وضعیت اهل حق در زمان ظهور در دیگر کتب آسمانی

در همه ادیان زنده جهان اعتقاد به ظهور منجی وجود دارد. در این میان ادیان بزرگ جهان، اسلام زرتشت، مسیحیت و یهودیت گوی سبقت را از دیگران ربوده و بیشتر در این باره سخن گفته اند. خداوند در قرآن می فرماید:«ولقد کتبنا فی الزبور بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون؛ و همانا در زبور بعد از تورات نوشتیم که زمین را بندگان صالح به ارث خواهند برد.»(انبیاء/ 105)

در تورات
در کتاب اشعیاء نبی (از کتب عهد عتیق) چنین آمده است: مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد، و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود... و کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت. و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید، و گوساله و شیر پرواری با هم...، (اشعیاء نبی، ص11، 1-6) در کتاب دانیال نبی نیز وعده رستگاری عمومی را می ‏دهد: و در آن زمان میکائیل امر عظیمی که برای پسران قوم تو ایستاده است خواهد برخاست، و چنان زمان تنگی خواهد شد که از حینی که امتی به وجود آمده است تا امروز نبوده است، و در آن زمان هر یک از قوم تو که در دفتر مکتوب یافت شود، رستگار خواهد شد، و بسیاری از آنانی که در زمین خوابیده ‏اند بیدار خواهند شد، اما اینان به جهت حیات جاودانی و آنان به جهت خجالت و حقارت جاودانی و حکیمان مثل روشنایی افلاک خواهند درخشید، و آنانی که بسیاری را به راه عدالت رهبری می ‏نمایند، مانند ستارگان خواهند بود تا ابد الآباد. اما تو ای دانیال! کلام را مخفی دار، و کتاب را تا زمان آخر مهر کن. (دانیال نبی، ص12، 1-4)
مزامیر داود ظاهرا این کتاب همان زبور داود است که به صراحت بیان می ‏کند که منتظران خداوند، حلیمان و صالحان وارث زمین می‏ شوند: زیرا که شریران منقطع خواهند شد، و اما منتظران خداوند وارث زمین خواهند بود. هان! بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود، در مکانش تأمل خواهی کرد و نخواهد بود، و اما حلیمان وارث زمین خواهند شد، و از فراوانی سلامتی متلذذ خواهند گردید... نعمت اندک یک مرد صالح بهتر است از اندوخته ‏های شریران کثیر، زیرا که بازوهای شریران شکسته خواهد شد، و اما صالحان را خداوند تأیید می‏ کند. (کتاب مزامیر، ص37، 9-18) در قسمتی دیگر نیز چنین آمده است: و اما نسل شریر منقطع خواهد شد، صالحان وارث زمین خواهند بود، و در آن تا به ابد سکونت خواهند نمود. (همان، ص37، 29-30)
این جملات مؤید همین است که مراد از زبور، زبور داود است زیرا به صراحت کلام خداوند در قرآن در اینجا آمده است. در تورات از علائم ظهور، وظائف منتظرین، دوران پس از ظهور، شخص مسیحا و مدینه فاضله ای که پس از آن به وجود می آید سخن گفته شده است و سعی نموده مخاطبان خود را به آینده امیدوار کرده و از این طریق تحمل مشکلات و سختی ها را آسان نماید. «اگرچه تاخیر نماید برایش منتظر باش زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد کرد؛ بلکه جمیع امتها را نزد خود جمع می کند و تمامی قومها را برای خویشتن فراهم می آورد.»
همان طور که در متن تورات آمده است موعود جهانی تمام امتها را نزد خود جمع می کند وتمامی قوم ها را برای خویشتن فراهم می آورد و این همان تشکیل حکومت جهانی امام مهدی (ع) در اسلام است. برای زمان ظهور علائم ونشانه هایی در تورات ذکر شده است که با دقت در آنها می توان رابطه بین آنها و پیشگویی های اسلام پیدا کرد.
به عنوان مثال (صیحه آسمانی) را یاد آور می شود و اینکه نوای عدالت و بشارت ظهور او از آسمانها اعلام می شود. «آسمانها عدالت او را اعلام کنند وجمیع قومها جلال او را می بینند و پرستندگان بتهای تراشیده خجل می شوند.» (جمله های 3 و 25 مزمور داوود- مزمور 97) حتی در بخشی از تورات به قائم اشاره شده است و اینکه همه انسانهایی که در آن عصر زندگی می کنند رستگاری خواهند دید. «در آن زمان امیر عظیمی که برای قوم تو قائم است بر خواهد خواست و چنان زمان ننگی خواهد شد که از حینی که بین امت بوجود آمده است تا امروز نبوده است و در آن زمان هر یک از قوم تو که در دفتر مکتوب یافت شود رستگار خواهد شد. (دانیال نبی- باب 12) «و آنانی که بسیاری را به راه عدالت رهبری می نمایند مانند ستارگان خواهند بود تا ابدالاباد. (دانیال نبی- باب12- بند های 1-5-10-13)
همان طور که از متن تورات بر می آید انسانهای سعید و درستکاری که قبل از ظهور از دنیا رفته اند هنگامه ظهور از خاک بر می خیزند و چون ستار گانی می درخشند، در اسلام نیز به این موضوع تصریح شده است. به عنوان نمونه امام صادق (ع) می فرمایند: «هرکس چهل صباح دعای عهد را بخواند از یاران قائم خواهد بود و اگر پیش از قیام او بمیرد از خاک بر می خیزد و به یاری او می شتابد.» (مفاتیح الجنان- شرح دعای عهد) بیشتر تعابیری که در تورات برای دوران پس از ظهور استفاده شده است، جنبه تمثیلی و استعاری دارد و کمتر به طور صریح از آن دوران سخن گفته شده است.
در فرهنگ تورات شریران همان ظالمان و ستمگران هستند که جهان را از ظلم و جور پر می کنند. این شریران تا زمان ظهور به ظلم می پردازند و راست روانان را می کشند. اما با ظهور موعود دستهایشان بسته خواهد شد و دیگر مجالی برای جولان ظلم ندارند. شریران منقطع خواهند شد اما منتظران خداوند و وارث زمین خواهند گردید. «هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود و اما حکیمان وارث زمین خواهند شد شریران شمشیر را برهنه کرده و کمان را کشیده اند تا مسکین و فقیر را بیاندازند و راست رویان را مقتول سازند. شمشیر ایشان بر دل ایشان فرو خواهد رفت و کمانهای ایشان شکسته خواهد شد.»
بازوهای ایشان شکسته اما صالحان را خداوند تایید می کند. خداوند روزهای صالحان را می داند و میراث ایشان ابدی خواهد بود و دشمنان خداوند مثل خرمی مرتع ها فانی خواهند شد. بلی مثل دخان فانی خواهند شد. شریر قرض می کند و وفا نمی کند اما صالح رحیم و بخشنده است. آنانی که از وی برکت یابند وارث زمین گردند و آنان که ملعون وی هستند منقطع می شوند. صالحان وارث زمین خواهند بود و در آن تا ابد سکونت خواهند کرد. دهان صالحان حکمت را بیان می کند و زبان او انصاف را ذکر می کند. شریعت خدای وی در دست اوست پس قدم هایش نخواهد لرزید. (زبور داوود-مزبور 7-جمله 9) در 35 بخش از مزامیر 150 گانه نیز ظهور منجی موجود است. "زیرا که شریران منقطع خواهند شد، و اما منتظران خداوند، وارث زمین خواهند شد. هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود و..." (کتاب مزامیر، مزمور، بعد 37، 90، 12)

