عذابهای ذکر شده در سوره نحل برای دین ستیزان

خداوند متعال در آیات 47 -45 سوره مبارکه نحل می فرماید: «افامن الذین مکرو السیئات ان یخسف الله بهم الارض او یأتیهم العذاب من حیث لایشعرون»

«او یأخذهم فی تقلبهم فما هم بمجزین»

«او یأخذهم علی تخوف فإن ربکم لروف رحیم»

«آیا آنان که با نقشه های خائنانه مرتکب گناهانی می شوند ایمن از این گشته اند که خدا آنها را در کام زمین فرو برد و یا عذاب از جایی که انتظارش را ندارند به سراغشان آید. یا در همان وقتی که برای تنظیم شئون زندگی خود در رفت و آمدند دامنشان را بگیرد درحالی که قادر بر فرار از آن نمی باشند یا با پیش آوردن حوادث خوف انگیز گرفتارشان سازد چه آن که پروردگارتان رئوف و رحیم است». قرآن از آن جهت که شریعت است و برنامه ی زندگی است، آن را رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم باید برای مردم بیان کند، و از آن نظر که آیت و معجزه است، مردم درباره اش بیندیشند که چگونه این کتاب بر زبان یک فرد امی درس نخوانده و مکتب ندیده ای جاری شده است و می شود و همین خود مجموعه و شاهد روشن بر صدق ادعای آورنده اش در نبوت و رسالت است و لذا هر انسان عاقل منصفی پس از تفکر در این باب، به این نتیجه می رسد که انبیاء علیهم السلام از جانب خدا همراه با بینات وزیر آمده اند تا آدمیان را به صراط مستقیم حق و راه نیل به سعادت جاودانه رهنمون گردانند و آدمیان نیز به حکم عقلشان، وظیفه ای جز خضوع در مقابل رسولان الهی و اخذ دستور از آنها ندارند.

انواع عذاب در انتظار مکاران دین ستیز

ولی مردم لجوج عنود مقهود اهواء نفسانی، تن زیر بار دعوت انبیاء علیهم السلام ندادند، بلکه به ستیزگی با آنها برخاستند و به فرموده ی قرآن «الذین مکرو السیئات»، آنها ماکرانه دست به ارتکاب سیئات و زشتکاری زدند. گاهی کسی کار زشتی را علنا مرتکب می شود و متظاهر به فسق است و گاهی همان کار زشت را مکارانه در لباس نیک ارائه می کند. ظلم را در قیافه ی عدل و باطل را لفافه ی حق و بی دینی را در چهره ی دینداری به خورد مردم می دهد. این به مراتب خطرناک تر از اولی است و سبب انحراف جمعیت های بسیار می گردد.

الف: بلعیده شدن در زمین

حال خداوند در آیات مورد بحث، این گروه از مخالفین انبیاء علیهم السلام را به انواع گوناگون از عذاب تهدیدشان می کند و می فرماید: «افامن الذین مکرو السیئات ان یخسف الله بهم الارض»، آیا آنان که زشت کاری ها ]را پشت پرده ی مکر و حیله گری[ انجام می دهند، از عذاب خود را در امان می بینند. آیا هیچ نمی ترسند که خدا زمین را بشکافد و آنها را در دل آن فرو ببرد. آری، همین زمینی که زیر پای بشر این چنین آرام است و خاضع، ناگهان مانند مرکبی چموش، تکان در شانه هایش می افکند و ظرف چند لحظه لرزش سروسامان جمعیت ها را به هم می ریزد و نابودشان می سازد آنچنان که درباره ی قارون فرموده است: «فخسفنا به بداره الارض» (قصص/81«او را با تمام خانه ]و زندگی اش[ در دل زمین فرو بردیم...». «اویأتیهم العذاب من حیث لا یشعرون».

ب: صاعقه ی سوزان

یا نوع دیگر عذاب، از جایی که هیچ احتمال آن را نمی دهند به سراغشان بیاید و غافلگیرشان گرداند، آنگونه که قوم عاد و ثمود دچادر تندباد ویرانگر و صاعقه و آتش سوزان و صیحه های آسمانی  گشتند: «او یأخذهم فی تقلبهم فما هم بمجزین».

ج: تسلط جباران

]یا نوع سوم از عذاب بر سرشان بتازد، در همان حال که سرگرم سوداگری ها و رفت وآمد برای گردآوری اموال دنیا [ می باشند آن چنان به چنگال عذاب بیفتند که هیچگونه راه فرار از آن برای خود نیابند. احتمال این نیز هست که مراد تقلب، تسلط مستکبران و جباران باشد، چنانکه در آیه ی دیگر آمده: «لا یغرنک تقلب الذین کفرو فی البلاد» (آل عمران/196). تسلط و تصرفات مقتدرانه ی کافران در شهرها تو را فریب ندهد، خیال نکنی که آنها سوار بر کار شده اند و دیگر هیچ قدرتی نمی تواند در مقابلشان بایستد؛ نه چنین نیست، بلکه در همان حال که در اوج قدرت قرار گرفته اند، عذاب بر سرشان می تازد، آنگونه تمام راه ها را به رویشان می بندد و هیچ راه گریزی از عذاب برای خود نمی بینند. قوم لوط در حال تقلب و تسلط کامل بودند و خیلی آرام در خانه های خود خوابیده بودند و هیچ احتمال این را نمی دادند که سحرگاهان، زیر خروارها خاک دفن خواهند شد. ناگهان از خواب پریدند در حالی که ارکان زمین می لرزید و آسمان از رعد و برق هول انگیز منقلب بود و باران سنگ از آسمان بنای باریدن کرد و در ظرف اندک زمانی پنج شهر موتفکات را چنان کوبید که به فرموده ی قرآن «جعلنا عالیها سافلها» (هود/82)، آنها را زیر و رو کردیم و بالایشان را پایین آوردیم.

د: ایجاد خوف و وحشت

اما نوع چهارم: «او یأخذهم علی تخوف»، یا با ایجاد خوف و ترس و وحشت در دل های آنان بر اثر پیش آوردن حوادث هول انگیز و مصائب طاقت فرسای تدریجی از آنها سلب آسایش می کند و آنها را مبتلا به یک زندگی غرق در ناگواری ها و دل نگرانی ها می سازد که شاید تنبهی یافته از کجروی بازگشته و به راه مستقیم آیند! چنان که در آیه ی دیگر آمده: «فاخذناهم بالباساء والضراء لعلهم یتضرعون»، (انعام/42«ما آنها را به انحاء رنج و تعب های جسمی و روحی مبتلا ساختیم که شاید تنبه یابند و به سوی خدا بازگردند». بنابراین نوع چهارم از عذاب، یعنی اخذ علی تخوف و مبتلا ساختن طاعیان گردنکشان به انحاء بلاهای رعب آور، در عین عذاب بودن، نشان رأفت و رحمت پروردگار است که سبب بیداری گمراهان و بازگشتشان به سوی خدا می گردد و لذا در جمله ی پایانی آیه آمده است «فإن ربکم لروف رحیم»، یعنی این عذاب اخذ علی تخوف و پیش آوردن حوادث ترس آور، نشأت گرفته از لطف و عنایت و رأفت و رحمت پروردگار شماست که می خواهد شما را از راه جهنم به راه بهشت بازگرداند.


Sources :

  1. سیدمحمد ضیاء آبادی – تفسیر سوره نحل – از صفحه 201 تا 205

https://www.tahoor.com/en/Article/PrintView/402668