ویژگی های حضرت مریم در اسلام و مسیحیت

فارسی 11661 نمایش |

اعتقادات

در اعتقاد مسیحیان، پس از حضرت عیسی (ع) هیچ شخصیتی از موقعیت و جایگاه حضرت مریم (ع) برخوردار نیست. در طول تاریخ، کلیسا کوشیده است با توصیفاتی هم چون بکارت و پاکی و معراج حضرت مریم (ع)، چهره ممتاز این بانوی مقدس را ترسیم کند. اما آن چه از خود اناجیل در مورد این شخصیت قابل برداشت است با آن چه از تعالیم ارباب کلسیا دست می دهد، تا حدودی متفاوت است. آیاتی که از کتاب مقدس در مورد حضرت مریم می توان ملاحظه نمود زیاد نیستند و اصولا آن بانو در کتاب مقدس حضوری کمرنگ دارد. مهمترین تجلیلی که اناجیل در مورد حضرت مریم (ع) دارند راجع به آبستن شدن آن بانو به فرزندی موعود است که وارث تاج و تخت پدرش داود خواهد شد. اما چگونگی این آبستن، چهره ای استثنایی از حضرت مریم (ع) ارائه می کند؟ نویسنده ای مسیحی چنین پاسخ می دهد: تولد خداوند مجسم از یک دوشیزه، پیشنهادی از ناحیه فرشته خدا بود که مریم (ع) می توانست آن را نپذیرد، اما وی با اطمینان کامل به محبت خدا، و اشتیاقش برای پذیرش ننگ اجتماعی، که به خاطر تولد کودک بدون ازدواج، به او نسبت داده می شد، نقش بزرگی در نجات بشریت ایفا کرد.

دوشیزگی حضرت مریم (ع)

به گفته کتاب مقدس، حضرت مریم (ع)، در عقد شخصی به نام یوسف بود; اما قبل از آمیزش با همسر خود، او را از «روح القدس» حامله شد و تا زمان تولد حضرت عیسی (ع) با وی همبستر نشد. از عبارت فوق برمی آید که حضرت مریم، پس از تولد حضرت عیسی (ع) به نکاح یوسف در آمد; بنابراین «باکره بودن» حضرت مریم، تنها تا زمان تولد حضرت عیسی (ع) است. ضمن این که کتاب مقدس، به وجود خواهران و برادرانی برای حضرت عیسی اشاره کرده است. پروتستان ها که کتاب مقدس را بر سنت کلیسایی مقدم می دارند، معتقد به دوشیزگی حضرت مریم (ع) تا زمان تولد حضرت عیسی هستند و وجود چهار پسر و چندین دختر را برای حضرت مریم ذکر کرده اند. اما کاتولیک ها و ارتدکس ها، حضرت مریم (ع) را تا پایان عمر باکره می دانند و به استناد سنت کلیسایی که از پدران باقی مانده است، متون کتاب مقدس را تأویل می کنند. از نظر آنها، منظور عبارت هایی که یعقوب و یهودا را برادران عیسی (ع) معرفی می کنند، برادران دینی است، و منظور از فرزندان مریم نیز، فرزندان عمو و یا فرزندان خاله اوست. از رساله های سده نخستین مسیحی می توان دریافت که اعتقاد به باکره بودن حضرت مریم (ع) تا پایان عمر، گرچه عقیده ای ضروری و همگانی به شمار نمی آمده، در میان دانشمندان رایج بوده است.

پاکی حضرت مریم (ع)
با وجودی که مسیحیان معتقد به آموزه «گناه ذاتی» هستند و تمام انسان ها را تا زمانی که غسل «تعمید» انجام نداده باشند، گناهکار می شناسند، در مورد حضرت عیسی و مریم استثنا قایل شده اند و حکم به طهارت و پاکی آن دو مقدس می کنند; با این تفاوت که در مورد حضرت عیسی قایل به پاکی اولی و ذاتی، هستند، اما در مورد حضرت مریم این سؤال وجود دارد که از چه زمانی وی از گناه مبرا شده است؟ نویسنده ای مسیحی می نویسد آنسلم (1033 ـ 1109 م) بر این باور بود که مریم با گناه اولیه به دنیا آمده است. برخی، از جمله آکویناس (1225 ـ 1274 م) معتقد بودند که وقتی نطفه مریم بسته شد، گناه اولیه در او وجود داشت، اما پیش از آن که به دنیا آید از هر گناهی تطهیر شد; و بالاخره داتز اسکوتوس (1265 ـ 1308 م) این نظر را مطرح کرد که لقاح حضرت مریم «لقاح مطهر» بوده است. استدلال وی بر این اساس بود که محفوظ نگاه داشتن وی از گناه اولیه، از تطهیر کردن او از این گناه، عملی کامل تر محسوب می شود. از دید او، عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده کامل باید کسی را به کامل ترین طریق ممکن نجات بخشد و برای چنین نجاتی چه کسی را مناسب تر از مادر او می توان یافت؟ موضوع لقاح مطهر تا مدت ها مورد اختلاف بود، اما در نهایت کلیسای کاتولیک آن را پذیرفت. در سال 1854 م، پاپ پیوس نهم در یک فرمان پاپی که به نام «Ineffabilis Deus» مشهور است، آموزه «لقاح مطهر» را یکی از اصول ایمانی کلیسا معرفی کرد. این فرمان در شورای واتیکان اول (1870 م) یکی از ارکان ایمان در مذهب کاتولیک گردید.

