نیابت امام زمان در عصر غیبت

قرآن تعلیم نامه هدایت انسان است و آیین نامه تربیت و سیاست و امام مربی افراد و مدیر اجتماع است و هدف از حرکت دینی، سعادت انسان است معلوم است که این هدف تنها با حضور تربیت دینی در افراد و سیاست دینی در اجتماع تحقق می یابد، بنابراین این سوال پیش می آید که در عصر غیبت تکلیف چیست؟ و تحقق یافتن دین به چه صورت است؟
برای پاسخ این سوال لازم است که مسأله نیابت امام زمان (ع) بررسی گردد. معلم تربیت و سیاست، در عصر غیبت، نایب امام است. مسلمین در این عصر نیز بی سرپرست رها نشده اند. و طبق قاعده لطف کلامی (که در امامت بدان استدلال می شود) نایب امام، به جای امام قرار دارد. و احیا و اجرای احکام قرآن، و رهبری شعار قرآن، و تشکیل دادن جامعه قرآنی، به عهده او است. و نایب امام، در هر عصر، عالم بزرگ آن عصر است، عالم نمونه امام (عالم ربانی) و جامع همه شرایط لازم.
نیابت از امام، یک مقام تشریفاتی نیست، بلکه، یک مقام تشکیلاتی است. بنابراین، نمی تواند سازمان نیافته و دیمی و بی نظم و بی قاعده باشد. بلکه باید اصول لازم، در آن رعایت گردد، و از هرگونه هرج و مرج، و تعدد مراکز؛ و اختلاف نظر (که موجب تشتت قدرت مذهبی می شود) دور باشد.
هرکسی که سالی چند درس خواند و زحمت کشید و مجتهد شد (اگرشرایط لازم فقاهت را واجد گشت) فقیه هست، اما زعیم و رهبر و اقامه کننده سیاست اسلامی نیست، پس این نمی شود که هر کسی در این مقام قرار بگیرد، و جمعی را گرد آورد، اموالی را صرف کند، و قدرت مرکزی اسلامی را تجزیه نماید، و مسلمین را دشمنام سازد. رهبری برای نظم سازماندهی و ایجاد تشکیلات و بقا و گسترش تشیع است، هرچه با این هدف معارض باشد، کنار گذاشته می شود.
مقام نیابت از امام تجزیه بردار نیست. این مقام غیر از فقه دانستن و اجتهاد کردن و بیان احکام نمودن و مدرس خارج بودن است. این مقام، محتوای تشکیلاتی دارد. بنابراین، هم باید متوجه مصالح فرد باشد، از راه اشاعه تربیت اسلامی، و هم متوجه مصالح جمع، از راه اقامه سیاست اسلامی، بخصوص که میان تربیت (خط زندگی فردی) و سیاست (خط زندگی اجتماعی) جدایی نیست. هر یک در آن دیگری نقش سرنوشت ساز دارد.
اگر در جامعه ای، تربیت اسلامی نباشد، سیاست اگر اسلامی هم باشد، موفق نیست و کاری از پیش نمی برد. و اگر در جامعه ای، سیاست اسلامی نباشد، تربیت اگر اسلامی هم باشد، موفق نیست و کاری از پیش نمی برد.
اطاعت از احکام نایب امام، واجب است. نایب امام، در هر عصر، عالم کامل ربانی جامع آن عصر است. عالمی که، در بعد علم و آگاهی و تقوی و تعهد، نمونه و کامل باشد. چنین کسی، به جعل و نص و تعیین و تاکید امام (ع)، صاحب «ولایت شرعیه» است. و در هر عصر غیبت، پیروی از او لازم است. و حرکت در خط او، حرکت در خط دین و خط ائمه طاهرین است. و مقابله با او، و اهمال در امر او، و موضعگیری در برابر او، و جبهه گشایی در قبال او (تا چه رسد به قیام در برابر او توهین و تحقیر او) همه و همه، خروج از خط امامت و قرآن است. و خروج از خط امامت و قرآن، خروج از خط نبوت است. و خروج از خط نبوت، خروج از خط دین و توحید است.

 


منابع :

  1. محمدرضا حکیمی- خورشید مغرب- صفحه 227- 229

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/210711