اخلاص و راستی از عوامل ورود به بهشت در قرآن

درباره اوصاف بهشتیان آیات فراوانی در قرآن مجید وارد شده که در مجموع صفات و اعمالی که انسان را به بهشت می رساند و او را در آن جایگاه رفیع و والا جای می دهد، کاملا مشخص می سازد، و دیدگاه اسلام را در مسأله نجات و سعادت ابدی و تکامل بشر روشن می کند. خلوص عقیده، خلوص عمل و خلوص نیت یکی از کلید های بهشت است، چنانکه در آیات 39 تا 43 صافات می خوانیم: "و ما تجزون الا ما کنتم تعلمون الا عباد الله المخلصین اولئک لهم رزق معلوم-  فوا که و هم مکرمون- فی جنات النعیم" «شما جز به همان اعمالی که انجام می دادید جزا داده
نمی شوید، مگر بندگان مخلص خدا که برای آنها روزی معین و ویژه ای است، میوه های گوناگون، و آنها مورد احترامند، در باغهای پر نعمت بهشت.»!

در این آیات پس از آنکه به کیفرهای دردناک دوزخیان اشاره می کند «مخلصین» را استثناء کرده و می گوید آنها از همه این کیفرها برکنارند. اما باید دید «مخلصین» (با فتح لام) چه کسانی هستند؟ با دقت در آیات قرآن این نکته مهم به دست میآید که «مخلص» (به کسر لام) یعنی کسی که خود و اعمال و نیت خود را خالص کرده، غالبا در مواردی به کار رفته که انسان در مراحل خودسازی بوده است، درحالی که «مخلص» (به فتح لام) یعنی خالص شدگان، بر کسانی اطلاق شده که از نظر ایمان و معرفت و عمل به مقام والائی رسیده اند که از قلمرو نفوذ وسوسه های شیطانی خارج شده و مصونیت یافته اند و ابلیس در مقابل آنها سپر انداخته است، چنانکه قرآن از قول ابلیس نقل می کند: "فبعزتک لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین" «به عزتت  سوگند که همه آنها را جز بندگان مخلصت! گمراه خواهم کرد» (سوره ص آیه 83).

در حقیقت ناخالصیهای وجود انسان بر دو گونه است: بخشی از آن قابل تشخیص و رفع است، و بخشی از آن به قدری باریک و مخفی است که یا بر انسان پوشیده است، و یا اگر هم آشکار گردد قدرت برای برطرف ساختن آن را ندارد. هنگامی که انسان در راه اخلاص قدم بگذارد و بخش اول از ناخالصیها را که در توان او است از روح و جان و اعمال خود برچیند، خداوند بزرگ به لطف و کرمش بخش دوم را از او برمی چیند، اینجاست که شایسته نام «مخلص» (خالص شده) خواهد بود.

عجیب اینکه خداوند برای این دسته امتیازاتی قائل شده که برای هیچیک از بندگانش  قائل نشده است، از جمله طبق آیات مورد بحث خداوند روزی ویژه ای از الطاف خفیه اش به آنها اختصاص داده است. آنها از جلوه های ذات پاک او لذت می برند و از باده شهود باطن او سرمست می شوند، قلبشان از پیمانه شوق خدا لبریز و سر تا پابشان غرق عشق و جذبه وصال او می شود، این همان است که در یک اشاره کوتاه فرموده: "اولئک لهم رزق معلوم" «آنها روزی ویژه ای دارند».

دیگر از امتیازات آنها همان مصونیت از وسوسه های شیاطین است که در بالا به آن اشاره شد. سومین امتیاز شان رسیدن به مقام والای عرفا است. آنها چنان معرفتی دارند که می توانند خدا را توصیف صحیح کنند، نه توصیفی آمیخته با شرک جلی یا خفی، چنانکه در آیه 159 و 160 صافات می خوانیم: "سبحان الله عما یصفون- الا عباد الله المخلصین" «منزه است خداوند از توصیفی که آنها می کنند، مگر  بندگان مخلص خدا ( که توصیفی صحیح از هر گونه عیب و نقص دارند)». به این ترتیب معرفتشان از همه برتر، مصونیشان در برابر شیطان و هوای نفس از همه بیشتر، و پاداششان در قیامت از همه والاتر است، و این است جزای مخلصین (اللهم  اجعلنا  من الخلصین ، بحق محمد و آله الطاهرین).

صدق و راستی

در میان اعمال انسان کمتر عملی به زیبائی و جذابیت «صدق و راستی»  است، و از آیات و روایات به خوبی برمی آید که وزن آن در ترازوی عمل نیز بسیار سنگین است، چرا که یکی از والاترین اوصاف اولیاء محسوب می شود، و قرآن نیز آن را یکی از کلید های عمده بهشت شمرده، چنانکه در آیه 119 مائده می گوید: "هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم لهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا" «امروز (روز قیامت) روزی است که راست گفتن راستگویان به آنها سود می بخشد، برای آنها باغهائی از بهشت است که از زیر درختانش نهرها جاری است، و جاودانه در آن خواهند بود».

روشن است که منظور صدق و راستی در دنیا است، صدق در عقیده، صدق در گفتار، و صدق در عمل که هر یک نشانه ای از نشانه های مسلم تقوی است، و گرنه صدق و راستی در آخرت که محل تکلیف نیست، مفید نخواهد بود، به علاوه اوضاع در آن روز چنان است که هیچکس جز راستگوئی راه دیگری ندارد، حتی گنهکاران اگر موقتا حقایق را انکار کنند به زودی متوجه می شوند که این کارشان بیهوده است، لذا سرانجام به همه گناهان خویش اعتراف خواهند کرد!

ضمنا از این تعبیر استفاده میشود که تمام اعمال نیک را می توان در صدق و راستی خلاصه کرد، و با کمی دقت، تحلیل منطقی آن نیز روشن است، چرا که همه گناهان بازگشت به عدم صداقت انسان در ادعای ایمان و اسلام می کند، و گر نه کسی که قانونی را به رسمیت می شناسد چگونه می تواند در عمل به مخالفت با آن برخیزد؟ اهمیت صدق بدان پایه است که وسیله اصلی آزمایش افراد شمرده شده، چنانکه در حدیثی  از رسول خدا(ص) می خوانیم "لا تنظروا الی کثره صلاتهم و صومهم و کثره الحج و المعروف، وطنطنتهم بالیل ، ولکن انظروا الی صدق الحدیث ، واداء الامانه"! «به فزونی نماز و روزه و حج و کارهای نیک و سر و صدای آنها در شب (برای عبادت) نکنید، ولکن نگاه به راستی گفتار و اداء امانت آنها کنید»، و در حدیث دیگری از رسول اکرم (ص) می خوانیم: "ان الصدق یهدی الی البر والبر یهدی  الی الجنه" «صدق و راستی هدایت به نیکی می کند و نیکی هدایت به سوی بهشت»، و به این ترتیب  صدق و راستی کلید بهشت است.


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن- جلد 6- صفحه 197 و صفحه 214 تا 218

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/400468