معراج حضرت مریم (ع)

حضرت مریم (ع) اکنون کجاست؟ آیا او همچون فرزندش زنده و در آسمان هاست یا در دل خاک آرمیده است؟ کتاب مقدس در این باره چیزی نمی گوید. تنها نکته ای که از اناجیل استفاده می شود این است که مریم (ع) در زمان مصلوب شدن عیسی (ع) در کنار وی حضور داشته است. پیشتر پروتستان ها معراج حضرت مریم را مردود یا دست کم بدون دلیل می دانند; ولی کاتولیک ها بر این باورند که حضرت مریم (ع) به آسمان ها رفته است. در سال 1950 م، پاپ پیوس دوازدهم این باور را جزء اصول ایمانی تعریف کرد. وی اعلام کرد: به کلیسا الهام شده است که مریم نیز هم چون مسیح، به طور یقین، با همین بدن به آسمان صعود کرده است. هموطنان ارمنی ما «15 اوت» را سالگرد عروج حضرت مریم مقدس (ع) می دانند و این روز را جشن می گیرند. آموزه صعود حضرت مریم نه صرفا تصدیق یک رویداد، بلکه بنیان مجموعه ای از باورها، همچون «ملکه آسمان بودن» و مقام «شفاعت» و «واسطه بودن بین ما و خدا» و «شریک بودن در امر نجات» است.
رسمیت یافتن آموزه معراج حضرت مریم از زاویه دیگری نیز قابل توجه است: این نظریه می تواند از یک سو پیوندی میان مسیحیت و ادیانی که به الهه ها احترام می گذارند برقرار کند; و از سوی دیگر، فمینیست هایی را که به دنبال ارتقای مقام زن، به «خدا بانوان» چشم دارند، به خود جلب کند. مریم (ع) چهره زنانه خدا را آشکار کرد، که اگر او نبود، کاملا مردانه ظاهر می شد. روانشناسی به نام کارل گوستاو یونگ زمانی نوشت که اعلام عقیده صعود مریم در سال 1950 م، مهمترین حادثه در جهان مسیحیت از زمان «اصلاحات» بود; چون جنس مونث را تا مکان امنی در الوهیت مسیحیت بالا برد.

حضرت مریم (ع) در قرآن مجید

تنها زنی که نامش به صراحت در قرآن ذکر شده، حضرت مریم (ع) است. نام وی 34 مرتبه در قرآن آمده، که رقم بسیار بالایی است; افزون بر این که سوره نوزدهم قرآن به نام او و سوره سوم قرآن نیز به نام «آل عمران» که خانواده اویند نامگذاری شده است. قرآن مجید ویژگی های بسیار ارزشمندی برای حضرت مریم (ع) ذکر می کند: او دختر پیامبری به نام «عمران» است و تحت تکفل حضرت زکریا بزرگ شده است و مادرش بنابر نذری که داشت او را «محرر» ساخت. محرر کسی است که از تحت تسلط پدر و مادر رها شود تا تمامی اوقات خود را در عبادت خدا سپری کند، ملازم معبد باشد و جز برای امور ضروری خارج نشود. از دید قرآن، حضرت مریم (ع) در محراب عبادت از ارزاق شگفت انگیز الهی بهره مند می شده است. در جای دیگر، قرآن مجید، حضرت مریم (ع) را به گونه ای منحصر به فرد توصیف نموده است: و آن گاه که فرشتگان گفتند: ای مریم! همانا خداوند تو را برگزید و پاکیزه گردانید و بر زنان جهان برتری بخشید. ای مریم! فرمانبردار پروردگارت باش و همراه نمازگزاران سجده و رکوع کن. چنان که ملاحظه می شود، قرآن مجید، چهره ای به مراتب برتر و والاتر نسبت به اناجیل از حضرت مریم (ع) نمایان می سازد; او را زنی برگزیده و پاک و ممتاز معرفی می کند و در پی این پاکی و عصمت است که فرشته خدا بر او نازل می شود، تا به او فرزندی پاک سیرت بخشد: روح الهی در او دمیده می شود و از خداوند معجزات بسیار می بیند. در نهایت خداوند، حضرت مریم را الگویی برای همه کسانی که ایمان آورده اند معرفی می کند.

