کلام قرآن درباره خطای حضرت یونس (ع) و رابطه آن با مسأله عصمت انبیاء از گناه

تعبیرات مختلفی در آیات قرآن مجید است که گاهی گمان می شود این تعبیرات دلیل بر این است که گاهی گناه و خطا از پیامبران صادر شده است. یکی از مهمترین آیاتی که در این زمینه طرح شده است، آیات مربوط به حضرت یونس (ع) است. در مورد این پیامبر بزرگ آیه ای در قرآن مجید است که نشان می دهد او در پیشگاه خدا  اعتراف به ظلم کرد و تقاضای آمرزش نمود و خداوند بعد از یک آزمون طولانی دعای  او را مستجاب کرد، و او را رهائی بخشید، می فرماید: «و ذالنون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر علیه فنادی فی الظمات ان لا اله انت سبحانک انی کنت من الظالمین»، «و ذاالنون (یونس) را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) بیرون رفت، و گمان می کرد که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت (اما موقعی که در کام نهنگ فرو رفت) در آن ظلمتهای متراکم فریاد زد: خداوندا! جز تو معبودی نیست، منزهی تو، من از ستمکاران بودم» و به دنبال آن می افزاید: «فاستجبنا له و نجیناه من الغم وکذلک ننجی المومنین»، «ما دعای او را به اجابت رساندیم، از آن اندوه نجاتش بخشیدیم، و اینگونه مومنان را نجات می دهیم» (انبیاء 87 و 88). در اینجا این سوال عنوان می شود که آیه فوق که حاکی از قرار گرفتن یونس در صف ظالمان است چگونه با مقام عصمت او می سازد، او به چه کسی ظلم کرده بود و این ظلم چه بوده است؟ بعلاوه او بر چه کسی غضب کرد؟ و چرا گمان نمود که خدا بر او تنگ نخواهد گرفت؟ آیا مجموع این جهات سه گانه نمی تواند به منزله علامت استفهامی در مسأله عصمت او باشد؟ همین معنی به شکل سربسته ای در آیه 48 قلم نیز آمده، می فرماید: «فاصبر لحکم ربک ولاتکن کصاحب الحوت اذ نادی و هو مکظوم – لو ان تدارکه نعمه من ربه لنبذ بالعراء وهو مذموم- فاجتباه ربه فجعله من الصالحین»، «برای فرمان پروردگارت (درباره مجازات کافران) (عجله منما) و مانند صاحب ماهی (یونس) نباش (که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد) در آن زمان که خدا را خواند، در حالی که پر از اندوه بود- و اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود، بیرون افکنده می شد در حالی که مذموم و نکوهیده بود- ولی پروردگارش او را برگزید و از صالحان قرار داد» ( قلم/ 48 تا 50). از این تعبیر نیز استفاده می شود که او در کار خود عجله کرده بود، و اگر لطف خدا به یاری او نمی شتافت کار او مشکل بود. همین معنی در سوره «صافات» تکرار شده، بعد از آنکه قرآن به فرار او از قومش اشاره می کند، و داستان سوار شدن بر کشتی و قرعه زدن و انداختن او در دهان ماهی عظیم را یادآور می شود، می فرماید: «فلو لا انه کان من المسبجین- للبث فی بطنه الی یوم یبعثون»، «اگر او از تسبیح کنندگان نبود تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند» (صافات/143 و 144). مگر او چه کار خلافی کرده بود که می بایست در شکم ماهی زندانی شود؟ و اگر تسبیح خدا نمی گفت و به درگاه او نیایش نمی کرد در شکم ماهی زندانی می شد. کوتاه سخن اینکه ماجرای یونس که با سه عبارت مختلف در سه سوره قرآن (انبیاء، قلم، و صافات) آمده است سوالاتی را در زمینه مقام عصمت این پیامبر بزرگ برمی انگیزد که پاسخ منطقی می طلبد.

