موانع تفاهم بین ادیان الهی

اسلام آغازگر پیشنهاد تفاهم و دعوت به نقاط مشترک بوده است. به اصول و دستورالعملهایى فرمان داده که زمینه ساز تفاهم بوده و گامهای موثرى در این جهت به شمار مى آیند. سیره پیشوایان راستین نیز بر تفاهم و همزیستى مسالمت آمیز با اهل کتاب دلالت دارد. ولى متاسفانه با نگرشى به تاریخ و وضع موجود جهان مى یابیم که این همکارى و تفاهم بین پیروان ادیان توحیدى کم و یا در مقاطعى به جاى تفاهم تنازع نیز بوده است. از این روى باید به بررسى علل و موانع تفاهم بپردازیم و راه حل و رفع آن را پیدا کنیم. با نگاهى گذرا به تاریخ گذشته و تامل در وضعیت کنونى جهان به علل و موانع فراوانى پى مى بریم. که برخى از آنها عبارتند از:

1. عدم شناخت یکدیگر
جهل و عدم شناخت پیروان ادیان آسمانى از عقائد و اهداف یکدیگر از جمله موانع عدم تفاهم است. این مساله باعث شده که نوع قضاوتها نسبت به یکدیگر بر اساس مسموعات و یا منقولات مغرضانه و بى اساس باشد. چه بسا ذهنیتها و عقائدى در میان مسلمانان نسبت به اهل کتاب و در میان اهل کتاب نسبت به اسلام و مسلمانان وجود داشته باشد که وجود خارجى ندارد. آنچه مایه تاسف است این که برخى از کسانى که باید مبلغ ادیان توحیدى باشند و در این مقوله مردم را آگاه کنند در این جهالت و ایجاد ذهنیت غیر صحیح سهمى به سزا دارند. این عده به پیروى برخى از علماى یهود و نصارا در صدر اسلام منافع خود و اربابان خود را در این جهل و بى خبرى مى دانند. به گفته دکتر بوکاى: مردم کشورهاى غربى از مسائل مربوط به اسلام آگاهى ندارند. اما از این نباید تعجب کرد زیرا دقت در چگونگى تعلیم و تربیت نسلهاى متعدد غربى و اطلاعاتى که راجع به مسائل مذهبى مربوط به مجموعه بشریت بدانها عرضه مى کنند نشان مى دهد که مربیان و معلمان این نسلها آنها را نسبت به اسلام در جهلى تمام عیار نگه مى دارند...

از اعصار قدیم گرفته تاکنون دین اسلام را همواره مذهب محمد مى خوانند. و حتى در برخى از محیطهاى مسیحى مسلمانان با تحقیر مواجهند. خوشبختانه این مساله عمومیت نداشته و افرادى وجود دارند که به دنبال حقایق بوده و به دور از تعصبات به نقل آن مى پردازند. به عنوان نمونه در این جا اظهارات فرد مسیحیى که به ایران مسافرت کرده است درباره اسلام و عقاید مسلمانان نقل مى کنیم: به استثناى مقام ربانى مسیح تمام مسلمانان بعد از حضرت محمد به پیامبر ما اعتقاد دارند و براى او همان احترامى را قائلند که ما قائلیم و اغلب از او به صورت حضرت عیسى (ع) نام مى برند و او را مثل حضرت آدم یکى از برگزدیدگان قادر مطلق به شمار مى آورند. احترام ایرانیان به حضرت مریم نیز به هیچ وجه کمتر از آن چیزى نیست که شعب مختلف مسیحیت برایش قائلند. بنابراین مى توان گفت حل اساسى و ریشه اى این مشکل آشنائى پیروان ادیان توحیدى با فکر و عقیده یکدیگر است.

