عوامل ورود در جهنم (اهمیت ندادن به نماز)

نتیجه اعمال در قیامت

در روز قیامت هر کسی مرهون گناهانی است که کرده، و به خاطر خطایایی که از پیش مرتکب شده، بازداشت می شود، مگر اصحاب یمین، که از این گرو آزاد شده اند، و در بهشت مستقر گشته اند، این طائفه در عین اینکه در بهشتند، مجرمین را که در آن حال در گرو اعمال خویشند، می بینند، و از ایشان در آن هنگام که در دوزخند سوالاتی می پرسند. در قیامت بارها میان اهل بهشت و اهل دوزخ گفتگو رخ می دهد که قرآن برخی از آنها را بیان فرموده است.
در یکی از آن صحنه ها، اهل بهشت از مجرمان می پرسند: «چه عاملی شما را به دوزخ روانه کرد؟» ایشان به آن علت ها که ایشان را دوزخی کرده اشاره می کنند، آنها چهار عامل را می شمرند، که اولین آنها پایبند نبودن به نماز است.
در اسلام، نماز رکن مهم خیمه ی دین به حساب رفته، و همه چیز بر محور آن می گردد. از این رو ترک نماز موجب سخت ترین عذاب های اخروی است: «فی جنات یتساءلون* عن المجرمین* ما سلککم فی سقر* قالوا لم نک من المصلین* و لم نک نطعم المسکین* و کنا نخوض مع الخائضین* و کنا نکذب بیوم الدین؛ بهشتیان در میان باغ ها درباره ی مجرمان از یکدیگر می پرسند، چه چیز شما را در آتش سقر درآورد؟ دوزخیان گویند: از نمازگزاران نبودیم و بینوایان را غذا نمی دادیم و با اهل باطل به بطالت می گذراندیم و روز جزا را دروغ می شمردیم.» (مدثر/ 40- 46)
در آیات قرآنی اصحاب یمین را به کسانی تفسیر کرده که اوصاف نامبرده در دوزخیان را ندارند، توضیح اینکه آیات سوره واقعه و سوره مدثر، که به شهادت آیات آن در مکه و در آغاز بعثت نازل شده، و می دانیم که در آن ایام هنوز نماز و زکات به آن کیفیت که بعدها در اسلام واجب شد، واجب نشده بود.
مع ذلک اهل دوزخ را به کسانی تفسیر می کند که نمازخوان نبوده اند، پس معلوم می شود مراد به نماز در آیه 38- 48 از سوره مدثر، توجه عبادتی خاص به درگاه خدای تعالی با خضوع بندگی است، که با همه انحای عبادتها یعنی عبادت در شرایع معتبر آسمانی که از حیث کم و کیف با هم مختلفند می سازد. و مراد به اطعام مسکین هم، مطلق انفاق بر محتاجان به خاطر رضای خداست، نه اینکه مراد به نماز و زکات، نماز و زکات معمول در شریعت اسلام باشد.
منظور از جستجوی با جستجوگران، فرو رفتن در بازیگریهای زندگی، و زخارف فریبنده دنیایی است، که آدمی را از روی آوردن به سوی آخرت باز می دارد، و نمی گذارد به یاد روز حساب و روز قیامتش بیفتد، و یا منظور از آن فرو رفتن در طعن و خرده گیری در آیات خدا است، آیاتی که در طبع سلیم باعث یادآوری روز حساب می شود، از آن بشارت و انذار می دهد. پس اهل دوزخ به خاطر داشتن این چهار صفت، یعنی ترک نماز برای خدا، و ترک انفاق در راه خدا، و فرورفتگی در بازیچه دنیا، و تکذیب روز حساب، دوزخی شده اند، و این چهار صفت اموری هستند که ارکان دین را منهدم می سازند، و بر عکس داشتن ضد آن صفات، دین خدا را به پا می دارد، چون دین عبارتست از اقتداری به هادیانی که خود معصوم و طاهر باشند، و این نمی شود، مگر به اینکه از دلبندی به زمین و زیورهای فریبنده آن دوری کنند، و به سوی دیدار خدا روی آورند، که اگر این دو صفت محقق شود، هم از (خوض با خائضین) اجتناب شده، و هم از (تکذیب یوم الدین).