در انجیل:
در اناجیل کنونی از آمدن «پسر انسان» خبر می ‏دهد. در انجیل متی چنین آمده است: همچنانکه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر می ‏شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد... آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد، و در آن وقت جمیع طوایف زمین سینه ‏زنی می ‏کنند، و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال عظیم می ‏آید، و فرشتگان خود را با صور بلند آواز فرستاده، برگزیدگان او را از بادهای اربعه از کران تا به کران فلک فراهم خواهند آورد... اما از آن روز و ساعت هیچ‏کس اطلاع ندارد، حتی ملائکه آسمان، جز پدر و بس، لیکن چنانچه ایام نوح بود، ظهور پسر انسان نیز چنان خواهد بود... پس بیدار باشید، و حاضر باشید، زیرا در ساعتی که گمان نبرید، پسر انسان می ‏آید. (انجیل متی، ص24، 27، 30-31، 36-37، 42)
در انجیل مرقس چنین آمده است: آنگاه پسر انسان را ببینند که با قوت و جلال عظیم بر ابرها آید، در آن وقت فرشتگان خود را از جهات اربعه از انتهای زمین تا به اقصای فلک فراهم خواهد آورد... ولی از آن روز و ساعت غیر از پدر هیچ‏کس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم. پس بر حذر و بیدار شده، دعا کنید زیرا نمی ‏دانید که آن وقت کی می‏ شود... مبادا ناگهان آمده شما را خفته یابد، اما آنچه به شما می‏ گویم به همه می‏ گویم، بیدار باشید. (انجیل مرقس، ص14، 36-37، 32-33، 36-37) در انجیل لوقا نیز چنین آمده است: کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را افروخته بدارید... پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمی‏ برید، پسر انسان می‏ آید. (انجیل لوقا، ص12، 35)
آنچه در اناجیل مختلف اعم از یوحنا، برنابا، متی، و لوقا درباره مهدی موعود گفته شده است همگی حکایت از مدینه فاضله ای می کند که در دوران پس از ظهور به وجود خواهد آمد، بیشتر نویدهای انجیل تعبیر (پسر انسان) است. این تعبیر طبق نوشته ها (مسترهاکس) آمریکایی بیش از 80 بار در انجیل و ملحقات آن ذکر شده که فقط 30 مورد آن به حضرت عیسی قابل تطبیق و 50 مورد آن از نجات دهنده ای سخن می گوید که در آخر الزمان ظهور خواهد کرد. عیسی با او خواهد آمد و او را جلال خواهد بخشید. در انجیل نیز وظایفی برای منتظرین گفته شده است در این وظایف تاکید بر آمادگی قبل از ظهور شده است.
«کمرهای خود را بسته و چراغهای خود را افروخته بدارید و شما همانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشند که چه وقت مراجعت کند تا هر وقت آید و در را بکوبد بی درنگ در برای او باز کند.» (انجیل لوقا- باب 12-جمله 35) در میان امتها گوئید که خداوند سلطنت می گیرد، ربع مسکونی پایدار می شود و جنبش نخواهد خورد. قومها را به انصاف داوری خواهد نمود. آسمان شادی کند و زمین مسرور گردد. دریا و پری آن غرش نماید. صحرا و هرچه در آن است به وجد آید آنگاه تمام درختان جنگل ترنم خواهد کرد زیرا که می آید، زیرا که برای داوری جهان می آید، ربع مسکونی را به انصاف داوری خواهد کرد. با تمام تفاوتهایی که در ادیان مختلف درباره موعود آخرالزمان گفته شده است لیکن اتفاق نظر بر ظهور منجی از نسل داوود (ع) و تشکیل مدینه فاضله ای که پس از قیام قائم به وجود می آید تاکیدی است بر شمولیت آن.
اینها نمونه ‏هایی از وعده الهی است که در کتب آسمانی قبل از اسلام آمده است، و با بررسی در اعتقادات ادیان و مکاتب مختلف روشن می‏ شود که همه در انتظار مصلح بزرگی هستند که با ظهور خود، ظلم و جور را از بین می‏ برد، و جهان را از عدالت پر می‏ کند.
در قرآن کریم نیز علاوه بر آیاتی که بیان شده، در آیه محل بحث بشارت چنین روزی را از تورات و زبور بیان کرده است. اما چرا از میان همه کتابهای آسمانی، فقط از این دو کتاب نام برده شده است؟ بعضی گفته ‏اند: ممکن است به خاطر آن باشد که داود یکی از بزرگترین پیامبرانی بوده که تشکیل حکومت حق و عدالت داد، و بنی‏ اسرائیل نیز مصداق روشن قوم مستضعفی بودند که بر ضد مستکبران قیام کردند، و دستگاه آنها را به هم پیچیدند، و وارث حکومت و سرزمین آنها شدند. آیه «ولقد کتبنا فی الزبور بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون؛ و همانا در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.»(انبیاء/ 105) بحثهایی مطرح است که:

