آیین زرتشت جزو ادیان الهی یا غیر الهی

ادیان توحیدی

از دیر زمان تا کنون بین دین شناسان اختلاف وجود داشته که آیا دین زرتشت آیین توحیدی است، مبتنی بر ثنویت و دوگانگی است؟ اکنون هم نظریه مسلمی در این باره وجود ندارد؛ زیرا در «اوستا» شواهدی بر هر کدام یافت می شود. و اگر مقصود از مجوس که در قرآن (حج/ 17) و روایات اسلامی ذکر شده زرتشتیان باشد آنها دارای کتاب آسمانی بوده که در اثر سلطه اسکندر به ایران از بین رفته است. طبق نظر مشهور مفسران و نویسندگان ملل نحل مقصود از «مجوس» در قرآن همان زرتشتیان است. زرتشت مصلح بزرگ ایرانی که بیش از هزار سال قبل از میلاد ادعای نبوت کرد و با مبارزه علیه خرافات آیین مغان و اعتقادات شرک آمیز چند خدایی، ایرانیان را به سوی خدای هستی (اهورا مزدا) دعوت کرد. زرتشت پس از یک دوره ریاضت و انزوا سه اصل بزرگ را به عنوان شعار خویش به جامعه اش ارائه کرد: پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک. وی پیش از داریوش هخامنشی ظهور کرد و آیینش را گسترش داد. دین زرتشت حدود هزار سال بر ایران حاکمیت داشت. و با ظهور اسلام ایرانیان از آیین زرتشت دست بر داشتند و به سوی دین اسلام روی آوردند.
برخی از عقاید زرتشت عبارت است از:
1- همه خوبی ها بلکه همه هستی، آفریده اهورا مزدا است.
2- همه پلیدی ها و نیستی ها آفریده اهریمن است.
3- نبرد میان خیر و شر همیشه وجود داشته است.
4- انسان در این میان آزاد و مختار آفریده شده است.
5- آتش سمبل روشنی و پاکی است.
6- زندگی انسان معادی دارد.
7- زرتشت پیامبر مبعوث شده از طرف خداست.