لازمه ی این دو صفت توجه به سوی خدا است به عبودیت، و سعی در رفع حوائج جامعه، که به عبارتی دیگر می توان از اولی به نماز تعبیر کرد، و از دومی به انفاق در راه خدا، پس قوام دین از دو جهت علم و عمل به این چهار صفت است، و این چهار صفت بقیه ارکان دین را هم در پی دارد، چون مثلا کسی که یکتاپرست نیست، و یا نبوت را منکر است، ممکن نیست دارای این چهار صفت بشود. این آیه ترک کنندگان یکسره نماز را، همچون کافران و مسلمانان مسخ شده، و همچنین کسانی را شامل می شود که به آداب عبادت عمل می کنند ولی خود را ملتزم به ارزشها و هدفهای آن نمی دانند، و اینان آن کسانند که پروردگار ما درباره ایشان گفته است: «فویل للمصلین* الذین هم عن صلاتهم ساهون؛ پس وای بر نمازگزارانی كه از نمازشان غافلند.» (ماعون/ 4- 5) که آنان در شمار نمازگزاران محسوب نمی شوند، بدان جهت که تارک الصلاة از آن جهت مجرم و گناهکار می شود که بزرگترین عامل هدایت کننده به نیکی و جلوگیر از شر را که نماز است ترک کرده است، و خدا گفته است: «إن الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر؛ نماز را برپا دار كه نماز از كار زشت و ناپسند باز می ‏دارد.» (عنکبوت/ 45) و به همین جهت نماز ستون دین و روح ایمان و وسیله نزدیک شدن به خدا به شمار می رود.
امام علی (ع) در موعظه به محمد بن ابی بکر گفته است: «و بدان، ای محمد، که هر چیز پیرو نماز تو است، و بدان که هر چه نماز را ضایع کند، چیزهای دیگر را بیشتر ضایع و تباه خواهد کرد.» و رسول الله (ص) گفت: «تا آدمیزاد نمازهای پنجگانه را می گزارد، شیطان از او در هراس است، پس چون آنها را ضایع کند، شیطان بر او جرأت و غلبه پیدا می کند و او را به ارتکاب گناهان بزرگ بر می انگیزد.»
امامان راهنما برای این آیه بعدی سیاسی و اجتماعی، از خلال تفسیر ترک نماز به ترک پیوستگی به حزب خدا و طرد رهبری رسالی قایل شده اند. ادریس بن عبدالله گفت که «از امام صادق (ع) درباره تفسیر این آیه پرسش کردم،» و او گفت: «یعنی از پیروان امامان(ع) نبودیم،» و گفت: «آیا ندیده ای که مردمان اسبی را که در مسابقه اسب دوانی پس از نخستین اسب (السابق) است مصلی می نامند؟! مقصودم آن جا است که گفت: «الآیة» ما از پیروان پیشینیان (سابقین) نبودیم»، و این از نص آیه کریمه در آن جا که می گوید: «من المصلین» آشکار است. پس مصلین (نمازگزاران) خود یک خط و حزب و رهبری است، و وابسته به آن نبودن شخص را مستوجب سقر می سازد و از این اندیشه به آن هدایت می شویم که تماشای مبارزه میان حق و باطل در اجتماع بدون وابسته بودن به طرف حق مسئله ای است که اسلام آن را طرد کرده است.
با وجود آن که کافران و مشرکان به اصول دین کفر می ورزند، خدا به کفر ایشان نسبت به نماز که یکی از فروع دین است همچون یکی از گناهان بزرگ اشاره می کند و چرا؟! بدان جهت که نماز ستون دین است، و بدان سبب که کافران برای فروع نیز در معرض محاسبه قرار می گیرند، پس قانون یکی است و در آن فرقی میان کافر و مؤمن وجود ندارد.

معنای صلوة

مشهور از مفسرین گفته اند که صلوة در لغت به معنی دعا است و این حرف مخدوش است به واسطه اینکه صلوة و افعال و مشتقات آن به علی متعدی می شود و اگر به معنی دعا باشد ضد مقصود را می رساند و به اصطلاح نفرین می شود و بعضی گفتند صلوة نسبت به خدا به معنی رحمت و نسبت به ملائکه استغفار، و نسبت به مردم دعا است، و این معنی نیز صحیح نیست به واسطه اینکه علاوه بر اشکال قبل، لازم آید در آیه ی شریفه ی «إن الله و ملائکته یصلون علی النبی؛ بی گمان، خدا و فرشتگان او بر پیامبر درود می فرستند.» (احزاب/ 56) لفظ در اکثر از معنی استعمال شود و تحقیق اینست که صلوة به معنی اراده خیر است و این معنی جامعی است که مصادیق آن متفاوت می شود، چون اراده خیر از خدا عین فعل اوست یعنی فعل از اراده منفک نیست پس صلوة نسبت به خدا همان فعل خیر است که عبارت از انحاء رحمت و نعمت و برکت باشد و اراده خیر از فرشتگان و مردم طلب خیر از خداوند است، و خیر تمام برکات و انحاء رحمت و نعمت دنیوی و مثوبات اخروی و شفاعت و ارتفاع درجه و نظائر اینها را شامل می شود علاوه بر اینکه اگر صلوة از جانب خدا به معنی خصوص رحمت باشد در آیه ی شریفه ی «أولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة؛ آنانند که درودها و رحمتی از پروردگارشان بر آنهاست و [تنها] همین ها هدایت یافتگانند.» (بقره/ 152) عطف شیئی به نفسه لازم آید و حال آنکه ظاهر در عطف مغایرت است ولی بنابر آنکه معنی صلوة اراده خیر باشد عطف خاص به عام خواهد بود و آن مستحسن است و اما به حسب شرع عبارت از فریضه اسلامی است که مرکب و معجون از قیام و قعود و رکوع و سجود و قرائت و تکبیر و تهلیل و تسبیح و تحمید و شهادت به وحدانیت حق و رسالت نبی اکرم (ص) و درود و تسلیم می باشد و به اختلاف مکلفین و اختلاف حالات و خصوصیات مختلف می شود و کلام در ثبوت حقیقة شرعیة و اینکه آیا موضوع برای صحیح یا اعم است و تصویر قدر جامع بین صحیحی و اعمی مربوط به اصول فقه است و در آنجا بیان شده که در امثال اینگونه فرائض حقیقت شرعیه ثابت و موضوع برای صحیح است و اطلاق بر اعم از باب مجاز می باشد و قدر جامع آن اندازه است که سقوط تکلیف را موجب می شود.
آری این گونه سیر و سلوک هر یک از بیگانگان به دوزخ کشانیده شد و آنان را به عقوبت و غضب پروردگار محکوم نمود. آری بسیاری از دوزخیان علت اینکه چگونه سرانجام سیر و سلوک ایشان دوزخ و سرانجام آنها، عقوبت و غضب پروردگار شد گویند: ما اهل نماز و اداء فرایض یومیه نبودیم و بالاخره در مقام سپاس از نعمتهای پروردگار بر نیامده به اصول توحید معتقد نبوده و به وظایف دینی و عملی ملتزم نبوده طریقه عبودیت نمی پیمودیم. شاهد آن است که یگانه شعار عبودیت و سعادت و رابطه با ساحت کبریائی اداء فرایض یومیه و سپاس از نعمت است.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرماید: «تعاهدوا امر الصلوة و حافظوا علیها و استکثروا منها و تقربوا لها فانها کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا، الا تسمعون الی جواب اهل النار حین سئلوا ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین؛ تعاهد نمائید امر نماز را و محافظت کنید بر نماز و بسیار به جا آورید نماز را و تقرب جوئید به سبب آن، به جهت آنکه نماز بر مؤمنین از واجبات در وقت آن است. مگر نشنیدید جواب اهل جهنم را وقتی که سؤال کنند اهل بهشت از آنها چه چیز باعث شد به جهنم افتادید، گویند: از نمازگزارندگان نبودیم.»
پیغمبر اکرم (ص) فرمودند: فاصله میان کفر و ایمان به جز ترک نماز چیز دیگری نیست. حضرت امام محمد باقر (ع) فرمودند: پیغمبر اکرم (ص) فرمودند: «بین مسلمان شدن و کافر شدن فاصله ای نیست مگر اینکه شخص نماز را عمدا ترک کرده در انجام آن سهل انگار باشد.» امام جعفر صادق (ع) به معاویة بن وهب فرمودند «بالاترین چیز پس از معرفت و شناسائی حق تعالی نماز است.»
و نیز فرمودند: «هر وقت در حال نماز باشی حتما با حالت خشوع باش و روی دل را به سوی نمازت بدار زیرا خداوند متعال در آیه 2 سوره مؤمنون می فرماید: "الذین هم فی صلاتهم خاشعون؛ همانان كه در نمازشان فروتنند."» امام محمد باقر (ع) فرمودند: «علت اینکه خداوند متعال زکوة را در قرآن مقرون به صلاة قرار داده و فرموده است: "أقیموا الصلاة و آتوا الزکاة" این است: کسی که نماز بخواند و زکوة ندهد اقامه نماز نکرده است و فرمودند: کسی که زکوة مال خود را نپردازد روز قیامت به صورت مار بزرگی بر او مسلط شده و طوق گردن او می شود چنانکه خداوند متعال در آیه 180 سوره آل عمران می فرماید: «سیطوقون ما بخلوا به یوم القیامة؛ به زودى آنچه كه به آن بخل ورزيده‏ اند روز قيامت طوق گردنشان مى ‏شود.»

