جستجو

بررسی احادیثی در شناخت هویت امام عصر(ع)

مشخصات امام عصر به موجب احادیث معتبر و متواتر روشن است، در اینجا به چند حدیث از صدها حدیث معتبر در هویت آن بزرگوار تبرک می جوئیم:

فضل بن شاذان نیشابوری در کتاب اثبات الرجعه و نیز در مختصر آن (ص 206-207، حدیث شماره3) از عبدالرحمن بن أبی نجران، از عاصم بن حمید، از ابوحمزه ثمالی از امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به امیرالمومنین علی بن أبی طالب علیه السلام فرمود: "یا علی، إن قریشا ستظهر علیک ما استبطنته، و تجتمع کلمتهم علی ظلمک و قهرک، فإن وجدت أ عوانا فجاهدهم، و إن لم تجد أ عوانا فکف یدک واحقن دمک فإن الشهاده من ورائک. و اعلم أن ابنی ینتقم من ظالمیک و ظالمی أولادک و شیعتک فی الدنیا، و یعذبهم الله فی الآخره عذابا شدیدا، فقال سلمان الفارسی من هو یا رسول الله؟ قال: التاسع من ولد ابنی الحسین، الذی یظهر بعد غیبته الطویله فیعلن أمرالله، و یظهر دین الله، وینتقم من أعداء الله، و یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا وظلما. قال:  متی یظهر یا رسول الله؟ قال: لا یعلم ذلک إلا الله، ولکن لذلک علامات، منها: نداء من السماء، و خسف بالمشرق و خسف بالمغرب و خسف بالبیداء"، (ای علی، همانا قریش آنچه را در دل نهان داشتند، بر تو آشکار خواهند کرد و یکدل و یک زبان بر ظلم به تو و مقهور کردن تو متحد خواهند شد. پس اگر یارانی یافتی، با قریشیان بجنگ و اگر یارانی نیافتی، دست بازگیر و خونت را حفظ نما که شهادت؛ سرانجام و در پی توست، و بدان که فرزند من از آنان که بر تو و بر فرزندان تو و بر شیعه (پیروان) تو ستم کنند، در دنیا  انتقام خواهد گرفت و خداوند آنها را در آخرت به سختی عذاب خواهد فرمود. سلمان فارسی پرسید: آن پسر تو کیست؟ پیامبر فرمود نهمین فرزند از نسل پسرم حسین علیه السلام، که پس از غیبتی طولانی ظهور خواهد کرد و امر خدا را آشکار خواهد نمود و دین خدا را غالب و حاکم خواهد کرد و  از دشمنان خدا انتقام خواهد گرفت و زمین را پر از عدل و داد خواهد ساخت؛ همچنان که ( پیش از او) پر از ظلم و ستم شده باشد. سلمان گفت: ای رسول خدا  او چه وقت ظهور خواهد کرد. فرمود: این را هیچ کس جز خداوند تعالی نمی داند؛ اما ظهور او با علاماتی خواهد بود؛ از آن جمله بانگی بلند از آسمان، و رانشی ( خسفی) در مشرق و خسفی در مغرب و خسفی در بیابان ( بیداء).

نوع و مرتبه حدیث
این حدیث متصل الاسناد و صحیح و در حدتواتر است.

شناخت راویان حدیث
1. عبدالرحمن بن أبی نجران
برقی او را کوفی و قمی و از اصحاب امام رضا و امام جواد علیهما السلام شمرده است؛ نجاشی کنیه او را ابوالفضل گفته و افزوده است که «عبدالرحمن ثقه و مورد اعتماد و دارای کتب بسیار است. علامه حلی و ابن داود نیز او را توثیق کرده اند و به جهت جلالت تمام و وثوق او، مشایخ بزرگ حدیث شیعه همچون احمدبن محمدبن عیسی و احمدبن أبی عبدالله البرقی و هم طبقه های آنها از او روایت کرده اند.