2. استعمار
استعمار و استکبار براى حاکمیت و سلطه بیشتر بر منابع مادى و معنوى جهان در جستجوى زمینه هاى حاکمیت است. یکى از راههاى رسیدن به آن که موفقیت خوبى نیز براى آنان در طول تاریخ داشته است ایجاد تفرقه و جو ناسالم در جوامع دینى و مذهبى است. و به جد مى توان گفت که: استعمار یکى از دشمنان سرسخت مشترک ادیان توحیدى و عامل تفرقه آنان است. استعمار از دیرباز در تلاش بوده که از نزدیکى توده هاى مسلمان و اهل کتاب جلوگیرى کند و با تبلیغات مستمر پیروان ادیان توحیدى را نسبت به یکدیگر بدبین نماید. متاسفانه استعمار براى چهره پوشى و رسیدن به اهدافش در غرب خود را طرفدار جدى مذهب مسیحى معرفى مى کند. در اهداف شوم خود همواره از کلیسا و عده اى از کشیشان مزدور بهره مند بوده و هست و هر زمان که تنشها کاهش یابد و زمینه هاى تفاهم فراهم بیاید استعمار با طرح مسائل اختلافى بر دامنه شکاف و جدائى مى افزاید. خوشبختانه در دنیاى مسیحیت هستند عالمان آگاهى که متوجه توطئه ها بوده و با چنگ زدن به پیام پیامبران الهى صف خود را از صف استعمارگران جدا کرده اند. به عنوان نمونه: اسقف اعظم کلیساى کانتربرى انگلیس از نقش مطبوعات کشورش در برخورد با بحران کتاب آیات شیطانى و دشمنى با مسلمانان انتقاد کرد و گفت: این روش باعث شده که نزدیک شدن ادیان الهى به یکدیگر با دشوارى جدیدى رو به رو شود چاپ کتاب آیات شیطانى احساسات شدیدى را در میان مسلمانان برانگیخت که این امر با توجه به برخورد رسانه هاى انگلیسى با اسلام تشدید شد و موانع جدیدى در مسیر تفاهم ادیان ایجاد کرد. روش عمدتا دشمنانه رسانه هاى گروهى انگلیس در برخورد با مساله کتاب آیات شیطانى هرگونه برداشت تفاهم آمیز از اسلام را دشوار کرده است. اصلا این جنجال به امر حیاتى نزدیکتر شدن ادیان بزرگ لطمه زیادى وارد کرده است (روزنامه جمهورى اسلامى 69/09/11). لازم به یادآورى است که اگر استکبار و استعمارگران گهگاهى خواهان تفاهم ادیان توحیدى مى شوند و نشستهایى در این زمینه تشکیل مى دهند باز هم براى رسیدن به اهداف شوم و استعمارى خویش است. آنچه در قضیه کنفرانس بحمدون در گذشته اتفاق افتاد نمونه اى از این دست است که با هوشیارى مرحوم کاشف الغطاء (ره) دسیسه استعمارگران و بهره گیرى آنها از آن کنفرانس خنثى شد.

3. جاه طلبى و هوى و هوس
جاه طلبى هوى و هوس از دیگر موانع تفاهم ادیان توحیدى است. با نگاهى کوتاه به تاریخ در مى یابیم که از عوامل عمده مخالفت عده اى از اهل کتاب از همان صدر اسلام تاکنون با مسلمانان از روى جاه طلبى و هوى و هوس بوده است. در صدر اسلام با هجوم مشکران به مکه سرزمن اسلام یهودیان مدینه به جاى همکارى با مسلمانان (که در بسیارى از اصول اساس و احکام با آنان اشتراک داشتند) در دفع دشمن مشترک و دفاع از سرزمین مشترک در مقابل بت پرستان و مشرکان عهد و پیمانى که با مسلمانان داشتند زیرا پا گذاشته و براى مبارزه با اسلام به صف دشمن پیوستند. این همکارى با مشرکان و ملحدان را امروزه نیز از جانب برخى از اهل کتاب در مقابل اسلام مشاهده مى کنیم.


منابع :

  1. بوكاى- قرآن و عهدين- ترجمه دكتر حبيبى- صفحه 6

  2. مجله حوزه شماره 47- مقاله مبانى تفاهم اديان توحيدى

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/111904