کیفر شدید ترک نماز

در حدیث وارد شده که: «اگر کسی قرآنی را بسوزاند، و هفتاد ملک مقرب را بکشد و با هفتاد دختر بکر زنا کند، به نجات نزدیک تر است، از کسی که از روی عمد نماز را ترک کند.» و از پیامبر (ص) نقل است که فرمود: «اگر نماز در وقتش خوانده شود، به آسمان بالا می رود، و نوری از آن ساطع گردد، و درهای آسمان به رویش گشوده شود، تا به عرش برسد و صاحبش را شفاعت کند، و گوید: ای صاحب من، خداوند تو را حفظ کند چنان که مرا حفظ کردی و اگر در غیر وقتش خوانده شود، به آسمان بالا رود اما با تیرگی و درهای آسمان به رویش بسته گردد و چون لباس در هم پیچیده و به صورت صاحبش زده شود و گوید: همان گونه که مرا ضایع کردی، خدا تو را ضایع کند.»

مجازات تأخیر انداختن نماز

1- راوی می گوید از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: «کسی که بدون فراموشی نماز عصر را ترک کند تا آن را از دست بدهد، خداوند در روز قیامت او را بی اهل و مال می گرداند.»
2- راوی می گوید به دیدن امام صادق (ع) رفته و عرض کردم: «مردی که عمدا نماز عصر را به تأخیر بیاندازد، چه حالی خواهد داشت؟» فرمودند: «در روز قیامت بدون اهل و مال خواهد آمد.» عرض کردم: «گرچه بهشتی باشد؟» فرمودند: «گرچه بهشتی باشد.» عرض کردم: «در بهشت چه حالی خواهد داشت؟» فرمودند: «بی اهل و مال و منزل بوده و میهمان بهشتیان می شود.»
3- امام باقر (ع) فرمودند: «در مورد هر چه فریب بخوری در مورد نماز عصر فریب نخور و در حالی که آفتاب سفید و صاف است آن را بخوان. زیرا همانا رسول خدا (ص) فرمودند:
"کسی که نماز عصر را ضایع کند، بی اهل و مال خواهد بود." عرض کردم: "کجا بی اهل و مال خواهد بود؟" فرمودند: "در بهشت." عرض کردم "منظور از ضایع کردن آن کدام است؟" فرمودند: "به خدا سوگند! منظور این است که آن را نخواند تا آفتاب زرد شود یا غروب کند."»
4- امام باقر (ع) فرمودند: «فرشته گمارده ای می گوید: کسی که تا نیمه شب نماز عشا را نخواند، خداوند چشمانش را به خواب نبرد.»
قال رسول الله (ص): «الصلاة عماد الدین فمن ترک صلاته متعمدا فقد هدم دینه و من ترک أوقاتها یدخل الویل، و الویل واد فی جهنم کما قال الله تعالی: فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون؛ رسول خدا (ص) فرمود: نماز ستون دین است، هر کس از روی عمد نماز خود را ترک کند دینش را ویران نموده است و هر کس اوقات آن را ترک نماید داخل «ویل» خواهد شد، و «ویل» وادی ای است در دوزخ چنان که خداوند فرموده است: نمازگزارانی که از نماز خویش غافلند ویل برای آنان خواهد بود.»