معنای وراثت زمین:
وراثت زمین به معنای این است که سلطنت بر منافع از دیگران به صالحان منتقل می ‏شود، و برکات زندگی در زمین مختص ایشان می ‏شود. درباره این آیه بین مفسران اختلاف است که آیا مراد از این وراثت در دنیاست، یا در آخرت، و یا هر دو؟ وراثت در آخرت یعنی وارث بهشت می‏ شوند. کسانی که این نظریه را پذیرفته ‏اند؛ دلیلشان این آیه شریفه است که خداوند از بهشتیان حکایت می‏ کند. آنها در بهشت می‏ گویند:«و قالوا الحمدلله الذی أورثنا الأرض، نتبوء من الجنة حیث نشاء؛ و گفتند: سپاس برای خدایی است که ما را وارث زمین کرد، و هر جا از بهشت که بخواهیم مأوی می‏گزینیم.» (زمر/ 39) در جای دیگر نیز خداوند می‏ فرماید: «أولئک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس؛ اینها همان وارثان هستند، کسانی که بهشت را به ارث می برند.» (مؤمنون/ 11) اما کسانی که می ‏گویند مراد از این آیه وراثت در دنیاست، در حقیقت آن را هم سیاق با آیات دیگری می ‏دانند که خداوند به مؤمنان صالح و مستضعفان وعده خلافت در زمین و وراثت آن داده است. البته آیه اختصاص به وراثت دنیایی و آخرتی ندارد، بلکه با اطلاقی که دارد شامل هر دو می ‏شود. اما به نظر می ‏رسد که کلمه «ارض» وقتی به صورت مطلق آورده می‏ شود مراد دنیا و این جهان است، و برای آخرت نیاز به قرینه دارد، و چون در اینجا قرینه ‏ای نیست، بنابراین، این آیه خبر از روزی می ‏دهد که در دنیا حکومت به دست صالحان می ‏افتد.