2. عاصم بن حمید
برقی و شیخ طوسی او را از اصحاب امام صادق علیه السلام شمرده اند و نجاشی وصف او گفته است: «عاصم بن حمید حناط، ابوالفضل، از موالی، اهل کوفه، راوی از امام صادق علیه السلام، ثقه و عین و صدوق». ابن داود از او در بخش  اول رجال خود با عناوین «ثقه، عین و صدوق» یاد کرده است.

حدیث گزینش
طبری صغیر در «کتاب دلائل الامامه»، تحت عنوان «معرفه و جوب القائم...»(ص453-454)، از ابوالحسن علی بن هبة الله، از ابوجعفر محمدبن علی بن الحسین بن موسی القمی، از پدرش، از سعدبن عبدالله، از یعقوب بن یزید، از محمدبن أبی عمیر، از سعیدبن غزوان، از ابوبصیر، از ابوعبدالله علیه السلام روایت کرده که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: "إن الله ( عزوجل) اختار من الایام یوم الجمعه، و من الشهور شهر رمضان، و من اللیالی للیله القدر، فجعلها خیرا من ألف شهر. و اختار من الناس الأنبیاء، و اختار من الأنبیاء الرسل، و اختار نی من الرسل فاختار منی علیا، و اختار من علی الحسن و الحسین، و اختار من الحسین أئمه ینفون عن التزیل تحریف الغالین، و انتحال المبطلین و تأویل الجاهلین ، تاسعهم باطنهم، و هو ظاهر هم و هو قائمهم"، «همانا خدای- عزوجل – از روزها روز جمعه و از ماه ها ماه رمضان و از شب ها شب قدر را برگزید و آن را بهتر از یکهزار ماه قرار داد. ]همچنین[ از میان مردم انبیا را برگزید و از میان انبیاء رسولان را و از میان رسولان مرا برگزید؛ و از]خاندان[ من علی و از ]فرزندان[ علی، حسن و حسین را برگزید و از ]نسل[ حسین امامانی را برگزید که مانع تحریف قرآن از سوی غلاه و افترای اهل باطل و تأویل جاهلان گردیدند و نهمین آنها باطن ( غایب) آنها و ظاهر ( ظهور کننده) آنها و قائم آنها ست.»

نوع و مرتبه حدیث
حدیث مذکور با این اسناد صحیح است و این که امام مهدی علیه السلام نهمین فرزند از سلسله فرزندان[ امام حسین علیه السلام است، در شمار احادیث متواتر از اهل بیت علیهم السلام است.

شناخت راویان آن:
1. علی بن هبة الله، ابوالحسن

شیخ منتجب الدین در فهرست خود آورده است، شیخ ابوالحسن علی بن هبة الله ابن عثمان، اهل موصل، حافظ، پرهیزکار، و ثقه، و مولف «کتاب الانوار فی تاریخ الائمه الاطهار» و «الیقین فی اصول الدین..». علی بن هبة الله از مشایخ محمدبن جریر بن رستم طبری امامی و از شاگردان شیخ صدوق بود و از ملاحظه عناوین کتاب های او معلوم می گردد که وی از مورخان بزرگ و عالمان عامل و از پیوستگان به سلک آل رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و افزون بر این، مشهور به پرهیزکاری و وثوق بوده است.

2. محمدبن علی الحسین بن موسی
ابوجعفر ابن بابویه، ملقب به شیخ صدوق، جلیل القدر و دارای مکانت والا، مولف «کتاب من لا یحضره الفقیه» یکی از چهار کتاب صحیح امامیه، و بی نیاز از تعریف.

3. علی بن الحسین بن موسی
ابوالحسن، ابن بابویه، پدر شیخ صدوق فوق الذکر، ملقب به صدوق اول است.