پرستش حضرت مریم (ع)
قرآن مجید، نصاری را متهم به پرستش حضرت مریم (ع) کرده و این اقدام آنان را نکوهیده است. ممکن است یک مسیحی این اتهام را نپذیرد و پرستش حضرت مریم (ع) را انکار کند و نسبت دادن اعتقاد به الوهیت مریم به مسیحیان را نسبتی ناروا بداند، به خصوص که مریم مقدس یکی از شخصیت های سه گانه تثلیث نیست. علامه طباطبایی به عنوان یک مفسر قرآن، این مسئله را بررسی و با توجه به سخنان دانشمندان مسیحی اثبات می کند که این نکته قرآنی کاملا مقرون به صحت است. تونی لین نیز به پرستش حضرت مریم در برخی از شهرهای اروپایی اشاره می کند. در قرن شانزدهم میلادی برخی از شهرهای اروپایی به پرستش مریم باکره مشهور بودند، که می توان به شهر «اینسیدلن» اشاره کرد. نویسنده ای مسیحی نیز معتقد است که عقیده شراکت مریم (ع) در تثلیث ممکن است از فرقه گمراه «کولی ریدی» که بیش از دو قرن قبل از ظهور محمد (ص) در عربستان بوده اند، نشئت گرفته باشد.
در این باره ذکر نکته ای که برخی از نویسندگان اسلامی بدان تفطن داده اند، بسیار مفید است. به نظر می رسد، آن چه مورد نظر قرآن است، پرستش عملی حضرت مریم است، نه اعتقاد به اولوهیت وی. قرآن کریم در مواردی از پرستش عملی و احترام فوق العاده در حد احترام به خداوند، به «الوهیت» تعبیر کرده است; چنین تعبیری را در تشریح دنیاگرایی گروهی از مردم هم می توان یافت: آیا ندیدی کسی را که هوس خویش را «معبود» خود قرار داده است. با این توضیح می توان ادعا کرد که امروزه هم بسیاری از مسیحیان، مریم را در مقام مادر خداوند می پرستند و در مقابل تصویر و مجسمه او به عبادت می پردازند.
در خاتمه توجه به این نکته خالی از لطف نیست که می توان از جایگاه ویژه حضرت مریم (ع) در میان مسلمانان و مسیحیان به نتیجه ای راهبردی رسید و آن این که، بر خلاف حضرت عیسی (ع) که در عین برخورداری از مقامی والا در میان پیروان دو دین بزرگ آسمانی، به محور اختلافات اساسی دو دین در آموزه تثلیث و تجسیم، بدل شده است، مریم (ع) شخصیتی است که می تواند محور تفاهم و گفتگوی سازنده میان پیروان اسلام و مسیحیت باشد. الگویی که از شخصیت این بانوی ارزنده و دیگر بانوان بزرگ، همچون حضرت زهرا (ع) به دست می آید، می تواند در پیگیری سیاست ها و راهبردهای مشترک دو دین آسمانی مفید باشد. تقویت عفاف، به ویژه از راه تأکید بر معنویت گرایی، عبودیت، راست گویی و خدمت به بندگان خدا از محورهای اساسی این سیاست است.

منـابـع

سيد محمد اديب آل على- مسيحيت- انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم

هاروى كاكس- مسيحيت- ترجمه عبدالرحيم سليمانى اردستانى- صفحه 67 -71

توماس ميشل- كلام مسيحى- ترجمه حسين توفيقى- صفحه 67

محمدرضا زيبايى نژاد- مسيحيت شناسى مقايسه اى- صفحه 27-32

تونى لين- تاريخ تفكر مسيحى- ترجمه روبرت آسريان- صفحه 476-477، 489، 277

سید محمدحسین طباطبایی- تفسیر الميزان- جلد 3 صفحه 170

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد