حکومت اسلامی امانتی در نزد حاکم

در حکومت اسلامی قدرت عمومی ( حکومت) به عنوان امانت در دست حاکم قرار می گیرد، از این جهت بر حاکم اسلامی لازم است در حفظ و حراست آن بکوشد و بر ادای آن شدیدا مواظبت نماید. این حقیقت از بعضی از آیات و روایات فراوانی که وارد شده و حکومت را به عنوان امانت، توصیه می کنند کاملا استفاده می شود، از جمله آیه شریفه:

"ان الله یأمرکم ان تـــودوالأمانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل ان الله نعما یعظکم به ان الله کان سمیعا بصیرا"

"یا ایها  الذین امنوا اطیعوا الـــرسول و اولی الامر منکم فان تنازغتم فی شیء  فردوه  الی الله و الـــرسول ان کنتم تومنون بالله و الیوم الاخر، ذلک خیر و احسن تأویلا" ( سوره نساء / آیات 59-58)

«خداوند به شما فرمان می دهد که سپرده ها ( امانات) را به صاحب آنها باز دهید آنگاه که میان مردم داوری می کنید، از روی عدل و داد حکم کنید بی تردید خداوند چه نیکو  شما را پند می دهد. به راستی که خداوند شنوا و بیناست.»

«ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا فرمان ببرید و از پیامبر و صاحبان امر از خود اطاعت کنید، آنگاه که در چیزی اختلاف کردید، حل آن را به نزد خداوند و پیامبر باز برید اگر به خداوند و روز رستاخیز ایمان داشته باشید. آن بهتر و سرانجامش نیکو تر است.»

خطاب در «یأمرکم» متوجه حکام است، به قرینه جمله: «فاذا حکمتم..» و این قرینه بر  این است که مقصود از امانت یاد شده، حکومت و قضاوت است، همچنان که آیه بعدی نیز این نظریه را تایید می کند. آنگاه که مردم را به اطاعت خداوند و اطاعت پیامبر و صاحبان امر دعوت می کند و با ملاحظه این دو مطلب، می توان گفت که: مراد از امانت یاد شده «حکومت» است و سخن در هر دو آیه، پیرامون حکومت و تکالیف وظایف آن می باشد. آری استدلال با این آیه، موقوف بر این است که مقصود از «اهل امانت» مردم می باشند، در این صورت آیه حاکی خواهد بود که حکومت از ناحیه امت سرچشمه  می گیرد و امانتی است در دست حاکم که هرگز نباید به آن خیانت کند و باید آن را در مصالح اهل امانت به کار برد، ممکن است گفته شود که مقصود از اهل امانت خود «الله» است چنان که قرآن می گوید: «ان الحکم الا لله» در این صورت با آیه نمی توان بر مقصود استدلال  کرد. ولی پاسخ این احتمال، روشن است، حکومت حق  ذاتی خداوند است و اینکه گفته می شود حکومت حق مردم است، مقصود این نیست که حق ذاتی مردم است، بلکه حق است که از طرف خداوند به مردم اعطاء  شده است و این حق اعطائی از جانب  مردم در دست حاکم امانت است و باید به او خیانت نورزد. گذشته از اینکه سیاق آیات این نظر را تأیید می کند، یک رشته روایات نیز به  همین مضمون وارد شده است و همگی حاکی  است که دولت، امانتی است از مردم در دست حاکم و مانند آن.

علی علیه السلام به «اشعث بن قیس» فرماندار آذربایجان نوشت: «فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نیست، بلکه امانتی است در گردن تو، و باید تو نیز مطیع مافوق خود باشی، درباره رعیت حق نداری استبداد به خرج دهی.!»  باز علی  علیه السلام می گوید: «حکومت و امارت مربوط به شما  است، کسی بر آن حق ندارد مگر کسی که شما او را امیر خود کرده اید و از شما هم پیش من جز کلیدهای بیت المال چیزی نیست.» علی  علیه السلام می فرماید: «با مردم، به عدل و انصاف و مهر و مدارا رفتار نمائید و در خواسته های آنها  شکیبا  باشید، زیرا شما خزانه داران رعیت و وکیل مردم و سفیران و نمایندگان امت هستید.»

گذشته از این، حدیثی که پیرامون آیه از امومومنان علیه السلام نقل شده  است این مطلب را تأیید می کند آنجا که می فرماید: «وظیفه امام این است که طبق موازین قرآن حکم کند و ادای امانت نماید، وقتی که چنین کرد بر مردم واجب است از او اطاعت کنند و هر موقع  آنان را برای کاری دعوت کند، اجابت نمایند.» این عبارت صریح است در اینکه «امت» صاحب این «امانت» است ( منظور از امانت هم، حکومت و سیادت است) بنابراین حکام طبق این نصوص حافظ و نگهبان قدرت عمومی می باشند. در تایید این مطلب احادیثی از اهل بیت پیرامون آیه وارد شده است و در این احادیث "امانتم" به « امامت» تفسیر شده که بر هر امام لازم است به امام بعدی آن را تحویل بدهد.

در تفسیر برهان، در ذیل، "ان الله یأ مر کم ان تـــودوالأمانات الی اهلها" زراره از امام باقر علیه السلام نقل می کند: از امام علی (ع) از آیه "ان الله یأمرکم ان" سوال شد، امام فرمود: «خداوند به امام، امر فرمود «امانت» را به امام بعدی، تحویل دهد و نباید آن را از او پنهان دارد، آیا نشینده ای که خداوند می فرماید: "و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل ان الله نعما یعظکم به". ای  زراره، مورد خطاب در آیه حکام هستند.» در این موقع جمع میان معنی اول: (که مقصود از امانت، حکومت است که امت به حاکم تسلیم می کند) و معنی دوم (آنچه که از اهل بیت پیامبر نقل شده و اینکه مقصود از امانت «امامت» است که هر امامی باید آن را به امام بعدی تحویل بدهد) نیاز به اعمال ذوق می باشد که بر اهل تحقیق آسان است.

مرحوم طبرسی، مفسر بزرگ اسلامی نیز «امانت» را در آیه به غنائم و غیرغنائم تفسیر کرده که بر امام واجب است آن را به امت که صاحب حقیقی این غنائم هستند، برساند و غنیمت از امور مربوط به حکومت، وظائف و مسئولیت های آن است، آن جا که می گوید: «از جمله امانات این است که به والیان امر، دستور بدهد که صدقات و غنائم و سایر اموال عمومی را که راجع به رعیت است، میان آنها  تقسیم نماید. و در تایید این مطلب روایتی است از امام باقر علیه السلام که در ذیل این دو آیه وارد شده است. امام فرمود: دو آیه است یکی به نفع ما است و دیگری به نفع شما. مقصود از آیه اول «اطیعوا الله واطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» و از آیه دوم: «ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها» می باشد. اگر آیه دوم به نفع امت است، مفاد آن این است که حکومت امانت امت در دست حکام است.


منابع :

  1. آیت الله جعفر سبحانی- مبانی حکومت اسلامی- از صفحه 182 تا 186

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/401443