انسان و ابزار

یکی از مباحث علم انسان شناسی، مطالعۀ ارتباط و تعامل انسان با ابزار می باشد، چرا که یکی از صفات ممیزه انسان از دیگر موجودات، ابزارسازی اوست. ابزارسازی نه فقط سبب جدایی انسان از دیگر موجودات شده، بلکه سبب برتری و پیروزی او بر دیگر موجودات مادی گشته است. انسان در بدو تولد ضعیف ترین موجودات نسبت به دیگر موجودات است. او کوچکترین قدرت خودگرانی ندارد. حتی قدرت به دهان گرفتن پستان مادر و مکیدن شیر، را ندارد. ولی نوزاد حیوانات دیگر، به محض تولد دارای قدرت خودگردانی و خوددفاعی می باشند، می توانند غذای خود را پیدا کنند، بخورند و در لحظات خطرآمیز از خود محافظت کنند. انسان با همه ضعفی که در ابتدای زندگی دارد با قدرت اکتساب و جذب و تفکر آنچنان قدرتی در فرایند رشد به دست می آورد که بر تمامی موجودات این دنیا غالب می شود.
 

فرآیند رشد و تکامل ابزاری انسان

انسان در بدو وجود خود بر این کره خاکی نیز همانند نوزاد انسان بسیار ضعیف و فاقد قدرت طبیعی بود این در حالی است که دیگر موجودات دارای قدرت طبیعی دفاع از خود بودند. ولی کم کم انسان با تفکر و تعمق در طبیعت شروع به ساختن ابزار، با تقلید از الگوهای موجود در طبیعت کرد. البته این تقلید دارای مراحلی می باشد. در بعضی از مراحل با قدرت انتزاعی فکر خود توانست دست به ساختن ابزار پیشرفته تری بزند به طوریکه از طبیعت بسیار فاصله گرفت. این مراحل عبارتند از:

1ـ مرحلۀ تقلید از مواد طبیعی
تقلید از اشکال طبیعی و مواد طبیعی انسان در این مرحله به گرفتن اشکال طبیعی موجود در طبیعت و همچنین به گرفتن مواد از طبیعت همت گماشت پس شکل کاملا طبیعی بود و هم مواد. در این راستا می توان به ابزارهای سنگی طبیعی ساخت دست انسان به صورت برگ اشاره کرد. پس مواد آن طبیعی تر از موجودات یعنی سنگ بود.

2ـ مرحله تغییر و ترکیب مواد
انسان در این مرحله به تغییر شکل ابزار همت گماشت هر چند هنوز مواد به صورت طبیعی بود ولی انسان در راستای منافع خود، ابزارها را (با توجه به شکل بخشیدن به ابزار) به صورت نو تغییر داد. در این مرحله علاوه بر تغییر شکل مواد توسط انسان، مواد دیگری همانند چوب و استخوان در ابزارسازی وارد شد این موارد دارای مزیت و برتری خاصی نسبت به سنگ بودند که از مهمترین خصوصیات آنها ظرافت و قابلیت انعطاف آنها را می توان نام برد. مثلا در ساخت سوزن، از استخوان کمک گرفت. همچنین در راستای ساختن ابزارهای سبک و قابل انعطاف از چوب که دارای وزن حجمی کمتری بود کمک گرفت. انسان در مرحله بعد به ترکیب مواد برای ساختن ابزاری نو دست زد که با اشکال انتزاعی خود خواسته و کاربردی تر بود، این ترکیب از چوب و سنگ و استخوان بود که سبب شد انسان بتواند انواع بیشتری از ابزار که دارای کیفیت، قدرت، و دقت بیشتری بود، بسازد. بنابراین در این مرحله هم تعداد ابزار بیشتر شد و هم کیفیت ابزار بالا رفت.

4ـ مرحلۀ کشف و تغییر فلز
این مرحله با فلز آغاز می شود، یعنی زمانی است که فلز، کشف شد و از آن در ابزارسازی استفاده شد. این ماده جدید دارای استحکام و قدرت شکل گیری بیشتری بود این ماده با ذوب شدن و دوباره سخت شدن می توانست توسط انسان به صورت ابزارها و قطعه های ریز و درشت، ضعیف و قوی و ظریف و قطور، درآید. انسان در این مرحله دست به ترکیب فلزات مختلف زد که بتواند بهتر از این مواد ترکیبی ابزارهای بهتری بسازد که البته این مرحله تا امروز نیز ادامه دارد. در تمامی این مراحل طبیعت الهام بخش بشر بوده است او مرتبا به ابتکار و انتزاع بیشتر مشغول بوده است که البته تاریخ ابزارسازی بشر، سرشار از این وقایع است.

5ـ مرحلۀ انقلاب صنعتی
مرحله آخر و نهایی زندگی انسان، همراه با انقلاب صنعتی و ساخت ابزارهای خودکار می باشد این اشکال و ابزار که در طول عمر انسان بی سابقه بود، در جامعه انسانی پا به عرصه وجود نهاد، و سبب تحولات عظیم و بنیادی در زندگی بشری شدند. دارای ویژگی زیر می باشد که عبارتند از:

