نمونه هایی از تأثیر قرآن و حدیث در آثار رودکی

اگر بخواهیم موارد تأثر یا اقتباس همه نویسندگان و شاعران تازی و پارسی را یک به یک نشان دهیم به راستی سخن دراز می شود و به تعبیر کتاب کریم البته «آب دریا را بن بر می آید و سخن پروردگارت به پایان نمی آید». در اینجا مقصود ما اشاره ی اجمالی به مواردی چند از تأثرات آنهاست. چه اگر مثلا پژوهنده ای بخواهد تمام موارد تأثر و اقتباس شاعرانی چون فردوسی بزرگ، ناصرخسرو قبادیانی، سنائی غزنوی، عطار نیشابوری، مولوی، سعدی و حافظ را یک به یک ارائه بدهد، باید درباره ی هر کدام از آنها کتابی کلان بپردازد، تازه معلوم نیست در این کار تا کجا توفیق می تواند بیابد، زیرا ممکن است پژوهنده ای قطعه، غزل یا قصیده یا بیتی را بخواند و از روی آن غافل وار و سرسری بگذرد، ولی دیگری همان اشعار را بخواند و از تأثر شاعر یا نویسنده ی آن از قرآن مجید و احادیث معصومین نشانی بدهد. برای این منظور، ما در اینجا، به ترتیب تاریخی، زندگانی و تأثرات ده تن از شاعران بزرگ را دنبال خواهیم کرد و برای اینکه تأثر هر نویسنده و سخنور را بهتر ردیابی کنیم، از زندگانی آن شاعر و نویسنده به اجمال سخن می گوییم و میزان اشتغال وی به علوم قرآنی و از جمله تفسیر کتاب مجید و احادیث رسول اکرم (ص) و اخبار معصومین را تا حد ممکن یادآوری می کنیم.

تاثیر پذیری رودکی از قرآن و احادیث
ابوعبدالله جعفربن محمد رودکی، در ناحیه ای به نام رودک نزدیک سمرقند از مادر زاد. تاریخ تولد او به درستی معلوم نیست. غالب مورخان و پژوهشگران معتقداند که کور مادر زاد بوده، هر چند در اشعار نشانه هایی است حاکی از اینکه احتمالا در دوره ی جوانی بینا بوده است. رودکی شاعر بزرگ آغاز قرن چهارم هجری است و نخستین بار به شعر فارسی ضبط و قاعده ی معین داده، و آن را در موضوعات مختلفی از قبیل داستان و غزل و مدح و مرثیت و وعظ و طنز و جز آن به کار برده است، و به همین سبب نزد شاعران زمان خود و بعد از آن به استاد شاعران، و سلطان شاعران مشهور گشت. از وی شعر بسیار روایت کرده اند. شاید بزرگترین کارش نظم کلیله و دمنه بوده است که امروزه تنها ابیاتی از آن بر جای مانده است. وی در دربار سامانیان، بویژه امیر نصربن احمد (331 هـ. ق) می زیسته است. از بررسی دقیق اشعاری که از رودکی باقی مانده است به روشنی برمی آید که در فهم قرآن مجید و سخنان پیامبر اکرم (ص) و معصومان دیگر و اطلاع از فرهنگ اسلامی بسیار ورزیده بوده است. و همین خود نشان می دهد که ذهن این شاعر گرانمایه ی پارسی دری از آغاز با مفاهیم دینی و سنت های اسلامی و از جمله قرآن مجید و حدیث رسول امین (ص) و دیگر معصومین آشنا بوده است. و «ظاهرا... خود او نیز از روایان حدیث بشمار می رفته هر چند که سمعانی درباره ی وی گفته است لم ار له حدیثا مسندا» او را حدیث مسندی ندیده ام (فروزانفر، احادیث مثنوی).