پیام آیه:
آیا این آیه قانونی کلی و فراگیر در همه زمانها و مکانهاست، و یا اینکه مربوط به موقعیت خاصی از زمان است؟ سید قطب این آیه را بیانگر سنت الهی می ‏داند و معتقد است که هر جا دو عنصر ایمان قلبی و نشاط عمل در امتی جمع شود، در هر موقعیت تاریخی که باشند وارث زمین می ‏شوند، اما وقتی این دو عنصر جدا شود، کفه ترازو بالا می ‏رود و پیروزی نصیب کسانی می‏ شود که به وسیله ‏های مادی تمسک کرده ‏اند. اصل این مسأله حق است که سنت الهی بر این است که هر جا مؤمنان صالح به ضعف کشیده شوند و با استمداد از خداوند قیام کنند و در راه خدا با ظالمان بجنگند، خداوند به آنها وعده پیروزی داده است، و چنین کسانی در همان محدوده خود وارث زمین می ‏شوند، و احکام خدا را اجرا می‏ کنند. اما، به نظر می ‏رسد که در این جهت، سیاق این آیه با سایر آیات متفاوت است. این آیه حکایت از آینده ‏ای می‏ کند که عدالت جهانی حکمفرما و جهان به دست صالحان اداره می‏ شود. مفسر این آیه، روایاتی است که از فریقین نقل شده است که به وسیله یکی از اهل بیت پیامبر، جهان پس از اینکه از ظلم و جور پر شد، سرشار از عدالت فراگیر می‏ شود.
بنابراین نمی‏ توان گفت که مراد این آیه، زمان بعثت پیامبر اسلام (ص) و تشکیل حکومت اسلامی در مدینه است. زیرا اولا، گرچه دین اسلام، دینی جهانی است، اما در آن زمان و بعد از آن فراگیر نشد. و قلمرو آن محدوده معینی بود، و ثانیا، همان‏طور که بیان شد، روایات زیادی از فریقین نقل شده که خود آن حضرت خبر از روزی می‏ دهد که به وسیله یکی از اهل بیتش زمین بعد از پر شدن از ظلم و جور، از قسط و عدل پر خواهد شد. بنابراین، چنین روزی مربوط به زمان ظهور اسلام و بعثت نبی ‏اکرم نیست، در حقیقت ظهور اسلام مقدمه و زمینه‏ سازی برای چنین روزی است. و اگر قبل از آن روز موعود، قیام و نهضت دینی صورت گیرد و به وسیله مصلحان دین حکومتی بر مبنای دین تشکیل شود، این حکومت سایه ‏ای از آن روز موعود است. خلاصه کلام این که خداوند در این سوره (سوره انبیا) بعد از بیان قیام پیامبران بر ضد باطل و برخورد ناشایست دشمنان لجوج و مردمان غافل، خبر از روزی می ‏دهد که در سراسر عالم، حق بر باطل، توحید بر شرک، و عدالت بر ظلم پیروز می ‏شود، و آینده ‏ای درخشان و سعادتمند در پیش روی بشریت است.
خداوند در کتب آسمانی پیشین نیز تحقق چنین روزی را وعده داده است، همچنانکه شیخ طوسی از امام باقر (ع) روایت می‏ کند که: این وعده ‏ای به مؤمنان است که آنها وارث همه زمین می‏ شوند. در روایت اسلامی سخن از گروهی زبده است، که به محض ظهور امام به آن‏ حضرت ملحق می ‏شوند. بدیهی است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمی ‏شوند و به قول معروف از پای بوته هیزم سبز نمی‏ شوند. معلوم می ‏شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینه هایی عالی وجود دارد که چنین گروه زبده را پرورش می‏ دهد. این خود می ‏رساند که نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده‏ است، بلکه فرضا اگر اهل حق از نظر کمیت قابل توجه نباشد از نظر کیفیت‏ ارزنده ‏ترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء. از نظر روایات اسلامی در مقدمه قیام و ظهور امام یک سلسله قیامهای‏ دیگر از طرف اهل حق صورت می‏ گیرد، آنچه به نام قیام یمانی قبل از ظهور بیان شده است نمونه‏ ای از این سلسله قیامها است. از مجموع آیات و روایات استنباط می ‏شود که قیام مهدی موعود (ع) آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان بر پا بوده است. مهدی موعود تحقق بخش ایده ‏آل همه انبیاء و اولیاء و مردان مبارز راه‏ حق است.
 


منابع :

  1. مرتضی مطهری- قیام و انقلاب مهدی ،صفحه 59و58 ،

  2. جولیوس گرینسون- انتظار مسیحا در آئین یهود- ترجمه حسین توفیقی- صفحه 176

  3. سادات شیرازی- نوید و پیام- صفحه 60

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/26930