الف) خودکفایی و خودکار بودن
این ماشین دارای بازوی خاصی است که انسان را از بازوی خود و بازوهای حیوانات بی نیاز ساخته، علاوه بر این دارای قدرت و دقت زیادتر نیز هست. این ماشین و ابزار جدید خودکار است به عبارت دیگر احتیاج آنچنانی به هماهنگی درونی توسط انسان ندارد، بلکه اجزای آن بطور خودکفا یکدیگر را تأمین می کنند و بطور خودکار، فعالیت یکدیگر را هدایت می کنند و بطوری که انسان هنگام کار، بایستی کار خود را با ماشین تنظیم کند، به بیان دیگر انسان اسیر ماشین شده است. این ماشین پیشرفت کرد و به دنبال ماشین های خودکار پدید آمد. به عبارت دیگر ماشین، ماشین پیشرفته تری می سازد. نقش انسان در حین کار کاملا حذف می شود و ماشین ها روز به روز خودکارتر شدند تا آنجا که ماشین شبیه خود انسان و با اختیار عملی انسان در مرحله کار، ساخته شد و تنها عقب ماندگی آن نداشتن هوش و ابتکار است که انسان برای ساخت آن نیز به فعالیت خود ادامه می دهد.

ب) قدرت نمایی و جدائی هنر و صنعت
قدرت نمایی این ماشین بسیار زیاد است بطوری که نهایتی نمی توان برای آن در این جهان مادی پیدا کرد به عبارت دیگر دارای گستره بسیار زیادی در زندگی انسان شده بطوری که در زندگی انسان نمی توان جای خالی از ابزار و ماشین پیدا کرد. از سوی دیگر ماشین سبب جدائی هنر و صنعت شد. انسان صنعتکار در حین ابزارسازی به هنرمندی نیز می پرداخت ولی بعد از اختراع ماشین، هنر بطور کامل سرنوشت خود را از ابزارسازی جدا کرد و حتی با ماشین و ابزار حالت ضدیت به خود گرفت که البته گهگاه تجاوز صنعت و هنر به یکدیگر نیز صورت می گیرد.
 

ویژگی های ابزارهای انسانی

1ـ ابزارهای ساخت انسان ادامه اندام ها و حس های انسانی است، یعنی انسان برای اینکه بتواند به اندامهای حسی و غیرحسی خود قدرتی فراتر از قدرت طبیعی بدهد بدین جهت دست به تولید ابزار برای قدرت بخشیدن به آنها می زند بنابراین، این ویژگی خاص باعث می شود که ابزارها هم از نظر کیفیت و هم از نظر کمیت به موفقیت های بالاتری نائل شوند.
2ـ ساخت ابزار از طبیعت شروع می شود ولی از آن نیز فراتر می رود. البته این تقدم در جهت منافع انسانی می باشد و نه در کل جهات طبیعی شیء مذکور، چرا که انسانها هنوز به کنه موجودات طبیعی پی نبرده اند. انسان با تقلید و گرفتن الگو از پرنده ها، هواپیما را ساخت و توانست سرعت هواپیما را چندین برابر سرعت سریعترین پرنده ها سازد ولی هنوز کاملا نتوانسته الگوی کاملی از پرنده ها بسازد. بنابراین از برخی جهات، هواپیما پیشرفته از الگوی طبیعی آن و از برخی جهات دیگر عقب مانده تر از آن است. با این وجود او به دنبال تطبیق کامل و پیشرفته تر کردن الگو می باشد.
3ـ ابزارها جهت کنترل هر چه بهتر انرژی می باشد. پس هر چه ابزار انسان قویتر باشد بهتر می تواند مقدار عظیمی از انرژی را به کنترل خود درآورد. انرژی ها از آب و آتش و باد شروع شده و به انرژی های مختلف دیگر رسیده است که نوعا از انرژی های اولیه مثل انرژی برق و انرژی اتمی و انرژی خورشیدی قویتر می باشد.
4ـ ابزارها جهت رفع نیاز انسانی ساخته می شود و در همین راستا گسترش و تکامل می یابند چون نیازهای انسانی رو به افزایش است پس تکنولوژی و ابزارسازی هرگز توقف نخواهد یافت بلکه دارای رشد و پیشرفت عظیم تر خواهد شد.
5ـ ابزارسازی یک خلق جدید است به عبارت دیگر ابزار مفاهیم جدیدی در عالم زندگی انسانی و غیرانسانی ایجاد می کند پس انسان هر چه ابزارمندتر باشد دارای مفاهیم عظیم تر و مشخص تر در زندگی خواهد شد. هر چند این مفاهیم برخواسته از طبیعت باشد.
6ـ ابزار و میزان رشد (اعم از کمی و کیفی) آن یک میزان غیر ارزشی برای رشد انسان ها و جوامع انسانی در مکان ها و زمان های مختلف می باشد. پیچیدگی تکنولوژی و عدم آن در زندگی انسانی و فرهنگ حاصل شده از آن ها، می توانند به عنوان شاخص هایی در زندگی انسان مورد بررسی قرار گیرند.
7ـ ابزارها دارای تاثیر عظیم بر نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هر جامعه می باشند و این بر حسب زمان ها و مکان های مختلف تفاوت می کند. به علاوه در هر جامعه ای می تواند به طور خاص به عنوان یک موضوع تحقیق و بررسی واقع شوند.
8ـ ابزار، ابزارساز است یعنی تکنولوژی و ابزار سبب تکامل و رشد نسل بعدی آن می شود. پس هر قدم در ایجاد ابزار قدمی برای رشد بعدی ابزار در سطح یک جامعه می باشد به عبارت دیگر موجب رشد تصادعی می شود پس کافی است یک جامعه شروع به ابزارسازی کند تا بتواند سطوح عالی ابزاری و ابزارسازی را در خود محقق می سازد.


منابع :

  1. http://anthropology.ir

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/112465