4. سعد بن عبدالله
5. یعقوب بن یزید

راوی ثقه و صدوق و کثیرالروایه

6. محمدبن ابی عمیر
از اصحاب امام کاظم و امام رضا و امام جواد علیهم السلام. شیخ طوسی در کتاب  الفهرست او را ثقه ترین و پرهیزکارترین و عابدترین مردم نزد شیعه و اهل سنت شمرده است و همین گواه بر علو مقام او بس که او را در شمار اصحاب اجماع گفته و شیخ طوسی بر قبول مراسیل او تصریح نموده و این منزلت برتر ازمنزلت ثقه و عین است. محمد بن أبی عمیر سالها در حبس هارون و مأمون گذراند و هر چند به فرمان هارون او را تازیانه زدند تا محل اختفای شیعیان و اصحاب امام کاظم را فاش سازد اما او ضربات تازیانه و شکنجه را تحمل کرد و لب از لب نگشود.

7. سعیدبن غزوان
از اصحاب امام صادق علیه السلام  و راوی از آن حضرت و صاحب یکی از اصول اربعمائه که نجاشی و ابن داود وسایر متأخران همگی او را ثقه وصدوق دانسته اند.

8. ابوبصیر
ابن کنیه بر دو تن اطلاق شده:
الف.لیث بن البختری المرادی
از اصحاب امام باقر، امام صادق و امام کاظم علیهم السلام است که ابن شهر آشوب او را از جمله ثقات شمرده و کشی در روایتی از امام صادق او را بسیار ستوده و از اهل بهشت شمرده و ابن داود نیز او را از اصحاب اجماع دانسته است.

ب. یحیی بن القاسم الأسدی
راوی ثقه است که کشی نام او را در زمره اصحاب اجماع آورده و نجاشی به وثوق و صدق او تصریح کرده است.

حدیث شریف لوح، از امام باقر
ثقه الاسلام کلینی به طرق صحیح از محمدبن یحیی و او از محمدبن الحسین، از ابن محبوب، از ابوالجارود، از امام باقرعلیه السلام، از جابربن عبدالله انصاری روایت کرده که گفت: "دخلت علی فاطمه علیها السلام و بین یدیها لوح فیه أسماء الأوصیاء، فعددت إنثی عشر آخر هم القائم علیه السلام ، ثلاثه منهم محمد وثلاثه منهم علی"، «بر فاطمه سلام الله علیها وارد شدم و پیش روی او لوحی شامل اسامی اوصیاء بود پس آنها را برشمردم و در آن دوازده نام دیدم که آخرین آنها قائم علیه السلام و در میان آنها سه نام علی و سه نام محمد دیدم.»

شناخت راویان این حدیث
1. محمدبن یحیی

راوی ثقه، اهل قم، کثیرالروایه که شیخ کلینی از او بسیار روایت کرده و علامه حلی او را با اوصاف ثقه و عین ستوده است.

2.محمدبن الحسین بن أبی الخطاب
نجاشی گفته است «محمدبن الحسین بن أبی الخطاب، کنیه او ابوجعفر و لقبش زیات و نام جدش ابوالخطاب (زید) از اصحاب جلیل القدر ما و ثقه عین کثیرالروایه است.»  شیخ طوسی  نیز در رجال خود او را اهل کوفه و از اصحاب امام جواد و امام هادی و عسگری علیهم السلام دانسته و او را توثیق کرده و در کتاب الفهرست خود نیز او راکوفی ثقه شمرده و کشی او را از عدول وثقات اهل علم معرفی کرده و علامه حلی و ابن داود و همه متأخران نیز او را ثقه دانسته اند.

3. ابن محبوب، حسن بن محبوب
کشی او را از فقهای «اصحاب اجماع» و از اصحاب امام موسی کاظم و امام علی بن موسی الرضا دانسته است. و برقی دوبار از او یاد کرد و از اصحاب امام موسی الکاظم علیه السلام شمرده و لقب او را باری «زراد» و باری دیگر «سراد» گفته و صورت صحیح آن بر حسب نقلی از امام رضا علیه السلام «سراد» است. شیخ طوسی نیز او را یکبار در کتاب رجال خود از اصحاب امام کاظم  و بار دیگر در همان کتاب از اصحاب امام رضا علیه السلام شمرده و اهل کوفه، از موالی بجیله و ثقه دانسته و در کتاب الفهرست نیز او را به همین اوصاف ستوده و افزوده است که از ارکان اربعه عصر خود و جلیل القدر بوده و علامه حلی و ابن داود نیز او را توثیق کرده اند. ابن محبوب از خردسالی شیفته  علم بود و پدرش محبوب در تربیت او سعی وافی داشته و برای تشویق وی، در ازای هر یک حدیث که از علی بن رئاب، ثقه مشهور می نوشته، یک درهم به وی جایزه می داده است.

