضی از فقرا قسمتی از گوشت های قربانی را در ظرف این سه روز در حرارت آفتاب می خشکانند و ذخیره می نمایند، یا برای این که قربانی ها بعد از شروق شمس و طلوع آفتاب کشته می شوند، «رمی جمرات سه گانه» واجب است. آیه ی مربوط به بیتوته ی در منی و ایام تشریق، این آیه است:
«و اذکروا الله فی ایام معدودات فمن تعجل فی یومین فلا اثم علیه و من تأ خــر فلا اثم علیه لمن اتقی» (سوره بقره / آیه 203)، خدا را یاد کنید در روزهای شمرده شده، پس کسی که شتاب کند ( برای کوچ کردن از منی) در دو روز ( 11و12)، بر او گناهی نیست و کسی هم که تأخیر اندازد (روز 13 از منی کوچ کند)، گناهی بر او نیست. و این حکم ( جواز کوچ از منی، تعجیلا و تأخیرا)، برای کسی است که پرهیز کرده باشد (از جمیع محرمات حال احرام) و اما کسی که از صید و زن، در حال احرام، اجتناب ننموده است، حق تعجیل در کوچ ندارد و باید شب سیزدهم را هم، در منی بماند و روز سیزدهم نیز، جمرات سه گانه را، رمی کرده و آنگاه از منی بیرون برود.
«عن ابی عبد الله فی قول الله عــز و جل «و اذکروا الله فی ایام معدودات» قال: هی ایام التشریق»، «از امام صادق علیه السلام منقول است، مراد از ایام معدودات در آیه ی مبارکه، ایام تشریق است».
باری! توقف در منی در این ایام و لیالی که قسمت عمده ای از اعمال حج، انجام یافته و فراغت بیشتری برای حجاج، حاصل شده است، فرصت بسیار مناسبی است برای رسیدن به «دو کار» که ذیلا بیان می شود.
تفاهم امت اسلامی در منی
یکی از دو کار مهم در منی، ایجاد وسایل ارتباط و تفاهم است با برادران دینی از سایر فرق اسلامی و رفع هرگونه تیرگی و بدبینی که بر اثر تبلیغات سوء بیگانگان، در قلوب مسلمانان نسبت به هم بوجود آمده و امت واحده را تبدیل به امم و اقوام کثیره و متعدده ای نموده و تحت عناوین گوناگون، از یکدیگر فاصله های زیادی گرفته اند و بالنتیجه، راه نفوذ اجانب را در تمام شوون زندگی مسلمانان، هموار و بلامانع ساخته و فرموده ی قرآن کریم را: («یخربون بیوتهم بایدیهم»( سوره حشر/ آیه 2)، «خانه های خود را با دست خود و یران می سازند») درباره ی خود، کاملا مصداق داده اند.
آری! دشمن همیشه در کمین است که به دسائس مختلف، تفرقه و تشتت در صفوف فشرده ی مسلمین ایجاد و آن ها را به صورت احزاب و دسته جات ضد هم در آورد، و دور هر یک، مرزی کشیده و ار مرز دیگری و خود، براساس نقشه ی خائنانه ی «فــرق تسد: جدایی بینداز و آقایی کن»، کاخ سیادت و حاکمیت خود را پی ریزی نموده و استوار گرداند. چه، خوب می داند و کاملا بر او روشن است که به هم پیوستن یک امت متشکل برنامه دار و هدفدار که همه می گویند: «لااله الا الله، محمد رسول الله»، برای او خطرناک است. امتی که همگی بر اثر تربیت خاص مکتب آسمانی اسلام، مرگ را مانند پلی می دانند که آن ها را از زندان مضیق، به قصری وسیع و مزین، منتقل می سازد و غرق در لذت و کامیابی بی پایان می گرداند. و لذا، نه مجذوب زیور دنیا می گردند و نه مرعوب هیولای مرگ.