الهی یا غیر الهی بودن یک آیین در دین اسلام

مراجعه به تاریخ صدر اسلام نشان می دهد که سؤال از الهی یا غیر الهی بودن یک آیین در بین مسلمانان از زمانی آغاز شد که پیامبر اکرم (ص) بعد از تثبیت پایه های حکومت اسلامی در مدینه و آغاز گسترش مرزهای این حکومت نوپا، به فرمان الهی، غیر مسلمانان را به دو گروه تقسیم کرد و دو راهکار متفاوت را در ارتباط با آنان در پیش گرفت. گروه اول مشرکین بودند. اینان به خداوند متعال شرک ورزیده و بت پرستی را پیشه ی خود ساخته بودند. پیامبر (ص) ابتدا این گروه را به دین اسلام دعوت می کردند، اگر آنان دعوت پیامبر (ص) را نمی پذیرفتند، پیامبر (ص) طبق فرمان الهی با آنان وارد جنگ می شدند (توبه/ 5)
گروه دوم کسانی بودند که در اصطلاح قرآن از آنان به «اهل کتاب» تعبیر می شود و طبق اعتراف خود آنان، از سوی خداوند برای آنان کتابی نازل شده بود و قرآن کریم نیز نازل شدن کتاب بر آنان را قبول می کند. بر همین اساس نبی اکرم (ص) با این افراد به گونه ای دیگر برخورد می کردند؛ یعنی بعد از دعوت این گروه به دین اسلام اگر آنان این دین را نمی پذیرفتند و در ضمن با مسلمانان وارد کارزار نمی شدند، بر اساس فرمان الهی به گرفتن «جزیه» از این گروه اکتفا می کردند. (توبه/ 29)
همین عملکرد متفاوت با مشرکین و اهل کتاب، این سؤال را مطرح می ساخت که «اهل کتاب» چه کسانی هستند؟ با مراجعه به آیه 14 سوره حج، که در آن مردم به سه گروه مؤمنین، اهل کتاب و مشرکین تقسیم شده اند، تا اندازه ای پاسخ این سؤال روشن می شود. خداوند می فرماید: «کسانی که ایمان آوردند و آنان که یهودی شدند و صابئی ها و نصاری و مجوس و کسانی که شرک ورزند، خدا در روز رستاخیز میانشان امتیاز می نهد و از هم جدایشان می کند.» (حج/ 17)
طبق مضمون این آیه، یهودی ها، مسیحی ها، صابئین و مجوس ها نه جزو مؤمنین هستند و نه جزو مشرکان، بلکه اهل کتاب محسوب می شوند و سنت پیامبر (ص) نیز نشان می دهد که پیامبر (ص) با این چهار گروه، طبق احکام اهل کتاب برخورد می نمودند و اگر اسلام را نمی پذیرفتند، آنان را به پرداخت «جزیه» محکوم می کردند. با وجود کتاب های تورات و انجیل، همگان اهل کتاب بودن قوم یهود و مسیحیان را به راحتی می پذیرفتند؛ اما پذیرش این واقعیت در مورد صابئین و به خصوص مجوس، که در امپراطوری ایران ساسانی دین رسمی بود، مشکل می نمود؛ زیرا ساکنین شبه جزیره ی عربستان، کتاب جا افتاده و معمول در دست مجوسیان عصر خود ندیده بودند و از سوی دیگر آنان را بیشتر به دوگانه پرستی می شناختند و شاهد چندانی برای اهل کتاب و توحیدی بودن آیین آنان پیدا نمی کردند.
به همین دلیل این سؤال در میان برخی از مسلمانان و سایر گروه های ساکن در شبه جزیره مطرح بود که آیا مجوس دینی آسمانی و الهی است و مجوسیان نیز دارای کتاب آسمانی اند؟ همین امر موجب شد تا عده ای از مشرکین بکوشند تا همانند مجوس، که از دیدگاه آنان دوگانه پرست و مشرک بودند، از امتیاز «جزیه» استفاده کنند؛ پس به حضرت محمد (ص) نامه نوشتند و از آن حضرت خواستند که از آنان نیز جزیه بگیرد و در بت پرستی آزادشان بگذارد.
پیامبر اسلام (ص) جواب فرستادند که «من از غیر اهل کتاب جزیه قبول نمی کنم.» مشرکین در جواب نامه ی آن حضرت نوشتند: «تو می گویی از غیر اهل کتاب جزیه نمی گیری، در حالی که از مجوس هجر جزیه می گیری.» پیامبر (ص) پاسخ دادند: «مجوس پیامبری داشتند که او را کشتند و کتابی داشتند که پیامبرشان در پوست دوازده هزار گاو نوشته و آورده بود که آن را سوزاندند.» بعد از وفات پیامبر(ص) برخی از اطرافیان خلفا نمی توانستند باور کنند که مجوسیان جزو اهل کتابند؛ لذا سعی می کردند آنان را از زمره ی اهل کتاب خارج کنند؛ لکن در نهایت، خلفا نیز با مجوس همان رفتار پیامبر (ص) را ادامه دادند و به اخذ جزیه از مجوسیانی که اسلام را نمی پذیرفتند، اکتفا کردند.