4. ابوالجارود، زیاد بن المذر
نجاشی او را اهل کوفه و از اصحاب امام باقر علیه السلام شمرده که از امام صادق علیه السلام نیز روایت کرده است. وی هنگامی که زید بن علی خروج کرد، تغییر موضع داد و به زیدیه پیوست، اما شیخ طوسی و نجاشی هیچکدام سخنی در تضعیف او نگفته اند و شیخ مفید او را از اعلام روسا و صاحبان فتوا دانسته اند. شیخ صدوق – رحمه الله علیه – در کتاب کمال الدین و تمام النعمه، باب سی و پنجم چنین آورده است: "حدثنا احمد بن زیاد بن جعفرالهمدانی رضی عنه الله قال: حدثنا علی بن ابراهیم، عن أبیه، عن عبدالسلام بن صالح الهروی قال: سمعت دعبل بن علی الخزاعی یقول: عندما انتهیت إلی  قولی «خروج إمام لامحاله خارج...» بکی  الرضا شدیدا ثم قال لی:...هل تدری من هذا الإمام ( قائم آل محمد علیه السلام) ومتی یقوم؟ فقلت له: لایا مولای إلا انی سمعت بخروج إمام منکم یظهر الارض من الفساد ویملاها عدلا] کماملئت جورا[. فقال: یا دعبل! الإمام بعدی محمد ابنی و بعد محمد ابنه علی ابنه الحسن ابنه الحجه القائم المنتظر فی غیبته المطاع فی ظهوره ولو لم یبق من الدنیا الیوم واحد لطول الله عزوجل ذلک الیوم حتی یخرج فیملا الارض عدلا کما ملئت جورا، وأما متی؛ فاخبارعن الوقت فقد حدثنی عن أبیه ، عن آبائه علیهم السلام: أن النبی صلی الله علیه و آله وسلم قیل له  یا رسول الله متی یخرج القائم من ذریتک؟ فقال علیه السلام: مثله مثل الساعه التی « لایجلیها لوقتها الا هو ثقلت فی السموات والارض لاتأتیکم  إلابغته"، «امام علی بن موسی الرضا علیمها السلام فرمود: ای دعبل، امام پس از من محمد پسرم است و پس از محمد، پسرش علی، و پس از علی، پسرش حسن و پس از حسن حجت قائم منتظر در دوره غیبت و مطاع و فرمانروا در ظهورش و اگر قائم ما خروج کند و زمین را، پس از آنکه از ستمکاری پر شده پر از عدل و داد سازد، و اما درباره زمان خروج او، این موضوع پیشگویی است و پدرم از پدرش از پدرانش علیهم السلام روایت فرمود که از رسول خدا درباره زمان خروج قائم (اروحنا فداه) پرسیدند، و رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: مثل خروج قائم همچون زمان ظهور ساعت (قیامت) است و خداوند جز به هنگام آن، آن را آشکارا نمی فرماید و این بر آسمان ها و زمین گران آید و جز ناگهانی نباشد. این حدیث صحیح است و و ایان آن همه ثقه و صدوق هستند بدین شرح:

احمد بن زیادبن جعفرالهمدانی
راوی ثقه، از بزرگان مشایخ روایی شیخ صدوق که در موارد بسیار او را با پدرش یا با استادش ابن ولید برابر آورده و پس از نقل این حدیث در کتاب کمال الدین (2: 368-369) گفته است: این حدیث را تنها از احمدبن زیاد بن جعفرهمدانی، به هنگام بازگشت خود از حج بیت الله الحرام در شهر همدان شنیدم و او مردی ثقه و دین دار و فاضل بود، خدایش رحمت کند و از او خرسند و خشنود باشد. علامه حلی نیز در کتاب الخلاصه (1: 70-72) از احمدبن زیاد نام برده و او را ثقه و متدین دانسته و با دعای رضی الله عنه از او تجلیل کرده است. ابن داود نیز در رجال خود (ق1: 28/77) در بخش ثقات از وی نام برده و او را ثقه شمرده، و دیگر متأخرین هم او را توثیق کرده اند.

