توحید و عدالت مبنای سیره پیامبر اکرم (ص)

یگانه پایه و اساسی که پیغمبر اکرم (ص) به امر خدای متعال بنیاد دین خود را روی آن قرار داده و آن را مایه سعادت جهانیان شناخته، اصل توحید است. به موجب اصل توحید، کسی که مبدا آفرینش جهان و سزاوار پرستش است، خدای یگانه می باشد و برای کسی جز خدای متعال نمی توان سر تعظیم فرود آورده، کرنش نمود. بنابراین، روشی که در جامعه بشری باید معمول شود این است که همه با هم برابر و برادر باشند و کسی را جز خدا فرمان روای بی قید و شرط خود قرار ندهند، چنان که خدای متعال می فرماید: «قل یا هل الکتاب تعالوا الی کلمة سوآء بیننا و بینکم الانعبد الا الله ولا نشرک به شیئا ولایتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون؛ بگو: ای اهل کتاب، بیایید در یک کلمه اتفاق داشته باشیم و آن این است که کسی را جز خدای جهان نپرستیم و این که بعضی از ما بعضی دیگر را خداوندگار و فرمان روای بی قید و شرط قرار ندهد» (آل عمران/ 64).
طبق این دستور آسمانی، آن حضرت در سیرت خود همه را برابر و برادر هم قرار می داد و در اجرای احکام و حدود الهی، هرگز تبعیض و استثنا قایل نبود و میان آشنا و بیگانه، قوی و ضعیف، غنی و فقیر، مرد و زن فرقی نمی گذاشت و هرکس را بر اساس احکام و قوانین دین، به حقوق خود می رسانید. کسی حق تحکم و فرمان روایی و زورگویی به کس دیگر نداشت و مردم در بیرون از مرز قانون، حداکثر آزادی را داشتند. (البته آزادی در مقابل قانون نه تنها در اسلام بلکه در هیچ قانونی از قوانین اجتماعی معنی ندارد). همین روش آزادی و عدالت اجتماعی است که خدای متعال در معرفی پیغمبر گرامی خودش ذکر می فرماید: «الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة و الانجیل یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث و یضع عنهم اصرهم والاغلال التی کانت علیهم فالذین آمنوا به و عزروه و نصروه واتبعوا النور الذی انزل معه اولئک هم المفلحون* قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعا؛ آنان که پیروی می کنند از پیامبر امی ما که وصف او در تورات و انجیل مسطور است، پیامبری که ایشان را به آنچه با فطرت و نهاد خدادادی خود، خوبی آن را درک می کنند، امر می نماید و از آنچه با فطرت خود، خوب نمی شمارند نهی می کند و چیزهایی پاک را برای ایشان حلال و چیزهایی پلید را حرام می کند، پیامبری که هرگونه مقررات سخت و دشوار و زنجیرهای آزادی کش را از ایشان برمی دارد، کسانی که به وی ایمان آوردند و احترام و یاریش کردند و از نوری (قرآن) که به وی نازل شده، پیروی کردند، رستگار می باشند. ای پیامبر ما به مردم بگو: من از جانب خدا به سوی همه شما فرستاده شده ام. (یعنی روشی که خدای متعال به من دستور داده در میان شما اجرا خواهم کرد) (اعراف/ 157-158).
و از این جا است که پیغمبر اکرم (ص) در زندگی خود هیج گونه امتیازی برای خود قرار نداد و هرگز پیش کسی که سابقه آشنایی با آن حضرت نداشت، از سایر مردم تمییز داده نمی شد، به کارهای خانگی می پرداخت، همه را شخصا می پذیرفت و به سخن ارباب حاجت شخصا گوش می داد، روی تخت و در صدر مجلس نمی نشست، در موقع حرکت، مرکب و تشریفات رسمی نداشت و اگر مالی به دستش می رسید، بیش تر از مخارج ضروری خود را به فقرا می داد و گاهی موجودی ضروری خود را نیز به مستمندان داده، خود با گرسنگی می گذرانید و همیشه مانند فقرا زندگی می کرد و با فقرا می نشست، در احقاق حقوق مردم کمترین مسامحه به خرج نمی داد ولی در حقوق شخصی خود، حداکثر عفو و اغماض (را) به کار می برد، وقتی در فتح مکه سران قریش را به حضورش جلب کردند، با این که پیش از هجرت، آن همه ستم ها به وی کرده و پس از هجرت نیز فتنه ها برانگیخته بودند و جنگ های خونین با وی نموده بودند، کمترین تندی بروز نداد و همه را عفو فرمود. درود خدا بر او و بر خاندانش باد.


منابع :

  1. سید محمدحسین طباطبائی- اصول عقاید و دستورات دینی 1 و 4- صفحه 196-198

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/27602