محشور کردن مجرمان با چشم کبود

فارسی 2653 نمایش |

هنگامی که نظام جهان گسیخته و پراکنده شود، ناگهان به اذن پروردگار صحنه قیامت گسترده خواهد بود در آن صحنه مجرمان و بیگانگان که صورت روانى آنان عناد و محرومیت ذاتى از رحمت است به صحنه قیامت احضار خواهند شد در حالى که دیدگان آنان کبود و نیروى بینائى خود را از دست داده نابینا شده اند از نظر این که در دنیا جهان آزمایش قلب و صورت روانى آنان عناد و بى بهره از درک حقایق و منکر اصول توحید بوده در صحنه قیامت نیز این سیرت به ظهور رسیده بى بهره از نیروى بصیرت قلبى و فاقد نیروى بینائى خواهند محشور گشت: «یوم ینفخ فى الصور و نحشر المجرمین یومئذ زرقا؛ روزى که در صور دمیده شود، و آن روز مجرمان را با چشم کبود محشور مى کنیم» (طه/ 102). دو نفخه صور داریم یکى روز آخر دنیا که تمام ارواح جن و انس و انواع حیوانات برى و بحرى غالب تهى میکنند و میمیرند و در نفخه دوم تمام زنده میشوند و در صحراى محشر وارد می شوند. چنانچه می فرماید: «و نفخ فی الصور فصعق من فی السماوات و من فی الأرض إلا من شاء الله ثم نفخ فیه أخرى فإذا هم قیام ینظرون؛ و در صور دميده می‏شود پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بيهوش درمى ‏افتد مگر كسى كه خدا بخواهد سپس بار ديگر در آن دميده میشود و بناگاه آنان بر پاى ايستاده می‏نگرند» (زمر/ 68)، و بعید نیست که استثناء من شاء الله اشاره باشد بوجود حضرت بقیه الله که با قرآن وارد شود نزد کوثر خدمت جدش رسول الله (ص) بواسطه حدیث ثقلین که فرمود: «انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى لن یفترقا حتى یرد اعلى الحوض ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا؛ در میان شما دو چیز گرانبار و پر ارزش را به یادگار می گذارم؛ کتاب خداوند و اهل بیتم. آن دو از هم جدا نمی شوند تا اینکه در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. هر کس به آن دو چنگ زند هیچگاه گمراه نخواهد شد»، از احادیث متواتره است.

کلمه زرق جمع ازرق است که به معناى کبود است که یکى از رنگها است و از فراء نقل شده که گفته است: مراد از زرق محشور شدن مجرمین و کور بودن ایشان است چون چشم وقتى بینائیش از بین مى رود کبود مى شود، و این معناى خوبى است و آیه «و نحشرهم یوم القیامة على وجوههم عمیا؛ ایشان را در روز قیامت محشور مى کنیم در حالى که کور و به رو افتاده اند» (اسراء/ 97)، آن را تایید مى کند. بعضى دیگر گفته اند مراد کبودى بدنهاى ایشان به خاطر خستگى و تشنگى است. بعضى دیگر گفته اند: کبودى چشمان است چون بدترین رنگ چشم نزد عرب کبود آن است و عرب با چشم کبود سخت دشمن است. بعضى دیگر گفته اند مراد از آن تشنگى مجرمین است چون وقتى انسان به شدت تشنه شود رنگ چشمش تغییر مى کند و کبود رنگ به نظر مى رسد. و لیکن هیچ یک از این اقوال مورد پسند نیست. مراد از مجرمین همان غیر مؤمن است از کفار و ارباب ضلالت که معرض از قرآن بودند، و مراد از اعراض هم مجرد ترک عمل نیست، بلکه انکار است که بگوید: قبول ندارم یا آنکه بنحو دلخواه خود تفسیر کند و تأویل نماید: «و ما یعلم تأویله إلا الله و الراسخون فی العلم؛ تأویل آن را جز خدا نداند و آنها که در دانش ریشه دارند» (آل عمران/ 7)، و زرق، بعضى گفتند: کبود چشم، بعضى گفتند: کور، بعضى گفتند صورت سیاه خدا می فرماید: «و یوم القیامة ترى الذین کذبوا على الله وجوههم مسودة أ لیس فی جهنم مثوى للمتکبرین؛ و روز قیامت کسانى را که بر خدا دروغ بستند مى بینى روهایشان سیاه است. آیا سرکشان را جاى در دوزخ نیست؟» (زمر/ 60)، و در سوره طه آیات 124-126 می فرماید: «من أعرض عن ذکری فإن له معیشة ضنکا و نحشره یوم القیامة أعمى* قال رب لم حشرتنی أعمى و قد کنت بصیرا* قال کذلک أتتک آیاتنا فنسیتها و کذلک الیوم تنسى؛ و هر که از یاد من روى بگرداند، بى تردید زندگى سختى خواهد داشت و روز رستاخیز نابینا محشورش مى کنیم* مى گوید: پروردگارا! چرا مرا نابینا محشور کردى حال آن که بینا بودم؟* مى فرماید: بدین سان بود که آیات ما به تو رسید ولى آنها را فراموش کردى و همان گونه امروز فراموش مى شوى».

