پیامبر امی

فارسی 2009 نمایش |

واژه ی «أمی» به شکلهای «أمیون» و «أمیین» شش بار در قرآن وارد شده و در همه جا مقصود از آن یک چیز بیش نیست و آن انسان یا انسانهایی است که به همان وضع که از مادر متولد شده اند، باقی بمانند و مقصود از بقاء به همان کیفیت، این است که وضع او نسبت به خواندن و نوشتن تغییر نکند و اگر در روزهای نخستین قادر به خواندن و نوشتن نبود به همان حالت باقی بماند و وضعش دگرگون نگردد؛ در زبان عرب به چنین وضع دست نخورده و دگرگون نگشته ای، «امیة» و به شخص آن «امی» می گویند و مفهوم «امی» در زبان فارسی «درس نخوانده» و مفهوم دور از واقع آن در زبان عامیانه «بیسواد» است از آنجا که تعبیر اخیر، دور از مفهوم واقعی آن می باشد، و تا حدی اهانت به شمار می رود، باید از به کار بردن آن جدا خود داری کرد و در تفسیر معنای «امی» و ترجمه ی آیات، لفظ «درس نخوانده» را برگزید.
قرآن در دو مورد، پیامبر گرامی را، به لفظ «امی» توصیف می کند و می رساند که او پیش از بعثت تا لحظه ی نزول آیات «امی» بوده است آنجا که می فرماید: «الذین یتبعون الرسول النبی الأمی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة والإنجیل یأمرهم بالمعروف وینهیهم عن المنکر ویحل لهم الطیبات ویحرم علیهم الخبائث ویضع عنهم إصرهم والأغلال التی کانت علیهم فالذین آمنوا به وعزروة ونصروه واتبعوا النور الذی أنزل معه أولئک هم المفلحون؛ آنان که پیروی می نمایند از فرستاده ی خدا، پیامبر «أمی» که نبوت و صفات و نشانه های او را در تورات و انجیل که نزدشان هست می یابند، آنان را به نیکی فرمان می دهد و از بدیها باز می دارد، پاکیزه ها را به آنها حلال و پلیدیها را بر آنان تحریم می کند، بارهای سنگین (تکالیف شاق) و زنجیرهایی را که بر آنها بود برمی دارد ،آنها که به او ایمان آورده اند و او را گرامی داشته اند و یاری نموده اند و از نوری که به او نازل شده پیروی کرده اند آنان رستگارانند.» (اعراف/ 152)
خداوند در این آیه پیامبر گرامی (ص)، را با صفات دهگانه که بخش اعظم از دلائل نبوت و گواه صدق ادعای او را تشکیل می دهد توصیف می کند، و یادآور می شود که او صفاتی به شرح یاد شده در زیر دارد:
1- رسول.
2- نبی.
3- امی.
4- نشانه های او در تورات و انجیل نوشته شده.
5- به نیکیها فرمان می دهد.
6- از بدیها باز می دارد.
7- پاکیزه ها را حلال می شمرد.
8- پلیدیها را تحریم می کند.
9- بارهای سنگین را برمی دارد.
10- زنجیرها را می شکند.
این اوصاف دهگانه، جز دو وصف نخست، همگی دلائل صحت نبوت او به شمار می روند و در هیچ یک از آیات قرآن، گواههای حقانیت او، یکجا بسان این آیه مورد بحث، وارد نشده است. که گویی آیه می خواهد جهانیان را با براهین ادعای او آشنا سازد و بگوید که دلائل نبوت او این است که:
1- او یک فرد امی و درس نخوانده است و با این حال کتابی آورده است که جهانیان را یارای مقابله با آن نیست و احدی در عظمت تعالیم و کتاب او شک و تردید ندارد و از نظر محاسبات عقلی محال است انسان درس نخوانده و پرورش یافته در محیط جهل و نادانی، از نزد خود (بدون استمداد از عیب) خلاق یک چنین تعالیم و پدید آوردنده ی یک چنین کتاب با عظمتی باشد.
2- صفات و خصوصیات و نبوت او در کتابهای تورات و انجیل که هم اکنون نزد پیروان آنها موجود است نوشته شده است و آورندگان آن دو کتاب از رسالت او گزارش داده اند. چنانکه می فرماید: «قل یا أیها الناس إنی رسول الله إلیکم جمیعا الذی له ملک السموات والأرض لا إله إلا هو یحیی فآمنوا بالله ورسوله النبی الأمی بؤمن بالله وکلماته و اتبعوا لعلکم تهتدون؛ ای مردم من فرستاده ی خدا به سوی همگی شما هستم، خدایی که حکومت آسمانها و زمین از آن او است و خدایی جز او نیست، زنده می کند و می میراند، به خدا و فرستاده ی او، پیامبر «امی» ای که به خدا و کلمات او ایمان دارد، ایمان بیاورید و از او پیروی کنید تا هدایت یابید.» (اعراف/ 158)

 

منـابـع

جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 7 صفحه 248

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد