مقایسه عقاید و باورهای دین هندو با مسیحیت

در دین هندویی به اندازه ای تغییر و دگرگونی صورت گرفته که تنها مهمترین تعلیم آن در هر مورد خاص را می توان ملحوظ نظر داشت. تعلیمات عیسی مسیح (ع) را می توان به طور کلی معرف و نماینده طرز فکر مسیحیت دانست.

خدا در دین هندو و مسیحیت
در دین هندویی، هستی متعال برهمای غیر متشخص است که یک مطلق فلسفی و در عین آرامی و سکوت، پر برکت و سعادت بخش بوده و در ورای تمام حجاب های اخلاقی و یا متافیزیکی قرار دارد. در مسیحیت این هستی متعال شخصیت والایی است که از نظر ویژگی های شخصی کامل بوده و در خلقت و ایجاد متضمن اراده و مقصود و از نظر اخلاقی در حال کنترل امور و از روی عشق و علاقه در خدمت بندگان، و بالاخره در حال کمال همکاری برای نجات و رستگاری بشر است.

انسان در دین هندو و مسیحیت
در دین هندویی افراد بشر تجلی و یا ظهور موقت آن هستی متعال غیر متشخص هستند که از نظر ذاتی و یا به صورت دایمی ارزشمند نبوده، در مقابل خدا مسئولیت نداشته و حق ندارند با بقیه افراد مثل خود رابطه ای برادرانه داشته باشند. در مسیحیت، انسانها فرزندان یک پدر آسمانی به شمار می آیند و در صفات اخلاقی خداوند شریک هستند، هرچند که به خودخواهیهایی فاجعه آمیز، عدم اطاعت، و فساد و تباهی نیز قادر هستند. آنها در مقابل خداوند مسئول اند که همنوعان خود را دوست داشته و به آنها خدمت کنند و برای یک زندگی سعادت آمیز شخصی در کنار خدا و افراد دیگر در دنیا و آخرت خلق شده اند.

دنیا در دین هندو و مسیحیت
در دین هندوی دنیا یک خیال گذرا و بی ارزش (مایا) است. در مسیحیت دنیا از مظاهر اساسی برنامه، حکمت و قدرت الهی است. دنیا را باید به عنوان یکی از وسایل فرودست حیات اخلاقی و روحانی به نحو مترقیانه ای درک کرده و از آن استفاده و بهره برداری کرد.

گناه در دین هندو و مسیحیت
در دین هندویی گناه واقعی وجود ندارد. تنها جهالت تأسف بار فلسفی (اویدیا) و نقض عملی مقررات نظام طبقاتی کاست هستند که عیب محسوب می شوند و تناسخ دایمی روح را موجب می شوند. لیکن بر تمام شرور و مصایب آشکار می توان از طریق فرو بردن و جذب نفس در برهمای غیر اخلاقی، و اطاعت نسبت به رسوم و مقررات موروثی اجتماعی، فائق آمد. در مسیحیت گناه واقعیت داشته و علیه خدا، همنوعان و نیز خود انسان است. تلاش مستمر علیه گناه، مبارزه و تلاشی است که همه مسیحیان به آن دعوت شده اند.

نجات و رستگاری در دین هندو و مسیحیت
در دین هندویی هر کس می تواند یکی از این سه راه زیر را دنبال کند: 1. راه عقلانی معرفت (جنانا- مارگا) در مورد وحدت وجود؛ 2. راه احساسی عشق و وفاداری (بهاکتی- مارگا) نسبت به خدای مورد علاقه خود 3. راه عملی کار کردن (کارما- مارگا) که در قوانین و آداب سنتی دینی مقرر شده است. در مسیحیت نجات و رستگاری از طریق سرسپردگی کامل به عشق و قانون خدای پدر به دست می آید؛ عیسی مسیح (ع) نیز بیش از هر کس دیگری می تواند در تغییر شکل دادن شخصیت پیروان خود، به صورتی کاملا متشابه با یک فرزند خدا، کمک کند.

جامعه بشری در دین هندو و مسیحیت
در دین هندویی، افرادی که در یکی از چهار طبقه نظام کاست متولد شده، ساختار طبقاتی را تشکیل می دهند که به خواست الهی به وجود آمده و بر افراد جامعه تحمیل شده است. این طبقات با یکدیگر مانعه الجمع بود و باید به همان صورتی که هستند بدون سوال و اعتراض پذیرفته شوند. در مسیحیت، جامعه بشری به صورت یک خانواده مشترک است که همه افراد آن برای خدمات متقابل گوناگون در نظر گرفته شده اند و به صورت یک مجموعه پیشرفت خواهد کرد.

کارما و فیض الهی در دین هندو و مسیحیت
در دین هندویی، کاملا جدا از برهما یا هر خدای دیگری، اعتقاد به وجود یک قدرت عدالت هستی به نام کارما مورد تصدیق است. کامرا یک «قانون عمل» غیرشخصی است که نتیجه اعمال هر فرد را، از طریق قرار دادن وی در یک منزلت اجتماعی بالاتر و یا پایینتر در حیات بعدی، به او برمی گرداند. لیکن یک نفر هندو با جلوگیری از همه امیال خویش احتمالا می تواند بر نتایج اعمال گذشته خود فائق آمده و بدین ترتیب روی هم رفته راه گریزی به یک حالت متعالی عدم تشخص پیدا کند. در مسیحیت، خداوند عادل در حقیقت مسئول پاداش و مجازات عادلانه افراد است، اما نه به صورت حلول مجدد روح و تناسخ. اصل متعالی که بر جهان حکمفرماست این است که وجود فیاض خداوند و عیسای خدا، و یا هر یک از افراد بشر که خود را به مقام مورد رضایت خداوند برسانند، قادر هستند افراد گناهکار را به سمت رضایت خداوند جذب کنند.


منابع :

  1. رابرت ا. هیوم- ادیان زنده جهان- ترجمه عبدالرحیم گواهی- دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ یازدهم 1382- بخش هندوئیسم

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/114627