گواهان دادگاه الهی، اهل بیت علیهم السلام

پروردگار افراد خاصى از جامعه اسلامى را به سمت شهادت و گواهى بر عقاید و اعمال جوارحى مردم معرفى نموده و این فخر را نصیب بعضی اشخاص فرموده با توجه به این که افراد مسلمانان به طور عموم هیچ یک شایستگى منصب شهادت بر عقاید و اعمال جوارحى مردم را ندارند زیرا منصب شهادت از شئون روح قدس مانند رسول اکرم (ص) است که بر عقاید و اعمال جوارحى مردم احاطه و آگهى دارد و نیز از لوازم دعوت به حق و بدین اسلام است که پروردگار رسول گرامى را بدین منصب معرفى و اعلام فرموده است: «و جهدوا فی الله حق جهاده هو اجتبکم و ما جعل علیکم فی الدین من حرج ملة أبیکم إبرهیم هو سمیکم المسلمین من قبل و فی هذا لیکون الرسول شهیدا علیکم و تکونوا شهداء علی الناس فأقیموا الصلوة و اتوا الزکوة و اعتصموا بالله هو مولیکم فنعم المولی و نعم النصیر»؛ «برای خدا حق جهاد او را به جای آورید. او شما را به دین خود سرافراز کرده و در مقام تکلیف بر شما مشقت و رنج ننهاده است. آیین اسلام مانند آیین پدر شما ابراهیم خلیل (ع) است، که خدا از پیش، شما امت را در صحف او و در این قرآن مسلمان نامیده، تا رسول برای شما و  شما برای سایر خلق گواه باشید. پس نماز به پا دارید و به مستحقان زکات بدهید و به خدا متوسل شوید که او پادشاه، مولا، نگهبان، حافظ و ناصر شماست و نیکو ناصر و مولایی است.» (حج/ 78)
بدین قرینه لفظى مراد از خطاب در جمله «و تکونوا شهداء على الناس» متوجه به افراد خاصى از جامعه اسلام است که داراى صفت شهادت بر عقاید مردم مانند رسول اکرم (ص) هستند و خطاب به اوصیای رسول گرامى (ع) است که سمت هر یک از آنان ولایت و دعوت جامعه بشر به حق و به پیروى از برنامه قرآن است و نتیجه این منصب نیز آن است که شاهد بر عقاید و اعمال جوارحى مردم عصر و زمان خود باشند به شرحى که در آیه «یوم ندعوا کل أناس بإمامهم» ذکر شده است به این بیان که نظام تشریع که جامعه بشر بر این اساس است که در هر عصر و زمان رسول و یا پیامبر و یا امام از جانب پروردگار براى مردم تعیین می شود و همه افراد آن عصر و زمان باید از اقوال و هدایت آن رسول و یا امام به حق پیروى نمایند و هرگز عصرى از اعصار بشریت زمین خالى از حجت نبوده و نخواهد بود و بر حسب آیه «لیکون الرسول شهیدا علیکم» از زمان تشریع دین اسلام و تأسیس مکتب عالى قرآن صفت و منصب شهادت بر عقاید و اعمال مردم براى رسول گرامى مصدع اسلام معرفى و اعلام شده است و بر حسب آیه «و تکونوا شهداء على الناس» و آیات دیگر پس از رحلت رسول اکرم (ص) منصب شهادت بر عقاید و اعمال جوارحى مردم به عهده افراد خاصى از جامعه اسلامى نهاده شده که شایسته منصب شهادت بر عقاید و اعمال جوارحى مردم هستند. بدیهى است نیروى شهادت و آگهى بر عقاید و اعمال مردم از شئون روح قدس و به موهبت پروردگار است و از زمان تشریع دین اسلام تا پایان جهان منصب شهادت اختصاص به رسول گرامى (ص) و به اوصیای رسول (ع) داشته و دارد همچنان که منصب دعوت جامعه بشر به حق و به پیروى از برنامه مکتب قرآن اختصاص به رسول (ص) و اوصیاء (ع) دارد.
در ذیل این آیه روایات فراوانی درباره ی گواه بودن پیامبر و ائمه (ع) وجود دارد؛ مانند:
1- در کافى به سند خود از عبد الرحمن انماط فروش از امام صادق (ع) روایت کرده که گفت: «قریش را رسم چنین بود که مشک و عنبر به بت هاى پیرامون کعبه مى مالیدند و بت "یغوث" برابر در خانه و بت "یعوق" طرف دست راست کعبه و بت "نسر" طرف دست چپ آن قرار داشت و چون داخل حرم مى شدند براى یغوث سجده مى کردند و بدون اینکه سر بلند کرده و منحنى شوند، در همان سجده به طرف یعوق مى چرخیدند و سپس به طرف دست چپ آن به سوى نسر بر مى گشتند، آن گاه اینطور تلبیه مى گفتند: "لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک الا شریک هو لک، تملکه و ما ملک؛  لبیک اى خدا، لبیک اى خدا، تو شریکى ندارى، مگر آن شریکى که هم خودشان و هم ما یملکشان ملک تو است." خدا براى اینکه به آنان بفهماند بت ها مالک چیزى نیستند، مگس سبز رنگ که داراى چهار بال بود فرستاد و تمامى آن مشک و عنبر را که بر بت ها بود بخورد و این آیه را بدین مناسبت نازل کرد: «یا أیها الناس ضرب مثل فاستمعوا له...»
2- و در همان کتاب به سند خود از برید عجلى روایت کرده که گفت: به امام ابى جعفر (ع) عرض کردم معناى آیه «یا أیها الذین آمنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوا ربکم و افعلوا الخیر لعلکم تفلحون و جاهدوا فی الله حق جهاده» چیست؟ فرمود: «منظور این آیه ما هستیم، اجتبا شده نیز ماییم، ماییم که خداى تعالى در دین براى ما حرجى قرار نداده، پس "حرج" مضیقه اى است شدیدتر از آنچه کلمه "ضیق" افاده مى کند. در جمله "ملة أبیکم إبراهیم" نیز منظور فقط ماییم، "هو سماکم المسلمین" خداى عز و جل ما را مسلمان نامیده "من قبل" در کتاب هاى آسمانى گذشته، "و فی هذا" و در قرآن مسلمان خوانده، "لیکون الرسول شهیدا علیکم و تکونوا شهداء على الناس" رسول را گواه ما کرد. به آنچه که از ناحیه خداى تبارک و تعالى به ما رسانید و ما را گواه مردم قرار داد تا روز قیامت (به آنچه ما به ایشان رساندیم). پس هر کس روز قیامت را قبول دارد ما او را تصدیق مى کنیم و هر که منکر قیامت است ما منکر او خواهیم بود».
3ـ امام باقر (ع) می فرماید: رسول خدا (ص) گواه بر ماست در آنچه از جانب خدا به ما رسانده و ما گواهان مردم در روز قیامتیم، پس کسی که روز قیامت را تصدیق کند او را تصدیق خواهیم کرد و کسی که آن را تکذیب کند تکذیبش خواهیم کرد: «فرسول الله (ص) الشهید علینا بما بلغنا عن الله تبارک و تعالی و نحن الشهداء علی الناس یوم القیامة. فمن صدق یوم القیامة صدقناه و من کذب کذبناه»
4- در حدیثى از امام على بن موسى الرضا (ع) مى خوانیم که فرمود: «نحن حجج الله فى خلقه و نحن شهداء الله و اعلامه فى بریته؛ ما حجت هاى خدا در میان خلقیم و شاهدان او و نشانه هایش در میان مردمیم». در حقیقت مخاطب در جمله "لتکونوا" ظاهرا همه امتند اما در واقع گروهى از سران و بزرگان آنها مى باشد و خطاب به کل به خاطر جزء در تعبیرات روزمره فراوان است مثلا در آیه 20 سوره مائده مى خوانیم: که خداوند ضمن بر شمردن نعمت هایش بر بنى اسرائیل به آنها خطاب کرده مى گوید: «خداوند شما را ملوک و پادشاهان قرار داد» در حالى که مى دانیم افراد معدودى از آنها به این مقام رسیدند. البته "شهود" معنى دیگرى نیز دارد و آن "شهادت عملى" است، یعنى مقیاس سنجش و الگو بودن اعمال یک فرد نمونه و بارز براى اعمال سایرین، در این صورت تمام مسلمانان راستین چنین خواهند بود، چرا که آنها امت نمونه اى هستند با برترین آئین که مى توانند مقیاس و الگویى براى سنجش شخصیت و فضیلت در میان همه امتها باشند. در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (ص) مى خوانیم که خداوند چند فضیلت و برترى به امت اسلام داده است، از جمله اینکه در امت هاى پیشین، پیامبر آنها شاهد و گواه قومش بود ولى خداوند تمام امت مرا گواهان بر خلق قرار داده زیرا مى فرماید: «لیکون الرسول شهیدا علیکم و تکونوا شهداء على الناس» یعنى همانگونه که پیامبر (ص) اسوه و الگوى امت خویش است شما هم اسوه ها و الگوها براى مردم جهانید. این تفسیر در عین حال با تفسیر سابق منافات ندارد ممکن است همه امت شاهد و گواه باشند و امامان شاهدان و گواهان نمونه و ممتاز
5 ـ امیرالمؤمنین (ع) در زمان خلافت عثمان در میان گروهی از مهاجران و انصار درباره آیه مزبور فرموده، سلمان پرسید: یا رسول الله (ص) چه کسانی شما بر آنان شهید و آنان بر سایر مردم گواهند؟ پیامبر فرمود: مراد از این کسان 13 نفر می باشند نه سایر مردم. سلمان گفت: یا رسول الله بیان کن این گواهان چه کسانی هستند فرمود: من و برادرم (علی بن ابی طالب) و یازده نفر از فرزندانم: «بینهم یا رسول الله قال: أنا و أخى و أحد عشر من ولدى» بنابراین، همه ی امت اسلام نمی توانند گواه بر اعمال یکدیگر باشند، بلکه مراد یا خصوص پیامبر و ائمه (ع) است، یا کاملان از امت؛ زیرا آنان هم می توانند در روز قیامت گواه کردار باشند و به این معناست آیه ی «و کذلک جعلنکم أمة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» (بقره/ 143) گرچه برای شهید بودن آنان (ع) معنای دیگری ارائه شده است؛ چنان که امت اسلامی نیز صلاحیت شاهد بودن نسبت به امت های دیگر را دارد.


منابع :

  1. سید محمد حسین طباطبایی- ترجمه المیزان جلد ‏14- صفحه 585

  2. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی جلد 4- صفحه 415

  3. سید محمد حسینی همدانی نجفي- انوار درخشان جلد ‏11- صفحه 227

  4. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه ج‏لد 14- صفحه 185

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/119165