تأثیر جامعه ناسالم در شکست مسلمانان

قرآن یک جو روحی و معنوی عالی برای انسان قائل است و لازم می داند که هر فردی این جو را پاک و سالم نگه دارد. اما از آنجا که در یک جو اجتماعی ناسالم تلاش فرد برای پاک ماندن، اغلب عقیم و ناموفق خواهد بود قرآن تأکید می کند که انسانها تمام تلاش خود را برای تصفیه و تزکیه محیط اجتماعی خود بکار برند. قرآن صریحا عنوان می کند که آن عشقها و ایمانها و بینشها و گرایشهای متعالی و آن اثر گذاشتن های قرآن و پندپذیری از آن و .... همه بستگی به این دارد که انسان و جامعه انسانی از رذالتها و دنائتها و هوی پرستی ها و شهوت رانی ها دور بماند.
تاریخ بشر نشان می دهد که هرگاه قدرتهای حاکم می خواهند جامعه ای را تحت سلطه خود قرار دهند و آن را استثمار کنند، تلاش می کنند تا روح جامعه را فاسد کنند و برای این منظور تسهیلات شهوت رانی را برای مردم زیاد می کنند و آنها را به شهوت رانی ترغیب می کنند.
نمونه عبرت انگیزی از این شیوه کثیف فاجعه ای بود که در اسپانیای مسلمانان که یکی از سرچشمه های رنسانس به حساب می آید و از پیشرفته ترین تمدنهای اروپا محسوب می شد، برای مسلمانان اتفاق افتاد. مسیحیان برای خارج کردن اسپانیا از جنگ مسلمانان، از راه فاسد کردن روحیه و اخلاق جوانان مسلمان وارد عمل شدند. تا آنجا که توانستند وسایل لهو و لعب و شهوت رانی را به سهولت در اختیار مسلمانان قرار دادند و در این کار تا آنجا پیش رفتند که حتی سرداران و مقامات دولتی را نیز فریفتند و آنان را آلوده ساختند و به این ترتیب توانستند عزم و اراده و نیرو و شجاعت و ایمان و پاکی روح مسلمین را از میان بردارند و آنها را به آدمهایی زبون و ضعیف و شهوت ران و شرابخواره و زنباره مبدل کنند. و پرواضح است که غلبه و پیروزی بر چنین مردمی، کار دشواری نیست.
مسیحیان به انتقام حکومت 300-400 ساله مسلمانان آنچنان انتقامی از آنان گرفتند که تاریخ نیز از بازگو کردن آن جنایات شرمسار است. همان مسیحیانی که بر حسب تعلیمات عیسی (ع) موظفند وقتی سیلی به سمت راست صورتشان می خورد سمت چپ صورت خود را پیش بیاورند، در اندلس دریای خون از کشتگان مسلمان به راه انداختند و روی چنگیزخان را سفید کردند البته شکست مسلمانان نتیجه دون همتی و فساد روح خود آنان بود و مکافات عمل نکردن به قرآن و دستورات آن.
در زمان ما نیز استعمار هر جا که پای می گذارد، تکیه روی همان موضوعی می کند که قرآن درباره اش هشدار داده است، یعنی می کوشد تا دلها را فاسد کند. دل که فاسد شد دیگر از عقل کاری که برنمی آید هیچ، خود تبدیل به زنجیر بزرگتری بر دست و پای انسان می شود. این است که می بینیم استعمارگران و استثمارکنندگان انسان، از باز کردن مدرسه و دانشگاه بیم ندارند و حتی خود در تأسیس آن اقدام می کنند، اما از سوی دیگر با تمام قوا می کوشند تا قلب و روح دانشجو و دانش آموز را فاسد و تباه کنند، آنها از این حقیقت بخوبی آگاهند که قلب و روح مریض و بیمار هیچ کاری نمی تواند صورت دهد و به هر پستی و بهره کشی و استثمار تن می دهد.
قرآن به تعالی و پاکی روح جامعه اهمیت زیادی می دهد. در آیه 2 سوره مائده شریفه می فرماید: «و تعاونوا علی البر والتقوی و لاتعاونوا علی الاثم والعدوان؛ و در راه نیکی و تقوا با یکدیگر همکاری کنید، و در گناه و تعدی دستیار هم نشوید». یعنی اولا دنبال کار خیر و نیک باشید و گرد پلیدی و زشتی نگردید و ثانیا کار نیکو را دسته جمعی و گروهی انجام دهید نه به صورت انفرادی و تنها.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 1 و 2- صفحه 65-63

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/26766