علی بن ابراهیم بن هاشم القمی، ابوالحسن
راوی ثقه ثبت مورد اعتماد و صحیح المذهب، که نجاشی (260/280) و علامه در الخلاصه (187/556) و ابن داود در رجال خود (237 /997) و سایر متأخرین او را  توثیق کرده اند. وی از بزرگترین مشایخ ثقه الاسلام کلینی است. ذهبی در میزان الاعتدال او را رافضی جلد ( به معنی شیعی پایدار و استوار و فعال) گفته و وی را به «محمدی» وصف کرده و همه این اوصاف برای بیان جلالت قدر و ثوق و صدق او در حدیث کافی است. 

إبراهیم بن هاشم القمی
راوی ثقه. وی به محضر امام علی بن موسی الرضا علیه السلام مشرف شده و از امام جواد علیه السلام روایت کرده است. اصل او از کوفه بوده و نخستین کسی است که حدیث کوفیان را در قم نشر داده است. علامه حلی در کتاب الخلاصه (49/ 9) احادیث او  را مقبول دانسته و ابن داود در کتاب رجال خود او را در گروه ثقات شمرده و پسرش علی بن ابراهیم او را توثیق کرده است. سیدابن طاووس در فلاح المسائل (ص 158) وی را ثقه دانسته و ادعای اجماع بر وثاقت وی نموده است. اتفاق شیوخ قم بر قبول روایات ابراهیم بن هاشم در زمان احمدبن محمدبن عیسی الاشعری خود دلیل روشنی بر کمال جلالت و منزلت وی است چنان که روایات او را از آغاز تاکنون مستند و رجع علما بوده و هیچ کس او را ضعیف نشمرده است.

ابوالصلت هروی، عبدالسلام بن صالح بن سلیمان بن ایوب
راوی ثقه، که نجاشی او را از اصحاب امام رضا علیه السلام و ثقه صحیح الحدیث دانسته و کشی در رجال خود به نقل از یحیی بن نعیم او را نقی الحدیث و راستگو شمرده که از او هیچ کذبی شنیده نشده و نیز از احمدبن سعید الرازی نقل کرده که «ابوالصلت هروی در حدیث ثقه و امین است». حاکم حسکانی نیز در کتاب شواهد التنزیل (1: 104-105/118) پس از نقل حدیث «أنا مدینه العلم وعلی بابها» از طریق ابوالصلت هروی او را ثقه شمرده و به نقل از یحیی بن معین او را ستوده و صدوق دانسته است. مزی نیز در تهذیب الکمال (18: 72) گفته است: ابوالصلت هروی خادم ( امام) علی بن موسی الرضا علیه السلام و شخصی ادیب و فقیه و عالم بوده و به نقل ازیحیی بن معین او را ثقه و صدوق شمرده و افزوده است که بسیاری از رجال شناسان او را مدح گفته و ستایش کرده اند. آری تنها برخی از نواصب ( کینه توزان نسبت به امیرالمومنین علی علیه السلام) او را به سبب آن که گفته است: «سگ علویان از بنی امیه بهتر است» تضعیف کرده اند و این عادت آنان در تضعیف امثال ابوالصلت است.