در این حال مجرمان در میان خود، درباره مقدار توقفشان در عالم برزخ آهسته به گفتگوى مى پردازند، بعضى مى گویند: «یتخافتون بینهم إن لبثتم إلا عشرا؛ میان خود به طور پنهانی با یکدیگر میگویند شما تنها ده شب (یا ده شبانه روز) در عالم برزخ بودید» (طه/ 103). بدون شک مدت توقف آنها در عالم برزخ طولانى بوده است، ولى در برابر عمر قیامت مدتى بسیار کوتاه به نظر مى رسد. این آهسته گفتن آنها یا بخاطر رعب و وحشت شدیدى است که از مشاهده صحنه قیامت به آنها دست مى دهد و یا بر اثر شدت ضعف و ناتوانى است. بعضى از مفسران نیز احتمال داده اند که این جمله اشاره به توقف آنها در دنیا بوده باشد که آخرت و حوادث وحشتناکش به منزله چند روز کوتاه به حساب مى آید. سپس اضافه مى کند: «نحن أعلم بما یقولون إذ یقول أمثلهم طریقة إن لبثتم إلا یوما؛ ما به آنچه مى گویند کاملا آگاهیم خواه آهسته بگویند یا بلند. و در این هنگام کسى که از همه آنها راه و روشى بهتر و عقل و درایتى بیشتر دارد میگوید تنها شما یک روز درنگ کردید!» (طه/ 104). مسلما نه ده روز مدتى است طولانى و نه یک روز، ولى این تفاوت را با هم دارند که یک روز اشاره به کمترین اعداد آحاد است، و 10 روز به کمترین اعداد عشرات، لذا اولى به مدت کمترى اشاره مى کند، به همین دلیل قرآن در مورد گوینده این سخن تعبیر به «أمثلهم طریقة» کرده است (کسى که روش و فکر او بهتر است) زیرا کوتاهى عمر دنیا یا برزخ، در برابر عمر آخرت و همچنین ناچیز بودن کیفیت اینها در برابر کیفیت آن، با کمترین عدد سازگارتر مى باشد (دقت کنید).

از نظر وحشت زیاده بر تصور که از هنگام مرگ بیگانگان را فرا گرفته و حسرت روانى آنان تا صحنه قیامت ادامه خواهد داشت زیرا وحشت و آتش و حسرت روانى آنان غیر قابل زوال است در صحنه قیامت که بیگانگان احضار مى شوند به یکدیگر خواهند گفت که از هنگام مرگ که دچار عقوبت و حسرت و آتش سوز و گداز روانى بوده ایم با این هنگام جز چند روز مثلا ده روز زیاده نگذشته است. ساحت کبریائى احاطه علمى دارد به آنچه بخاطر بیگانگان خطور کند و نیز بعض آنان به یکدیگر گویند و به صحت نزدیکتر است فقط ما یکروز در دنیا زندگى نموده ایم از نظر اینکه چنانچه زندگى چندین سال آنان در دنیا قیاس شود با زبان ممتد عالم برزخ و صحنه قیامت لحظه اى بیش نخواهد بود و پنداشت بیگانگان حیرت درباره زمان ممتد از هنگامى که به عالم برزخ قدم نهاده اند از نظر آن است که به عالم برزخ و قیامت معتقد نبوده اند و چنین پندارند که بشر به مرگ نابود مى شود. و پس از ورود به آستانه مرگ و ورود به عالم برزخ در اثر انکار و تکذیب عالم برزخ و از طرفى در اثر حسرت و وحشت و سوز گداز روانى که آنها را فرا گرفته محال است بفهمند و تصدیق کنند که در عالم برزخ بوده و بسوز گداز دچار هستند زیرا بیگانگان عوالمى را براى بشر جز زندگى دنیا معتقد نیستند. بعبارت دیگر نظر به این که بیگانه اساس فکر و اندیشه او بر باطل و بى بهره بودن از درک حقایق بلکه چشم پوشى از مشاهده دلائل وحدانیت پروردگار و سائر دلائل ارکان توحید است این جهالت بر اساس عناد و صورت روانى خواهد بود چون در دنیا معتقد به عالم برزخ و قیامت نبوده اند. پس از مرگ نیز با اینکه بعیان عالم برزخ را مى پیمایند از نظر اینکه عقوبتهاى روانى از هر سو آنها را فرا گرفته هرگز درک نخواهند نمود که در عالم برزخ بسر مى برند و در چه مرحله اى از مراحل مسیر بشرى رسیده و مى پیمایند و پیوسته در حیرت و سوز گداز که سختترین حالات بشرى است بسر مى برند و عالم برزخ را میگذرانند هم چنانکه بر حسب آیه: «یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة؛ و روزى كه رستاخيز بر پا شود مجرمان سوگند ياد میکنند كه جز ساعتى [بيش] درنگ نكرده ‏اند» (روم/ 55)، آنچنان بیگانگان نسبت به درک حقایق بى بهره اند که براى یکدیگر سوگند یاد کنند از زمان مرگ تا هنگام که قدم بصحنه قیامت گذارده اند جز برهه و ساعتى از زمان فاصله نبوده است.

منـابـع

سید محمدحسین طباطبائی- ترجمه المیزان- ج‏ 14 صفحه 293

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- ج‏ 13 صفحه 297

محمد حسینی همدانی- انوار درخشان- ج‏ 10 صفحه 510

سید عبدالحسین طیب- أطیب البیان- ج‏ 9 صفحه 95

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد