ثنویت و دوگانه پرستی در دین زرتشتی

نظر محققین درباره ثنویت در دین زرتشتی

همواره نزد محققان و پژوهشگران این سؤال مطرح بوده است که آیا زرتشت یگانه پرست بوده است یا خیر؟ آنچه میان مورخان و محققان و ایران شناسان معروف است اینکه زرتشت ثنوی مذهب بوده و آئین او یک مبتنی بر دوگانه پرستی است. این نسبت را بدین جهت به زرتشت داده اند که به طور کلی اشیاء در این آئین به دو نوع تقسیم می شوند: نوع خوب و نوع بد، تمام خوبی ها و خیرها یک مبدأ و یک ریشه دارند که به نام «اهورا مزدا» یا «سپند مینو» نامیده شده است و تمام بدی‎ و شرور هم مبدأ دیگری دارند به نام «اهریمن» یا «انگره مینو» و منشی ناپاک و پلید و هرچه زشتی و پلیدی و تیرگی و سیاهی در جهان دیده می‎شود زاده و آفریده اوست. طبق این نظریه اهورا مزدا و اهریمن رو در روی هم هر دو آفریننده و خالق هستند.

دیدگاه رابرت ا. هیوم
رابرت ا. هیوم می‎گوید: «یکی از مشخصات اصلی و متمایز دین زرتشتی در میان همه ادیان عالم همین نظریه اعتقاد به ثنویت جهانی است، یعنی یک خداوند نیک و یک شیطان بد که علیه یکدیگر مبارزه می‎کنند. این دو قدرت از آغاز زمان وجود داشته تا پایان جهان نیز به کار محدود نمودن یکدیگر مشغولند.»

دیدگاه مورخان و علماء اسلامی

در آئین زرتشت اشیاء به دو نوع تقسیم شده است: خوب و بد. خوب ها یک مبداء دارند و آن اهورا مزداست یا سپند مینو. و بدها هم مبداء دیگری به نام اهریمن یا انگره مینو دارند که ناپاک و پلید است. بر اساس این ادعا است که مورخان و علماء اسلامی زرتشت را ثنوی مذهب دانسته اند. شهرستانی می گوید: «المجوس اثبتوا اصلین... الا ان المجوس الاصلیه زعموا ان الاصلین لا یجوز ان یکونا قدیمیین ازلیین» و این اشاره به ازلی بودن نور و ظلمت دارد. نور ازلی و ذاتی است و ظلمت حادث از غیر نور است. بنابراین ثنویت مخصوص قوم مجوس است.
در تلقی علماء اسلامی کیش مجوس جهان را دارای دو صانع و خالق می داند: یزدان و اهریمن از وحشت پدید آمد. پارسیان ایزد تعالی را هرمزد و ایزد و یزدان گویند و به وجود پروردگار اقرار داشتند. گروهی از ایشان آتش را پرستیده اند و مذهب آنان در آتش ‍ پرستی همان بوده است که مذهب بت پرستان عرب در رابطه با بت پرستی. مذهب ثنوی این مردم همان را می گوید که زرتشت گفته است: صانع دو است؛ نور که صانع خیر است و تاریکی که صانع شر است. و این دو صانع را قدیم گویند.
لاهیجی می گوید: «گبر که مجوس نام دارند، مبداء افعال را دو چیز می دانند؛ یکی فاعل خیر و آن را یزد گویند و یکی فاعل شر و آن را اهریمن گویند.» جوزف گئر ایران شناس معروف می گوید: «در بلخ از زرتشت پرسیدند: "این پروردگار بزرگ کیست؟" زرتشت در پاسخ گفت: "پروردگار دانا و فرمانروای بزرگ جهان." از زرتشت پرسیده شد: "آیا تو معتقدی که او همه چیزهای جهان را آفریده است؟" زرتشت می گوید: "او هر چه را خوب است، آفریده است. زیرا اهورا مزدا جز نیکوئی به کاری توانا نیست." از زرتشت سؤال شد: "پس ‍ زشتی ها و پلیدی ها ساخته کیست؟" زرتشت می گوید: "زشتی ها و پلیدی ها را انگرمئو یعنی اهریمن به این جهان آورده است." به زرتشت می گویند: "بنابراین دو جهان و دو خدا وجود دارد؟" زرتشت می گوید: "آری! در جهان دو آفریدگار هست."»
گیرشمن می گوید: «آئین زرتشتی مبتنی بر توحید نبود، ولی در عهد ساسانی بر اثر نفوذ ادیان بزرگ (مسیحیت و یهود) وحدت را پذیرفت.» دانشمندان خاورشناس که در اوستا تحقیق کرده اند، در سرود 24 گاتها چنین آورده اند: «رزتشت می گوید: ای خداوند هستی بخش! از تو با فروتنی پرسشی دارم: آیا آن کس که دلداده تو و در راه تو است، چگونه باید تو را پرستش نماید؟ ای مهین دادار! دلم از مهر تو لبریز است، آیا می شود که در پرتو راستی و درستی از یاریت برخوردار گشته و دلمان از نور پاک منشی روشن گردد؟ ای خداوند! سرچشمه بهترین و والاترین زندگی پاک کدامست؟ چه کسی خالق و سرچشمه راستی بوده است؟ چه کسی مسیر ستارگان و خورشید را مشخص نموده و هلال را به بدر و بدر را به هلال تبدیل می کند؟ راز آیات و اسرار طبیعت را از تو خواهانم. کیست نگهدارنده زمین در پائین و سپهر در بالا؟ کیست آفریننده آب و گیاه؟ کیست آنکه به باد، وزش و به ابر تیره، باران زلال بخشید؟ آفریننده و الهام بخش منش پاک کیست؟ کدام سازنده بزرگ، تاریکی و روشنائی و خواب و بیداری را آفریده است. و شب و روز را پدید آورده که هشدار دهنده مرد دانا است؟ آیه حقیقت دارد که عشق و ایمان به خداوند در پرتو عمل نیک و راستی و درستی افزایش خواهد یافت؟ آیه آن جهان بارور را آفریدی که شادی و فراوانی به ما بخشد؟» زرتشت در بند هفتم از سرود 24 گاتها به این سئوالات پاسخ می دهد: «ای مهین دادار هستی بخش! می کوشم تا در پرتو خرد پاک، تو را آفریننده همه چیز بدانم.»
البته برخی دیگر از نویسندگان و محققان زرتشت را یکتاپرست دانسته‎اند. و برخی‎ها بر این عقیده‎اند که خود زرتشت یکتاپرست بود و آئینش توحیدی بود لکن به مرور زمان و ورود آئین و مراسم خرافی توسط برخی افراد نادان و علماء بی خرد، دستخوش تغییر، تحول و تحریف قرار گرفت و آئین زرتشتیان به ثنوی مذهب معروف گشت.