تعامل عقل  و شرع در هویت
شیخ بزرگوار صدوق در کتاب «کمال الدین و تمام النعمه» آورده است: احمدبن اسحاق گوید: بر امام عسکری علیه السلام وارد شدم و می خواستم از جانشین پس از وی پرسش کنم. او آغاز سخن کرد و فرمود: ای احمدبن اسحاق خدای تعالی از زمان آدم علیه السلام زمین را خالی از حجت نگذاشته است و تا روز قیامت نیز خالی از حجت نخواهد گذاشت، به واسطه اوست که بلا را از اهل زمین دفع می کند، به خاطر اوست که باران می فرستد و برکات زمین را بیرون می آورد. گوید: گفتم: ای فرزند رسول خدا  امام و جانشین پس از شما کیست؟ حضرت شتابان برخاست و داخل خانه شد و سپس برگشت درحالی که بر شانه اش کودکی سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده می درخشید، فرمود: ای احمدبن اسحاق اگر نزد خدای تعالی و حجت های او گرامی نبودی این فرزندم را به تو نمی نمودم، او هم نام و هم کنیه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم است، کسی که زمین را پر از عدل و داد می کند همچنان که پر از ظلم و جورشده باشد. ای احمدبن اسحاق! مثل او در این امت مثل خضر و ذوالقرنین است، او غیبتی طولانی خواهد داشت که هیچ کسی در آن نجات نمی یابد مگر کسی که خدای تعالی او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعا به تعجیل فرج موفق سازد. احمد بن اسحاق گوید: ای مولای من آیا نشانه ای هست که قلبم بدان مطمئن شود؟ آن کودک به زبان عربی فصیح به سخن درآمد و فرمود: "أنا بقیه الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه"، ای احمدبن اسحاق! پس از مشاهده، جست جوی نشانه مکن! احمدبن اسحاق گوید من شاد و خرم بیرون آمدم و فردای آن روز به نزد امام عسکری علیه السلام بازگشتم و گفتم: ای فرزند رسول خدا شادی من به واسطه منتی که بر من نهادید بسیار است، بفرمایید آن سنتی که از خضر و ذوالقرنین دارد چیست؟فرمود: ای احمد! غیبت طولانی، گفتم: ای فرزند رسول خدا! آیا غیبت او به طول خواهد انجامید؟ فرمود: به خدا سوگند چنین است تا به غایتی که اکثر معتقدین به او باز گردند و باقی نماند مگر کسی که خدای تعالی عهد و پیمان ولایت ما را از او نگرفته و ایمان را در دلش نگاشته و با روحی از جانب خود موید کرده باشد. ای احمدبن اسحاق! این امری از امر الهی و سری از سر ربوبی و غیبی از غیب پروردگار است، آنچه به تو عطا کردم بگیر و پنهان کن و از شاکرین باش تا فردا با ما در علین باشی.

شناخت راویان حدیث
1. علی بن عبدالله الورق، از مشایخ صدوق و راوی از سعدبن عبدالله است. شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه و عیون اخبار الرضا از او روایت کرده است.

2. سعد بن عبدالله

3. احمدبن اسحاق، راوی ثقه، شیخ قاسمیان، عظیم القدر از خواص امام حسن عسکری علیه السلام، وی حضرت صاحب الزمان را درخرد سالی ایشان زیارت کرده است.

منابع

  • خط امان- پژوهشی در موعود ادیان- از صفحه 130 تا132و صفحه 171 تا 174 و صفحه 207 تا 209 و صفحه 288 تا 291 و صفحه 319 تا 321

کلید واژه ها

امام مهدی (عج) احادیث روایات محدثان

مطالب مرتبط

وضعیت اهل حق و مومنان در زمان ظهور بررسی روایات ستوده شده درباره قیام های پیش از ظهور حضرت مهدی(ع) بررسی روایات باطل بودن قیام های پیش از ظهور حضرت مهدی(ع) اهمیت مشورت در احادیث اسلامی حضور ائمه معصومین بر بالین محتضر با توجه به روایات جملاتی از امام سجاد در مقام تنبه انسان مساله علم غیب انبیاء (ع) در روایات

اطلاعات بیشتر

حدیث لوح در تعیین هویت امام زمان (ع) از زبان امام سجاد(ع)

ابزار ها