تاریخچه و پیشینه دین شینتو (فرقه)

تعدیلات گوناگون اخیر (سالهای 1868 میلادی به این طرف)
در سال 1882 میلادی مقامات رسمی دولت ژاپن دین شینتویی را به دو بخش تقسیم کردند: شینتوی فرقه ای و شینتوی رسمی و یا حکومتی. سپس قرار بر این شد به شینتوی فرقه ای به چشم دینی همسطح با دین بودایی و یا سایر نظامات دینی نگاه شود، اما شینتوی حکومتی دیگر تنها یک دین نبود و بلکه به عنوان یک اعتقاد و یا شعار میهن پرستانه تلقی می شد که همه ژاپنی ها، صرف نظر از اعتقاد خاص دینی خویش، می توانستند در مراسم مربوط به آن شرکت کنند. لیکن، در طول زمان، این شینتوی حکومتی به تدریج به یک دین رسمی حکومتی تبدیل شد که در آن الوهیت امپراتور از مسائل اعتقادی اصلی بود. به عنوان مثال، عقیده مزبور را یکی از استادان مشهور کرسی شینتویی در دانشگاه سلطنتی توکیو به صورت زیر تعلیم داده است: «اوج تفکر اعتقادی شینتو اعتقاد به میکادوگرایی و یا پرستش میکادو امپراتور ژاپن به عنوان کسی است که در زمان حیات و پس از مرگ خود الوهیت دارد». بلافاصله پس از پیروزی ژاپن در جنگ جهانی اول این دید ملی گرایانه به صورت یک جهان بینی تاریخی به نحو چشمیری توسعه یافت و منتشر شد. «ژاپنی ها مردم منتخب خدا هستند و خداوند اختصاصا در وجود امپراتور ژاپن تجلی یافته است. سرنوشت منطقی شینتویی است که یک دین جهانی و فرهنگ نجات بخش برای همه افراد بشر باشد. وظیفه مردم و امپراتور ژاپن این است که این دین و فرهنگ را گسترش دهند تا جایی که امپراتور ژاپن فرمانروای مادی و روحانی سرتاسر عالم باشد. این فتح جهان باید به طریق صلح طلبانه صورت گیرد. اما به نظر می آید چنانچه راههای مسالمت آمیز به نتیجه نرسید منطقی باشد که از قدرت عظیم امپراتوری استفاده شود». دکتر هولتوم، در کتاب ژاپن معاصر و ملی گرایی شینتویی چاپ دانشگاه شیکاگو سال 1947 میلادی، این مطلب را با تفیل زیاد و اسناد کامل مورد بحث قرار داده است. پس از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم در سال 1945 میلادی، اعلی حضرت هیروهیتو امپراتور ژاپن خطاب به مرم خود فرمان سلطنتی دوران سازی صادر کرد که در آن پاره ای از مفاهیم رایج دین شنیتوی مورد تجدیدنظر قرار گرفته بود. وی اختصاصا این اعتقاد رایج و دلخوش کننده را که امپراتور ژاپن دارای ماهیت الهی است و یا اینکه مردم ژاپن نسبت به دیگر مردم عالم برتری دارند، انکار کرد. «در تبریک سال نو باید که ما بدون شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت در جهت کنار گذشتن رفتار غلط گذشته خود حرکت کنیم و از این طریق که واقعا ملت صلح طلبی باشیم ژاپن جدیدی را بنا کنیم...». پیوندهای بین ما و مردم ما مبتنی بر افسانه ها و اسطوره ها نیست. این پیوندها بر پایه این حرف غلط که امپراتور ژاپن جنبه الهی داشته و یا اینکه مردم ژاپن از همه نژادهای دیگر برترند و لذا باید بر دنیا حکومت کنند، استوار نیستند. تنو امپراتور یک خدای زنده نیست». «مردم ژاپن تنها از طریق تلاش فوق العاده خود قادر خواهند و بد سهم عمده ای در رفاه و ترقی بشریت ادا کنند». دین حکومتی شینتویی، اگر می شد آن را واقعا دین بنامیم، توسط اشغال متفقین به طور کامل درهم پیچیده شده و از اینکه دیگر یک دین حکومتی باشد منع شد. متفقین به آن اجازه تداوم دادند، اما به این شرط که دقیقا در سطحی برابر با سایر متفقین ادیان ژاپن عمل کند. نه شخص امپراتور و نه هیچ یک از مقامات دولتی اجازه نخواهند داشت به عنوان یک مقام مسئول در مراسم این دین شرکت کنند، اگرچه شرکت آنها به طور خصوصی مانعی ندارد. کلیه کمک های دولتی قطع شد و معابد شینتویی موظف شدند برای جلب کمک های داوطلبانه مردمی چاره ای بیندیشند. این کار برای معابدی که به شدت به کمک های دولت متکی بودند وضع سختی به وجود آورد. برای مدت چند سال از حضور مردم در معابد به سطح زمان پیش از جنگ یا بیشتر از آن رسیده اند. بدون شک پاره ای از آن معابد از بین رفته اند، اما هنوز هم معابد عمده در زندگی مردم ژاپن سهم بسزایی دارند. در قانون اساسی جدید آزادی کامل مذهبی برای همه شهروندان ژاپنی پیش بینی شده است. این آزادی باعث سربرآوردن تعداد زیادی فرقه های دین جدید شده است. تعداد بیش از هفتصد فرقه دینی دربخش مربوط به امور ادیان در وزارتخانه مربوطه به ثبت رسیده است که در حدود ششصدتای آنها در طول جنگ جهانی دوم و یا بلافاصله پس از آن سر برآوردند. در آنها انواع ترکیبات دو و یا چند دین قبلی به منظور ایجاد یک فرقه دینی جدید به چشم می خورند.

شینتوی فرقه ای
در کنار دین سنتی شینتو با معابد و زیارتگاه های خاص آن، در نهایت یک عده فرقه ها و یا مکاتب گوناگون رشد کردند که بعضی از جنبه های اعتقادی و یا آداب مذهبی دین شینتویی را بیش از آنچه نوعا متداول بود مورد تاکید قرار می دادند و یا اینکه در حین حفظ پاره ای از سنتهای قدیمی شینتویی نقاط قوت و تاکید جیدید به وجود می آورند. از آنجایی که تنها سه دین شینتوی، بودایی و مسیحیت توسط دولت به رسمیت شناخته شده بود، فرقه هایی که نه مسیحی و نه بودایی بودند طبیعتا ذیل گروه فرقه های دین شینتویی قرار داده می شدند، در حالی که بعضی از آنها از نظر اعتقادی مشابهت بسیار کمی با ین شینتویی داشتند. بالاخره سیزده فرقه از این فرقه ها به عنوان شاخه های جدید دین شینتویی به رسمیت شناخته شدند. اکثر این فرقه ها یک یا چند خدا از مجموعه خدایان شینتویی را می پرستیدند، هرچند در یکی از آنها به نام کونکو کیو خدایی که از دین شینتویی گرفته شده باشد به چشم نمی خورد، و خدای اصلی یکی دیگر از آنها به نام تنری کیو در فهرست خدایان شینتویی وجود ندارد. تعدادی از آنها نیز توسط افراد خاصی پایه گذاری شده بودند که در نهایت به همان فرد جنبه الوهیت داده شد و مورد پرستش قرار گرفت. این فرقه ها به صور گوناگونی تقسیم بندی شده اند. هولتوم آنها را بدین صورت تقسیم بندی می کند: فرقه های شینتوی خالص، که جمعا سه فرقه است؛ فرقه های مبتنی بر دین کنفوسیوسی، دو فرقه؛ فرقه های مبتنی بر پرستش کوه، سه فرقه؛ فرقه های معتقد بر تطهیر و خلوص، دو فرقه و در آخر فرقه های ایمان درمانی که سه فرقه اند. یکی دیگر از صاحبنظران، فرقه های گروه اخیر را به عنوان گروههایی که منشاء دهقانی دارند ذکر کرده است. روی هم رفته این فرقه ها مثل سایر ادیان به حیات خود ادامه داده و بعضی از آنعا نیز، در تلاش برای جلب پیروان بیشتر، بسیار شبیه به کلیسای انجیلی عمل می کنند. بعضی از آنها نیز، علاوه بر متون مقدس دین شنیتویی متون خاص خود را دارند که از ناحیه رهبرانشان الهام شده است. بعضی نیز، در کنار فعالیتهای آموزش دینی، مقدار زیادی هم به کارهای خدمات اجتماعی می پردازند که از این نظر تا حدودی تحت تاثیر میسیونرهای مسیحی هستند. بعضی از این فرقه ها برای نیایش و یا موعظه های دینی اجتماعی تشکیل می شوند. گروههای متاخر به ویژه در جهت مداوا و بهبود افراد از طریق ایمان مذهبی فعالیتهای زیادی دارند. بی تردید امروزه در ژاپن ایمان اساسی مردم به همان گونه ای است که هیتومارو شاعر قدیم ژاپن در سال 737 میلادی گفته است: «ژاپن سرزمینی نیست که مردم آن نیاز به نیایش داشته باشند، زیرا خود یک موجود الهی است. با این وجود من صدای خود را به نیایش بلند می کنم».


منابع :

  1. جان بی ناس- تاریخ جامع ادیان- صفحه 422 به بعد

  2. عبدالله مبلغى آبادانى- تاریخ ادیان و مذاهب جهان- جلد 1

  3. رابرت ا. هیوم- ادیان زنده جهان- ترجمه عبدالرحیم گواهی- صفحه 272-263

  4. ماساهارو آنه‏ساکى- فصلنامه هفت آسمان- شماره 5- مقاله دین شین‏تو- ترجمه ع. پاشایى

  5. سید جواد میرخلیلی- مقاله آیین شین‌تو

  6. سلیمانی اردستانی- سیری در ادیان زنده جهان (غیر از اسلام)- قم- آیت عشق- 1383

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/113745