فی حدیث عن احمد بن محمد بن خالد عن عبدالعظیم بن عبدالله الحسنی قال: حدثنی ابوجعفر صلوات الله علیه قال: «سمعت ابی یقول: سمعت ابی موسی بن جعفر (ع) (فی عد الکبائر إلی ان قال) و ترک الصلاة متعمدا أو شیئا مما فرض الله لأن رسول الله (ص) قال: من ترک الصلاة متعمدا فقد بری ء من ذمة الله و ذمة رسول الله (ص) الخبر؛ در حدیثی از احمد بن محمد بن خالد از عبد العظیم بن عبد الله حسنی نقل شده که گفت: امام جواد (ع) به من فرمود: از پدرم شنیدم که می فرمود: از پدرم موسی بن جعفر (ع) درباره تعداد گناهان کبیره شنیدم که فرمود: «ترک نماز از روی عمد یا ترک چیزهائی که خداوند آنها را واجب شمرده از کبائر است، زیرا پیامبر خدا (ص) فرمود: هر که از روی عمد نماز را ترک کند از پیمان خدا و پیمان رسول او بیزاری جسته است.»
قال رسول الله (ص): «تارک الصلاة ملعون فی التوراة ملعون فی الإنجیل ملعون فی الزبور ملعون فی القرآن ملعون فی لسان جبرئیل ملعون فی لسان میکائیل ملعون فی لسان اسرافیل ملعون فی لسان محمد (ص)؛ رسول خدا (ص) فرمود: ترک کننده نماز، در تورات و انجیل و زبور و قرآن مورد لعنت قرار گرفته و به زبان جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و محمد (ص) ملعون است.»
عن النبی (ص) قال: «من ترک الصلاة لا یرجو ثوابها و لا یخاف عقابها فلا ابالی أن یموت یهودیا أو نصرانیا أو مجوسیا؛ از پیامبر (ص) نقل شده است: هر که نماز را ترک کند و امیدی به پاداش آن نداشته باشد و از کیفر آن نترسد، باکی ندارم که یهودی یا نصرانی یا مجوسی بمیرد.» عظمت شأن و قدر نماز به اندازه ای است که شایان تألیف کتاب جداگانه ای است و از حوصله ی این مقال بیرون است.


منابع :

  1. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 5 صفحه 413

  2. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏1 صفحه 257

  3. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏20 صفحه 153

  4. محمدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- جلد ‏17 صفحه 117

  5. ابوالفضل داور پناه- أنوار العرفان- جلد 2 صفحه 531

  6. حسین بن احمد الحسینی- تفسیر اثنا عشری- جلد ‏13 صفحه 385

  7. سيد محمدحسين‏ حسينى همدانى- انوار درخشان- جلد ‏17 صفحه 198

  8. حسن بن محمد دیلمی- ارشاد القلوب- ترجمه سلگى- جلد 1 صفحه 493

  9. شيخ صدوق- ثواب الاعمال- ترجمه بندرریگى- صفحه 499

  10. علیرضا صابری یزدی- الحکم الزاهرة- ترجمه انصارى- صفحه 293

  11. عبدالحسين طیب- أطیب البیان- جلد ‏1 صفحه 154

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/114338