پاسخ

درست است که تعبیرات مختلف آیات فوق نشان می دهد که خلافی از حضرت یونس سر زده بود، تعبیر به «ظالم» تعبیر به «ملیم» (خواه به معنی ملامت کننده خویشتن باشد، یا انجام دهنده کاری که موجب ملامت دیگران است، زیرا واژه «ملیم» به هر دو معنی تفسیر شده) و همچنین این تعبیر که «اگر یونس از تسبیح کنندگان نبود تا قیامت در شکم ماهی می ماند» و تعبیر به «ما دعای او را به اجابت  رساندیم و از اندوه نجاتش بخشیدیم» و تعبیر «لاتکن کصاحب الحوت» که به پیغمبر اسلام (ص) دستور می دهد «مانند یونس نباش» و همچنین تعبیر «لو ان تدارکه نعمه من ربه لنبذ بالعراء وهو مذموم»، « اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود (از شکم ماهی) بیرون افکنده می شد، در حالی که نکوهیده بود». همه این تعبیرات نشان می دهد که چیزی در اینجا واقع شده بوده نمی بایست واقع شود! اما قرائن نشان می دهد که این کار خلاف فقط یک ترک اولی بوده است، چرا که در همین آیات خداوند یونس را به عنوان یک پیغمبر مرسل، و مورد عنایت خاص الهی ذکر کرده است، و در آیه 86 انعام از او به عنوان یکی از پیامبران بزرگی که خدا او را بر جهانیان برتری بخشیده یاد می کند، همچنین در آیه 163 نساء او را در اعداد پیامبران عظیم الشانی همچون ابراهیم و نوح و اسماعیل و عیسی ذکر کرده است. در اینکه این ترک اولی چه بود؟ احتمالات مختلفی وجود دارد که هریک و یا مجموع آنها می تواند دلیل این ترک اولی باشد. از جمله اینکه او در ترک قوم خود عجله کرد، سزاوار بود بیش از آن مقاومت می نمود، و یا در نفرین بر آنها شتاب نمی کرد، و یا اینکه بهتر بود به هنگام خارج شدن از میان قومش منتظر اذن پروردگار می ماند، هر چند ظاهرا  از هدایت آنها مأیوس شده بود. روشن است که هیچیک از این امور گناه نیست، بلکه بهتر بود که انجام نشود، بنابراین سزاوار سرزنش و ملامت بود و تعبیر به «ظلم» و یا «مبتلی شده به آن مجازات الهی» از باب «حسنات الابرار سیئات المقربین» این احتمال نیز وجود دارد که او تصور کرد خداوند بر او تنگ نخواهد گرفت (فظن ان لن نقدر علیه)، همین تصور نیز ترک اولی بود، چرا که آنها که در سطح بالائی از ایمان قرار دارند باید همیشه در میان حالت خوف و رجاء باشند، نه اینکه خود را ایمن از مجازات الهی بدانند، و نه از لطفش مأیوس گردند. و اما تعبیر به «مغاضبا» روشن است که به معنی خشمگین بودن بر اعمال آن قوم گنهکار است، نه خشمگین بودن نسبت به پروردگار! که بعضی از ناآگاهان ذکر کرده اند، زیرا چنین چیزی نه تنها با مقام انبیاء سازگار نیست که با حداقل ایمان هم نمی سازد، و اگر در روایت یا کلمات بعضی از بزرگان اهل تفسیر «مغاضبا لربه» آمده است معنایش «مغاضبا لاجل ربه» می باشد، یعنی او به خاطر خدا از اعمال قوم خشمگین بود. و از اینجا روشن می شود که چرا او در آن زندان تاریک که ظلمتهایش یکی بعد از دیگری قرار گرفته بود (ظلمت شکم ماهی، ظلمت دریا، و ظلمت شبها) فرو رفت؟ و چرا در مقام  عذرخواهی برآمد و با آن تعبیرات بسیار حساب شده «ان لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» از خداوند تقاضای بخشش نمود.

قابل توجه اینکه در بعضی از روایات آمده که امام علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: یونس هنگامی که در آن خلوتگاه شکم ماهی قرار گرفت و توجه خود را یکپارچه به عبادت معطوف داشت، و از غیر خداوند به کلی روی برتافت، خود را از ظالمان شمرد که چرا چنین عبادتی را قبلا در پیشگاه خدا انجام نمی داد و گفت: «انی کنت من الظالمین بترکی مثل هذه العباده التی فرغتنی لها فی بطن الحوت». البته در مورد تفسیر آیات مربوط به «یونس» و اینکه کدام ماهی بوده که توانسته او را در خود جای دهد؟ و چگونه ممکن است انسانی در مدتی طولاتی بدون آب و غذا و هوا زنده بماند؟ چگونه ممکن است آن خوراک آماده در معده بزرگ حیوانی هضم و جذب نشود؟ و سوالات دیگر از این قبیل وجود دارد و کسانی که پاسخ این سوالات را بخواهند می توانند به تفسیر نمونه جلد 13 و 19و 24 ذیل آیاتی که درباره حضرت یونس است مراجعه کنند.


منابع :

  1. سیدمحمد ضیاء آبادی - تفسیر سوره ابراهیم (ع) – صفحه 103 و صفحه 143 تا 147

https://www.tahoor.com/fa/Article/PrintView/402526