دیدگاه شهید مطهری
شهید مطهری در این باب می‎نویسد: «بدون شک زرتشتیان مقارن ظهور اسلام همچون مانویان و مزدکیان ثنوی مذهب بوده‎اند و این ثنویت را در دوره های بعد از طلوع اسلام نیز حفظ کرده اند. تنها در نیم قرن اخیر است که زرتشتیان دعوی توحید دارند و گذشته خود را یکباره انکار می‎کنند. ما مدعی نیستیم که دین زرتشت حتما از اصل یک دین ثنوی بوده است و بنابراین زرتشت که قطعا مدعی پیامبری است کاذب بوده است، خیر ما چنین ادعایی نداریم. مسلمانان از صدر اول غالبا با زرتشتیان به روش اهل کتاب عمل کرده‎اند یعنی مدعی بوده‎اند که این آئین در اصل و ریشه یک دین توحیدی و آسمانی بوده است و در ادوار بعد، هم چنانکه مسیحیت منحرف شد و به تثلیث گرائید آیین زرتشتی به ثنویت گرائید. به همین جهت شخص زرتشت نزد ما محترم است.» استاد در جای دیگر می گوید: «آنچه در مورد زرتشت محقق است، این که او به توحید عبادت می کرده است. اهورا مزدا از نظر شخص زرتشت نام خدای نادیده خالق جهان و انسان است و تنها موجودی است که شایسته پرستی است. زرتشت که رسما خود را مبعوث از طرف اهورا مزدا می خوانده است، مردم را از پرستش دیوها که معمول آن عصر بوده است، نهی می کرده است.»

ماده اصلی اعتقاد زرتشت

ماده اصلی اعتقاد زرتشت در یسنای 30 یافت می شود: «آن دو گوهر همزادی که در آغاز عالم تصور ظهور نمودند یکی از آنها نیکی است در اندیشه و گفتار و کردار و دیگری از آن بدی (در اندیشه و گفتار و کردار) از میان این دو مرد دانا باید نیک را برگزیند نه زشت را.» این نکته جوهر اخلاقیات زرتشت است که بعدها در یک سیستم بزرگ کیهان شناسی بسط و گسترش یافت. انسان با انتخاب درست و تبعیت از قانون (اشوان) به تفوق نهایی گوهر نیکی، یعنی اهورا مزدا بر گوهر بدی (دروغ، انگره مینیو) کمک می کند، او با الهام از جانب وهومنه (فکر درست) در مقابل تمام دروج، دئوه، کوی، جادو، پئیرکا و مراسم مربوط به آن (قربانی موجودات و نوشیدن هومت) می ایستد.

سپنته مینیو و انگره مینیو
سپنته مینیو یا خرد مقدس و یا به عبارت ساده تر قوه نیکی، از آن اهورا مزدا است. در مقابل آن انگره مینیو، خود خبیث و یا قوه زشتی می باشد. در هر جای گاتاها که صحبت از انگره مینیو شده است آن را در مقابل سپنته مینیو می بینیم نه در مقابل اهورا مزدا. در گاتاها به هیچ وجه صحبت از منازعات هرمزد و اهریمن نیست. در سراسر گاتاها اهورا مزدا یگانه آفریدگار جهان مینوی و مادی و سرچشمه همه نیکیها و خوبیهاست. در مقابل او آفریدگار و یا فاعل شری وجود ندارد. انگره مینیو یا خرد خبیث که بعدها به مرور ایام اهریمن شد و زشتیهای جهانی از قبل اوست در مقابل اهورامزدا نیست بلکه در مقابل سپنته مینیو است.
در یسنا 45- قطعه دوم می گوید: «من می خواهم سخن بدارم از آن دو گوهری که در آغاز زندگانی بوده اند از آنچه آن یکی مقدس به دیگری خبیث گفت که فکر و تعلیم و خرد و آرزو و گفتار و کردار و روح ما با هم یگانه و یکسان نیست.» به جز واژه انگره مینیو، واژه های دیگری نیز برای قوه شر استعمال شده است. مثلا کلمه اکو (آک) و کلمه دروگ (دروغ) هر دو به معنی قوه خبیث و شریر است. سپنته مینیو صفت اهورامزدا است نه خود او، این مسأله از یسنا 33، 12 و یسنای 43، 2 و یسنا 44، 7 فهمیده می شود. مثلا در یسنای 34 قطعه 12، زرتشت بخشایش و رحمت اهورامزدا را توسط سپنته مینیو و فرشتگانش درخواست نموده و می گوید: «ای اهورامزدا خود را به نموده، به دستیاری آرمیتی توانائیم بخش، توسط سپنته مینیو نیرویم ده، توسط اشه از پاداش نیک بهره مندم ساز و به دستیاری وهومنه توانایم کن.»
در هر شش قطعه یسنای 47 به طور صریح و آشکار از سپنته مینیو سخن به میان رفته است و انگره مینیو در مقابل آن است. در مقابل سایر صفات اهورا مزدا نیز صفت زشتی وجود دارد مثل ترماتی (ترمنش) که به معنای خیره سری و خودستایی است و در مقابل آرمیتی است و همچنین آکم ماتو (آک منش) که به معنی زشت نهاد و بد منش است در مقابل وهومنه است که به معنی پاک منشی و نیک سرشتی است این دو لغت هر دو در یسنا 33 بند 4 آمده است. انگره مینیو و اهورامزدا غالبا در ثنویت قبل از اسلام در دین زرتشتی به عنوان دو قطب متقابل تلقی می شوند. در حالی که در تعالیم زرتشت در گاتاها این دو در مقابل یکدیگر نیستند. اهورامزدا بر تقابل میان دو اصل اشه، راستی (کیهانی، اخلاقی، آئینی، اجتماعی، برابر ریتا ودایی) و دروج، دروغ، تفوق یافت. صورت ابتدایی این تقابل در دو پسر دوقلوی اهورا مزدا، سپنته مینیو و انگره مینیو، ارائه می شود که به ترتیب راستی و دروغ را بر می گزیدند. انتقال ثنویت اولیه زرتشتی به ثنویت بعدی که در شکل اورمزد در مقابل اهریمن بیان می شود، در زروانیسم رخ داد.

مبنای ثنویت در دین زرتشتی

اساسا مبنای ثنویت در دین زرتشتی، اخلاقی است: دو گوهر متقابل زرتشتی، سپنته مینیو و انگره مینیو فرزندان دو قلوی اهورا مزدا هستند و انتخاب ایشان بین راستی (اشه) و دروغ بین گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک و کردار بد، گفتار بد و پندار بد، (یسنا30، بند5) ریشه ثنویت در دین زرتشت است این دو به عنوان نخستین نمونه انتخاب هر انسان عمل می کنند. (یسنا 30، بند 2) حال خواه درستی را برگزیند یا نادرستی را. خیر یا شر بودن دو گوهر از انتخاب نشأت می گیرد و بر خلاف آنچه بعضی دانشمندان می گویند ذاتی ایشان از پیش تعیین شده نمی باشد. مفهوم اهورا مزدا به عنوان خالق کل عالم اعم از بهشت و جهنم، نور و تاریکی (یسنا 44 بند 5-3) نشان می دهد که زرتشت متفکر اصلی و چهره قدرتمند دینی و به احتمال بسیار زیاد پیامبری الهی بود که تغییرات اساسی را در محیط فرهنگی و روحانی که در آن تربیت شده بود ایجاد کرد. زرتشت هیچگاه از دو قطب وجودی خیر و شر که از ازل در کنار هم وجود داشته باشند و یکی منبع خیر و دیگری منبع شر باشد سخن نگفت. او بر انتخاب خیر تأکید ورزید. در دین زرتشتی، تنها انگره مینیو و سپنته مینیو نیستند که با انتخاب اخلاقی مواجهند دئوه (ایزدان) نیز که فرزندان اندیشه بد، دروغ، غرور می باشند، به دلیل انتخاب نادرستشان شر شدند.
مسأله انتخاب (ور) آنچنان در اصول اعتقادی زرتشتی دارای اهمیت است که با جرأت می توان گفت دین زرتشتی دین انتخاب است. عمل فردی که به پیام اهورا مزدا گوش فرا می دهد و قلب خود را بدان می گشاید و در آستانه تصمیم و انتخاب قرار می گیرد (ویچیت) اگر چه شخصی و خصوصی است اما به عالم و نظام آن هم بستگی دارد. این انتخاب بین نیک و بد، بین نیروی ایزدی و قوای اهریمنی، بین رستگاری ابدی و قهر و محکومیت دائمی است.
زرتشت می گوید که اهورا مزدا خالق همه چیز خوب است و انگره مینیو به وجود آورنده بدی و پلیدی است زیرا او بود که با اختیار و انتخاب خود در آغاز بدی را بر گزید. در منابع دین زرتشتی به زبان پهلوی از دو جهان نام برده می شود: یکی گیتی یعنی جهان خاکی و دیگر مینو دنیایی که فراتر از عالم مادی است و دیده نمی شود. در هر دو عالم خوب و بد وجود دارد اما تنها در این جهان است (گیتی) که این دو نیرو کار می کنند و در نبرد با یکدیگرند. به عبارت دیگر جهان کنونی جهان مبارزه است و انسان کسی است که باید این نبرد را به پایان برساند. در همان لحظه که انسان به انتخاب بین خوب و بد می پردازد این نبرد آغاز می گردد و در همان لحظه، همانطور که زرتشت به طور تمثیلی آن را بیان نموده گذشتن شخص از روی پل چینوت شروع می شود. سرنوشت انسان یا رستگاری در جهان جاودانی و پاک اهورا مزدا است و یا نابودی نهایی. پس می توان گفت هدف زرتشت از بیان این تمثیل یعنی بیان وجود دو روح نیک و بد و طریق و جهتی که هر یک انتخاب نمودند آن بود که وجود بدی و پلیدی را در جهان توجیه نماید و اهمیت مسأله انتخاب (یسنا 31، بند 3) را نشان دهد. زیرا نبرد با اهریمن و بدی فقط با انتخاب صحیح انسان ممکن است. شخصی که راه راست را بر می گزیند. همکار و سرباز اورمزداست. زرتشت هرگز در گاتاها از ثنویت مطلقی که در آن دو گوهر یا دو خدا یکی منبع خوبی و دیگری منبع بدی باشد و بالاستقلال و جدا از هم از ازل وجود داشته باشند، سخنی به میان نیاورد بلکه اهورا مزدا را خالق همه چیز شمرده است. البته در زمان ساسانیان اعتقاد صریح به ثنویت و وجود دو روح مستقل از هم جزو اصول عقاید زرتشتی که مذهب رسمی کشور بود وجود داشت.


منابع :

  1. فرهنگ مهر- دیدی نواز دینی کهن- چاپ چهارم 1381- چاپ دیبا

  2. آسموسن، ج. پ- اصول و عقاید و اعتقادات دیانت زرتشتی- ترجمه فریدون وهمن- تهران- بنیاد فرهنگ ایران بی تا- صفحه 114-113

  3. ابراهیم پورداود- گات ها کهن ترین بخش اوستا- 1378- انتشارات اساطیر- صفحه 71-72

  4. رابرت هیوم- ادیان زنده جهان- ترجمه عبدالرحیم گواهی- دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ یازدهم 1382

  5. گئو ویدن گرن- دینهای ایران باستان- ترجمه منوچهر فرهنگ- تهران- انتشارات آگاهان دیده 1377

  6. مقاله آرای دینی و فلسفی زرتشت به روایت فرهنگ مهر- کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت- بخش فلسفه ایرانیان

  7. جان .ر. هینلز- راهنمای ادیان زنده- ترجمه عبدالرحیم گواهی- جلد 1

  8. مژگان سخایی- مقاله آموزه توحید در دین زرتشتی- مجله مشکوه النور- شماره 23

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/113505