کوتاه سخن آن که: دین مقدس اسلام، برای پیشگیری از عملی گشتن نقشه های تخریبی بیگانگان، برنامه های اجتماعی خود را طوری تنظیم کرده است که پیوسته زمینه های مساعد برای تجمع و تألیف قلوب مسلمین، در شرایط گوناگون فراهم باشد و مسلمانان دور از هم، بی خبر از یکدیگر نباشند که دشمن، از همان دوری و بی خبری استفاده نموده و در دگرگون ساختن وضع حیاتی آنان، تصمیمی گرفته و اقدامی نماید. از جمله ی آن برنامه ها، همان «بیتوته ی در منی» است و متوقف ساختن انبوه جمعیت حجاج در آنجا که نه مشاغل دنیایی دارند تا مشغولشان سازد و نه موظف به وظیفه ی مهم دیگری از وظایف عبادی می باشند که به آن بپردازند بلکه تنها عملی که در این ایام و لیالی بر آن ها واجب است، همان «شب ماندن در منی و رمی جمرات ثلاث در روز» است، تا فرصت کافی برای تجدید یا تشدید روابط حسنه ی بین المللی اسلامی و اتخاذ تصمیمات عالیه و اخذ نتایج مهمه ی اجتماعی بوجود بیاید. چند شبانه روز در آن وادی، دور از همه شواغل بمانند و با قلبی فارغ و فکری روشن، آن اجتماع عظیم را مشاهده نموده و در ارزش فوق العاده بزرگ آن بیندیشند که با هیچ وسیله و هیچگونه اعمال قدرتی نمی شود یک چنین مجمع پرسطوتی را به این سهولت و آسانی، تشکیل داد و از اقطار و نقاط دور دست دنیا، طبقات مختلف بشری را از نژادها و زبان های گوناگون، از ایران و هند و افغانستان گرفته تا جاوه و سوماترا، همه را یکجا، گرد آورده و برادروار، پهلوی هم نشانیده و زمینه را برای همه گونه فعالیت های بزرگ و حیاتی و جهانی، آماده گردانید، جز با نیروی ایمان به خدا و علاقه ی به دین که قرآن می فرماید: «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفـــرقوا و اذکـــروا نعمه الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا و کنتم علی شفا حفره من النار فانقذکم منها کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تهتدون» ( سوره آل عمران/ آیه 103)، «همگی، به رشته و ریسمان خدا (قرآن) چنگ بزنید و پراکنده نشوید. و نعمت خدا را بر خودتان، به یاد آورید که شما دشمن یکدیگر بودید و خدا دل های شما را با هم الفت داد. پس به نعمت خدا، با هم برادر گشتید و در حالی که بر کنار پرتگاهی از آتش بودید، خدا شما را از آن رهانید. خدا این چنین نشانه های خود را برای شما بیان می کند، تا شما راه یابید».
و هم می فرماید: «و الف بین قلوبهم لو انفقت ما فی الارض جمیعا ما الفت بین قلوبهم و لکن الله الف بینهم انه عزیز حکیم» (سوره انفال/ آیه 63)، «دل های آن ها را با هم الفت داد. اگر تمام آنچه را که در زمین است انفاق می نمودی، نمی شد که الفت در میان دل های آنان بیفکنی، و لکن خدا، بین آنان الفت داد. چه؛ او غالب و استوار کار است».
آری! مسلمانان باید آن اجتماع عظیم منی را ببینند و در ارزش آن سرمایه ی نفیس گرانقدر که بطور رایگان و آسان، در اختیارشان قرار داده شده است، بیندیشند و آن زمینه ی آماده و فرصت بسیار ارزنده را بی اخذ نتیجه و بدون گرفتن فایده، از دست ندهند و در پیشبرد اهداف عالیه ی اسلام و مرعوب ساختن دشمنان، تبادل افکار کرده و اتخاذ تصمیم نمایند.
شب های منی و خلوت با خدا
کار مهم دیگری که باید در فرصت بیتوته ی در منی، با توجه کامل، انجام داد و از آن غفلت ننموده راز و نیاز با خدا و خلوت کردن با معبود است در دل شب ها و زیر آسمان منی که در تمام عمر انسان، بسیار کم پیش می آید که چنین موقعیت نورانی و روحانی ای، نصیب آدم بشود که خود را در آن وادی مقدس و آن شب های مبارک، در مجمعی که به طور مسلم، جمعی از صلحاء و اوتاد زمان، در آن حاضرند، مشاهده نماید. حقا که بسیار حیف است و حسرت آور که این فرصت ارزنده و زودگذر، با بطالت و غفلت، سپری گردد و انسان، بهره ی فوق العاده بزرگ و لازم خود را از آن نگیرد.
منـابـع
سیدمحمد ضیاء آبادی- حج، برنامه تکامل – از صفحه 276 تا 278 و صفحه 282 تا 284
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها