معرفی اجمالی مکتب ذن بودایی

دو سه قرن پس از درگذشت بودا، پیروانش به دو دسته بزرگ هینه یانه و مهایانه یعنی ناقل کوچک و ناقل بزرگ تقسیم شدند. از این دو شاخه بزرگ نیز چندین شاخه کوچک تر رویید. ذن بودایی، شکل مهایانه بودایی است که به طور عمده در ژاپن یافت می شود؛ اما اخیرا در کشورهای غربی، به ویژه ایالت متحده اثر گذاشته است. فرقه های ذن، حدود نه میلیون طرفدار دارد. اصطلاح ذن از نظر لغوی به معنای مراقبه و از واژه چینی «chan» است که آن هم از واژه سنسکریت (پالی) گرفته شده است. ذن بودایی بر نوع خاصی از اصول معنوی تأکید می ورزد که به تنویر ناگهانی ژاپنی کمک می کند که این خود، مرحله ای در راه دریافت اشراق کامل در معنای بودایی است. از نظر سنتی می گویند: ذن در سال 520 میلادی به وسیله بودهی دهارمه که از جنوب هند آمده بود، به جنوب چین آورده شد. از نظر عده ای، این گزارش جعلی است. نوشته های ذن، ریشه ذن را به بودا نسبت می دهد که بنابر گزارشی افسانه ای، آموزه هایش را به مریدش Hahakas yapa منتقل کرد. در قرن هفتم میلادی، زمان استبداد چینی (317-736) huineng بود که ذن به صورت حرکت بودایی متمایز مطرح شد. ذن، هم در خطوط کلی عقاید مانند تناسخ، نیاز به رهایی، امکان دستیابی فردی به بودائیت، و هم در وفاداری به بودا و نظام رهبانی سنگهه که به وسیله وی بنیانگذاری شد، به قطع شکل بودایی دارد و در عین حال، به طور مشخصی از نظر روحی، چینی است. در حالی که روش های هندی مراقبه، بر تأثیر کوشش فردی در کنترل ذهن و اهمیت جدا شدن فرد از محیطش تأکید می ورزد، ذن بودایی بر بی اختیار بودن تنویر و اشراق ناگهانی (ساتوری) و رابطه بین فرد و طبیعت تأکید می کند. عده ای از پژوهشگران بر این باورند که این عقاید درباره آموزه های لائوتزو، مؤسس افسانه ای تانوئیزم است؛ بنابراین بین راهب حقیقی و طبیعت، هماهنگی کامل وجود دارد.

قرن هشتم و نهم، عصر طلایی ذن
قرن هشتم و نهم، عصر طلایی ذن است. در این دوره، استادان بزرگ ذن، مانند ماتسو، نان چوآن، هوآنگ، لین چی و چاوچو، وجود داشتند. در این دوره، سبک خاص تعلیم ذن که بر تعلیم شفاهی و استفاده از شکل های غیرعقلانی گفتگو تأکید می ورزید، شکل گرفت که بعدها کوآن از آن گرفته شد. در برخی موارد، از خشونت های فیزیکی برای رهانیدن شاگردان از شکل های معمول تفکر و یافتن وجدان روشن استفاده می شد. دانش، مراسم و انجام کارهای خوب و بد، ارزش معنوی کم تری داشت. پس از آزار شدید بودایی ها در (845 م) ذن به دلیل ویژگی های درونی و انزوا در دیرهای کوهستانی، فرقه غالب در چین شد.

ورود مکتب ذن به ژاپن
ذن در قرن دوازدهم و سیزدهم به ژاپن رفت و ترکیبی از بودایی هندی و عقاید چینی (به طور عمده عقاید تائویی) را ارائه کرد و با فرهنگ ژاپنی عجین شد. دو فرقه عمده ذن لین چی و ایسائوتونگ در قرن چهاردهم به ژاپن رفتند. فرقه رین زای تأکید بیش تری بر استفاده از کوآن داشت و برای به دست آوردن اشراق ناگهانی می کوشید؛ در حالی که دوگن، بنیانگذار سوتو (1200-1253) بر نشستن در حال مراقبه (زازن) تأکید می ورزید.

تأثیر ذن بر زیبایی شناسی ژاپنی
تأثیر ذن بر زیبایی شناسی ژاپنی اعم از شعر، نقاشی، خطاطی تا مراسم چای، گل آرایی و باغبانی فضای سبز، به ویژه باغ های معبد سنگ فرش مشهور است.

افول مکتب ذن در ژاپن
ذن ژاپنی در قرن 16 و 17 افول کرد؛ اما شکل های سنتی آن به وسیله هاکوئین بزرگ (1686-1769) احیا شد. تمام استادان رین زایی (نام یکی از فرقه های ذن) در زمان حاضر، شیوه او را پی می گیرند. آموزه های ذن به وسیله نوشته های سوزوکی به غرب معرفی شد.


منابع :

  1. مژگان سخایی- مجله قبسات شماره 24- مقاله درآمدی بر مطالعه مقایسه ای عرفان اسلامی و ذن بودائی

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/113834