تلمیح به آیات و احادیث در اشعار رودکی
تا جهان بود از سر آدم فراز *** کس نبود از راز دانش بی نیاز
مردمان بخرد اندر هر زمان *** راز دانش را بهر گونه زبان
گرد کردند و گرامی داشتند *** تا به سنگ اندر همی بنگاشتند
دانش اندر دل چراغ روشن است *** وز همه بد برتن تو جوشن است
که تلمیح به آیه: «یرفع الله الذین آمنوا و الذین اتوا العلم درجات...؛ خدا مؤمنان را از میان شما بالا برد و آنان را که دانش داده اند پایه هایی است» (مجادله/ 11)؛ و حدیث «العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء؛ دانش نوری است که خدا آن را اندر دل هر کس که بخواهد بیندازد».
این جهان پاک خواب کردار است *** آن شناسد که دلش بیدار است
نیکی او به جایگاه بدی است *** شادی او به جای تیمار است
چه نشینی بدین جهان هموار *** که همه کار او نه هموار است
که تلمیحی است به حدیث: «الدنیا کحلم النائم؛ دنیا چون خواب خوابیده است».
زمانه پندی آزاد وار داد مرا *** زمانه را چو نکو بنگری همه پند است
به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری *** بسا کسا که به روز تو آرزومند است
که تلمیحی است به آیه: «... عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم؛ ... و باشد که چیزی را ناخوش پندارید و آن برای شما نیکو باشد» (بقره/ 216). و نیز تلمیحی است به آیه: «ولا تمدن عینیک الی ما متعنا به ازواجا منهم زهره الحیوه الدنیا لتفتنهم فیه و زرق ربک خیر و ابقی؛ و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ايشان را از آن برخوردار كرديم [و فقط] زيور زندگى دنياست تا ايشان را در آن بيازماييم ديدگان خود مدوز و [بدان كه] روزى پروردگار تو بهتر و پايدارتر است» (طه/ 131). ابوالفتوح رازی پس از ذکر آیه و تفسیر کردن آن می گوید: معنی آیه همان است که رسول (ص) گفت: «لا تنظروا الی من هو فوقکم و انظروا الی من هو اسفل منکم فانه اجدر ان لا تزدروا نعمة الله علیکم؛ در آن کس منگرید که به نعمت بالای شماست، در آن کس بنگرید که فرود شما باشد که آن اولیتر باشد که نعمت خدای بر خود حقیر ندارید». و این معنی شاعر پارسی در چند بیت به پارسی گفته و نیکو گفته:
زمانه پندی آزاد وار داد مرا *** زمانه را چون نکو بنگری همه پند است
زبان ببند مرا گفت و چشم دل بگشای *** کرا زبان نه به بند است پای دربند است
بدان کسی که فزون از تو آرزو چه کنی *** بدان نگر که به حال تو آرزومند است.
روی به محراب نهادن چه سود *** دل به بخارا و بتان تراز
ایزد ما وسوسه ی عاشقی *** از تو پذیرد، نپذیرد نماز
که به احتمال زیاد تلمیحی به حدیث معروف «لا صلوة الا بحضور القلب؛ نماز درست نیست مگر به حضور قلب»، و یا به حدیث «انما الاعمال بالنیات؛ کارها به نیت ها باز بسته است» (غزالی، احیاء العلوم)
شاد زی با سیاه چشمان شاد *** که جهان نیست جز فسانه و باد
ز آمده تنگدل نباید بود *** وز گذشته نکرد باید یاد
نیکبخت آنکه او بداد و بخورد *** شوربخت آنکه او نخورد و نداد
که تلمیح است به: «الفرص تمر مر السحاب: فرصت ها می گذرند همچون گذشتن ابرها» و یا:
ما فات مضی و ما سیأتیک فأین *** قم فاغتنم الفرصة بین العدمین.
آنچه از دست رفت گذشت و آنچه خواهد آمد کجاست *** پس برخیز و فرصت میان دو نیستی را غنیمت شمار (حال و اکنون را دریاب)
نگارینا شنیدستم که گاه محنت و راحت *** سه پیراهن سلب بودست یوسف را به عمر اندر
یکی از کید شد پر خون دوم شد چاک از تهمت *** سوم یعقوب را از بوش روشن گشت چشم تر
که اشاره است به سه آیه: «و جاء وا علی قمیصه بدم کذب؛ و پیراهن او یوسف را آوردند که بر خونی دروغین بود» (یوسف/ 18)؛ «و استبقا الباب و قدت قمیصه من دبر؛ آن دو برای رسیدن به در با هم پیشی گرفتند (یعنی یوسف و زلیخا)، و پیراهن یوسف از پشت دریده شد» (یوسف/ 25)؛ «اذهبوا بقمیصی هذا فالقوه علی وجه ابی یأت بصیرا؛ این پیراهنم را ببرید و آن را بر چهره ی پدرم بیفکنید تا بینا شود» (یوسف/ 93).


منابع :

  1. دکتر علی اصغر حلبی- تاثیر قرآن و حدیث در ادبیات فارسی- انتشارات اساطیر 1374

  2. امام محمد غزالی- احیاءالعلوم

  3. ابوالفتح رازی- تفسیر روض الجنان و روح الجنان

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/117799