آیین مجوس چه آیینی است؟

بعد از تثبیت این امر که مجوس نیز دارای کتاب آسمانی است، این سؤال مطرح می شود که آیین مجوس چه آیینی است و پیامبرش کیست و کتابش چه نام دارد؟ اکثر مورخین «زرتشت» را پیغمبر آیین مجوس معرفی کرده و به تبع آن نتیجه گرفته اند که کتاب او نیز «اوستا» نام دارد. چنان که مسعودی می نویسد: «زردشت در بلخ ظهور کرد... او از اهل آذربایجان بود... او پیامبر مجوس است که برای آنها کتاب آورد. نام آن کتاب در نزد عوام الناس "زمزمه" است، ولی در نزد مجوس "بستاه" (اوستا) نامیده می شود.» دینوری نیز نقل می کند: «گویند زرادشت، پیامبر مجوس، نزد گشتاسب شاه آمد و گفت: "من پیامبر خدا به سوی تو هستم" و کتابی را که در دست مجوس است، برای او آورد و گشتاسب آیین مجوس را پذیرفت و به او ایمان آورد و مردم کشور خود را بر آن دین واداشت و ایشان با رغبت و زور و خواه و ناخواه پذیرفتند.»
بعدها برخی از مستشرقین نیز این نظریه را که آیین مجوس همان آیین زرتشت و پیامبرش شخصی به نام «زرتشت» است که کتاب «اوستا» را آورده، پذیرفتند. آنان چنین پنداشتند که زرتشت اولین پیامبری بود که آیین یکتاپرستی را در بین ایرانیان رواج داد. چنان که مؤلف تاریخ باستان می نویسد: «عامه مردم ایران هم چنان خدایان متعددی را می پرستیدند... اما در قرن ششم قبل از میلاد رهبر مذهبی بزرگی به نام زرتشت در ماد ظهور کرد که دینی مبارز، اخلاقی و مبنی بر توحید آورد.»
همچنین جان بی ناس درباره ی آیین ایرانیان قبل از زرتشت می نویسد: «دین عامه مردم ایران در آن دوره ی باستانی، عملا همان آیینی بوده است که در وداها ملاحظه می شود؛ یعنی اکثر خلایق قوای طبیعت را می پرستیده اند و آنها را "دیو" می گفته اند...» و در مورد ظهور زرتشت می گوید: «دینی که این پیغمبر ایرانی تعلیم فرمود، یک آیین اخلاقی و طریقه ی یگانه پرستی است. وی مانند موسی نبی موحد عبرانی، خود موجد و شارع دینی نوین گردید؛ هر چند مبادی و معتقدات بازمانده از پیشینیان را پایه و مبنای تعالیم خود قرار داد.»

علت نامگذاری آیین زرتشت به مجوس
پاسخی که برخی از مورخین اسلامی به سؤال از چیستی آیین مجوس داده اند و بعدها اکثر مستشرقین پذیرفته اند، با برخی از شواهد تاریخی سازگار نیست و جای این سؤال هنوز باقی است که اگر آیین مجوس همان آیین زردشتی است، چرا آن را آیین مجوس می نامند؟ واقعیت این است که هیچ دلیل قاطعی بر انطباق نام مجوس بر آیین زردشتی وجود ندارد و مترادف دانستن آیین مجوس با آیین زرتشت از سوی بعضی از تاریخ نگاران اسلامی و عده ای از مستشرقین، نتیجه ی برخی گزارش های غلط تاریخی و نبودن منابع دست اول از این دو آیین است.

تفاوت بین دو آیین زرتشت و مجوس در روایات

اما با مراجعه به منابع حدیثی شیعه و روایات ائمه معصومین (ع) در می یابیم که آنان بین این دو آیین فرق گذاشته و مردم را از یکی دانستن این دو برحذر داشته اند؛ به عنوان مثال، در روایتی طولانی که فردی زندیق از امام صادق (ع) در مورد مطالب گوناگون سؤال می کند، وقتی از پیامبر آیین مجوس می پرسد، امام صادق (ع) می فرماید: «ما من امه الا خلافیها نذیر؛ هیچ امتی نیست مگر این که از سوی خداوند منذری برای آنها مبعوث شده است. برای مجوس نیز از سوی خداوند پیامبری با کتاب آسمانی فرستاده شد، لکن آنها او را تکذیب کرده و کتابش را انکار نمودند.»
زندیق می پرسد: «آن پیغمبر خالد بن سنان است؟» حضرت می فرماید: «خالد یک نفر عرب بدوی بوده و پیغمبر نبوده است...» زندیق می پرسد: «آیا زردشت پیامبر مجوس است؟» امام می فرماید: «زردشت در میان مجوس با زمزمه آمد و ادعای نبوت کرد و عده ای از آنان به او ایمان آورده و عده ای او را انکار کرده و بیرونش کردند تا این که در بیابان طعمه ی درندگان شد.» در این حدیث امام صادق (ع) بین مجوس و آیین زرتشت فرق گذاشته و می فرماید که مجوس پیامبر داشته اند؛ ولی ادامه ی حدیث نشان می دهد که پیامبر آنان خالد بن سنان یا زردشت نیست، بلکه شخص دیگری است.
در حدیث دیگری امام (ع) می فرماید: «مجوس پیامبری داشت که او را کشتند و کتابش را سوزاندند. او کتابی که در پوست دوازده هزار گاو نوشته شده بود را به میان آنان آورد و به او جاماسب گفته می شود.»
طبق مضمون دو حدیث فوق و احادیث دیگری که در کتب روایی شیعه ذکر شده، زرتشت بنیان گذار آیین مجوس نبوده و این آیین توسط پیامبر دیگری تبلیغ شده است. به تعبیر دیگر، آیین مجوس، پیامبری غیر از زردشت و کتابی غیر از اوستا داشته است و دو آیین مجوس و زرتشت مترادف هم نیستند؛ بنابراین نمی توانیم به این دلیل که پیامبر (ص) و ائمه ی معصومین (ع) مجوسیان را از اهل کتاب شمرده اند، زردشت را پیامبر و اوستا را کتاب آسمانی بدانیم.

