معاد و حشر همه موجودات از نظر ملاصدرا

حال باید دید آیا حشر و معاد برای خصوص انسان است، یا برای موجودات دیگر هم هست؟ در آیات قرآن کریم وارد است: «إلی الله المصیر؛ و بازگشت (نهایی) به سوی خداوند است» (آل عمران/ 28)، «ألا´ إلی الله تصیر الامور؛ آکاه باش که کارها به خدا باز می گردد» (شوری/ 53)، «إلی الله ترجع الامور؛ همه کارها به خدا بازگردانده می شود» (بقره/ 210، آل عمران/ 109، انفال/ 44، الحج/ 76، فاطر/ 4، حدید/ 5).
صدرالمتألهین راجع به معاد و حشر همه موجودات در أسفار چنین گوید: کسی که در این اصول و قوانین ده گانه ای که ما بنیان آنها را استوار و ارکان آنها را مشید و محکم نمودیم و با براهین ساطعه و ادله قاطعه و روشن، چه در سائر کتابها و رسائل خود، و چه در این کتاب بخصوص به اثبات رساندیم تأمل کافی و تدبر وافی بنماید، به شرط سلامت فطرتش از آفت اعوجاج و انحراف، و مرض حسد و عناد، و اعتیاد به عصبیت و افتخار و استکبار، برای او شک و تردیدی در مسأله معاد و حشر نفوس و اجساد باقی نمی ماند؛ و بطور یقین میداند و حکم میکند به اینکه این بدن بعینه در روز قیامت محشور میشود به صورت جسد؛ و برای او منکشف میشود که معاد در روز بازپسین، مجموع نفس و بدن بعینهما و شخصهما خواهند بود؛ و آنچه در قیامت مبعوث میگردد خود این بدن است، نه بدن دیگری که با او مباین بوده باشد، خواه آن بدن عنصری باشد همچنانکه جمعی از اسلامیون به آن معتقدند، یا مثالی باشد چنانکه إشراقیون به آن معتقدند.
و آنچه گفتیم همان اعتقاد صحیح و مطابق با شریعت و ملت، و موافق با برهان و حکمت است. پس کسی که به گفتار ما ایمان آورد و آن را تصدیق کند، به روز جزاء ایمان آورده است و از مؤمنان حقیقی گردیده است. و قصور و کوتاهی از آن، خذلان و قصور از درجه عرفان و قول به این است که اکثر قوا و طبایع از بلوغ و رسیدن به غایاتشان و از وصول به کمالاتشان و به نتائج شوق ها و حرکت هایشان به حال تعطیل در آمده اند. و لازمه اش این است که آنچه را که خداوند در غرائز طبیعت های کونیه و سرشت ها و جبلی های عالم خارج قرار داده است از طلب کمال و توجه به مافوق خودشان، همه هباء و بی نتیجه و عبث و هدر و باطل باشد. چون برای هر یک از قوای نفسانیه و غیرنفسانیه، کمال مخصوص به خود آنهاست و لذت و رنج، و ملایمت و منافرت متناسب و لائق به خود آنهاست؛ و بحسب آنچه را که کسب می کنند یا بجا می آورند، البته در طبیعت جزاء و وفاء دارند؛ همانطور که این مطلب را حکماء اثبات و تقریر کرده اند که: برای جمیع مبادی و قوا، خواه عالی باشد یا پائین، غایات طبیعیه موجود است.
«و لکل وجهة هو مولیها فاستبقوا الخیرات أین ما تکونوا یأت بکم الله جمیعا؛ از برای هر موجود، وجهه ای است که خداوند آن وجهه را می کشد و هدایت و رهبری میکند و به هر جا بخواهد بر میگرداند در رسیدن و وصول به خیرات، از یکدیگر پیشی بگیرید و مسابقه کنید! هر جا که باشید خداوند همگی شما را خواهد آورد (بقره/ 148)». و نیز اشاره به همین است گفتار خداوند تعالی: «ما من دآبة إلا هو ءاخذ بناصیتهآ إن ربی علی صراط مستقیم؛ هیچ جنبنده ای نیست مگر آنکه خداوند پیشانی و مقدرات او را در دست دارد. و بدرستیکه پروردگار من در راه مستقیم است» (هود/ 56).
و همانطور که ما روشن ساخته ایم، تمام جواهر طبیعیه و موجوداتی که در عالم ماده هستند، همه جنبنده و دابه هستند، به علت همان حرکات ذاتیه و جوهریه که در آنهاست؛ بنابراین خداوند مقدرات نفوس و طبایع آنها را بدست میگیرد و به سمت خود می کشد و جذب می نماید. و هر کس این گفتار ما را به خوبی دریابد و تحقیقا بفهمد، به یقین میداند که تمام کائنات باید به خدا رجوع کنند؛ و مطلب بر او مشتبه نمی گردد. و اینست مقتضای حکمت و وفاء به وعد و وعید و لزوم مکافات در طبیعت و مجازات. و ما یک رساله جداگانه در این باب تألیف کرده ایم، که در آن حشر جمیع موجودات عالم تکوین حتی جمادات و نباتات را بسوی خانه آخرت، و حشر همه را بسوی خداوند تعالی، با بیانات واضحه و قواعد صحیحه برهانیه اثبات کرده و مبرهن ساخته ایم.
مبنای آن رساله حشر بر اینست که: تعطیل در عالم طبیعت نیست، و در میان عالم خلقت، ساکنی وجود ندارد، پس جمیع موجودات رو بسوی غایت و مقصد مطلوب بوده و در حرکت هستند، الا آنکه حشر هر چیزی بسوی آن چیزیست که مناسب و مجانس با اوست. از برای انسان حشری است مناسب با او، و از برای شیاطین مناسب آنها، و از برای حیوانات مناسب با آنها، و از برای نباتات و جمادات بحسب آنها. همچنانکه خداوند تعالی درباره حشر افراد انسان میفرماید: «یوم نحشر المتقین إلی الرحمـ'ن وفدا* و نسوق المجرمین إلی جهنم وردا؛ (روز قیامت) روزی (است) که ما مردمان متقی و پرهیزکار را بسوی خداوند رحمن مجتمعا می بریم* و مردمان مجرم و گناهکار را بسوی جهنم روانه می سازیم» (مریم/ 85-86)
و درباره حشر شیاطین فرموده است: «فو ربک لنحشرنهم و الشیـ'طین؛ پس سوگند به پروردگار تو که ما این دسته از مردم و شیاطین را محشور می گردانیم» (مریم/ 68).
و درباره حشر حیوانات فرموده است: «و إذا الوحوش حشرت؛ و در آن زمانی که حیوانات وحشی محشور می شوند» (تکویر/ 5) و نیز فرموده است: «والطیر محشورة کل له أواب؛ و پرندگان را گرد آوردیم که همه به سوی او باز می گشتند» (ص/ 19).
و درباره حشر نبات فرموده است: «و النجم و الشجر یسجدان؛ و گیاه و درخت، سجده خدا را می نمایند» (رحمن/ 6) و نیز فرموده است: «و تری الارض هامدة فإذآ أنزلنا علیها المآء اهتزت و ربت و أنـبتت من کل زوج بهیج* ذلک بان الله هو الحق وانه علی کل شیء قدیر* وان الساعة آتیة لا ریب فیها و أن الله یبعث من فی القبور؛ و می بینی تو زمین را که به صورت خشک و بدون گیاه درآمده است، و ما چون آب را بر آن فرود آوریم به حال اهتزاز و حرکت درآید و نمو کند و از هر نوع با طراوت و زیبا در آن بروید* این (قدرت نماییها) بدان سبب است که خدا خود حق است و اوست که مردگان را زنده می کند و (هم) اوست که بر هر چیزى تواناست* و (هم) آنکه رستاخیز آمدنى است (و) شکى در آن نیست و بدرستیکه خداوند افرادی را که در قبرها هستند مبعوث میکند» (حج/ 5-7).
و درباره حشر جمیع موجودات میفرماید: «و یوم نسیر الجبال و تری الارض بارزة وحشرنـ'هم فلم نغادر منهم أحدا* و عرضوا علی ربک صفا؛ و در روزی که ما کوهها را به حرکت و سیر در می آوریم و می بینی تو زمین را روشن و ظاهر، و ما تمام افراد را محشور می سازیم و از یک نفر از آنها دریغ نمی کنیم* و همه آنها بصورت صف کشیده بر پیشگاه پروردگارت عرضه می شوند» (کهف/ 47-48) و نیز می فرماید: «إنا نحن نرث الارض و من علیها و إلینا یرجعون؛ و بدرستیکه تحقیقا ما خودمان زمین را با آن کسانی که بر روی آن هستند به ارث خواهیم برد، و بسوی ما بازگشت می کنند» (مریم/ 40)، و نیز می فرماید: «کما بدأنا´ أول خلق نعیده؛ و همچنانکه ما اول آفرینش را ایجاد و ابتدا کردیم، دوباره آنرا بازگشت میدهیم» (انبیاء/ 104).


منابع :

  1. سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 6- صفحه 221-227

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/25835