آیا زرتشتیان هم خدا را عبادت می کردند؟
در روایات ذکر شده که آنها پیرو یکی از انبیاء بر حق بوده اند که بعدا از اصل توحید منحرف گشته و به افکار و عقاید شرک آلود روی آورده اند.

خداشناسی زرتشتیان در روایات

در روایتی آمده است که امام علی (ع) بر بالای منبر فرمود: «از من سؤال کنید پیش از آنکه مرا نیابید.» اشعث بن قیس برخواست و گفت: «ای امیر مؤمنان چگونه از مجوس جزیه گرفته می شود، در حالیک ه کتاب آسمانی بر آنان نازل نشده و پیامبری نداشته اند؟» امام علی (ع) در جواب می فرماید: «خداوند کتابی بر آنان نازل کرده و پیامبری نیز بر آنان مبعوث نموده است.» و نیز شواهدی هم وجود دارد که زرتشتیان ابتدا خداپرست بوده اند، و حتی قبل از زرتشت هم موحد بوده و آیین آنها جزو ادیان توحیدی محسوب می شده است. این اعتقاد به توحید بعد از ظهور زرتشت ادامه یافت، و وی نیز به عنوان منادی توحید به تبلیغ آیین خود پرداخت.
جان بی ناس می نویسد: «بر خلاف عقاید بعضی از متأخرین جماعت زرتشتیان، آن پیامبر باستانی می گفت که بر حسب مشیت و اراده متعال "اهورا مزدا" تمام موجودات آفریده شده اند و چنانچه در آیه آخرین از گاتها صراحت دارد، اهورا مزدا، موجب و موجد هم نور و هم ظلمات، هر دو است. در عین حال مجوسیان معتقد هستند که برای تدبیر عالم دو مبدأ است، یکی مبدأ خیر و دیگری مبدأ شر. اولی نامش یزدان و دیگری اهریمن است و یا اولی نور و دومی ظلمت است. و نیز مسلم است که ایشان ملائکه را مقدس دانسته، و بدون اینکه مانند بت پرستان برای آنها بتی درست کنند، به آنها توسل و تقرب می جویند، و نیز مسلم است که عناصر بسیط و مخصوصا آتش را مقدس می دانند و در قدیم الأیام مجوسیان در ایران و چین و هند و غیره آتشکده هایی داشتند که وجود همه عالم را مستند به "اهورا مزدا" و او را ایجاد کننده همه موجودات می دانستند.»


منابع :

  1. مرتضی مطهرى- مجموعه آثار- خدمات متقابل اسلام و ایران- جلد 14 صفحه 157

  2. جان بى ناس- تاریخ جامع ادیان- ترجمه على اصغر حکمت- صفحه 450- 458

  3. سید محمدحسین طباطبائی- ترجمه المیزان- جلد 14 ص 358 و 509، جلد 4 ص 358

  4. داود الهامى- مقاله «زردشت» و «اوستا»- مجله تخصصی کلام- سال 8 شماره 31

  5. عبدالله مبلغی- تاریخ ادیان و مذاهب در جهان- صفحه 365 به بعد

  6. رسول رضوى- مقاله زرتشت- مجله صباح، شماره 7 و 8

  7. سایت اندیشه قم- قسمت پرسش و پاسخ- قسمت دین زرتشت

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/113484