سیاست و کشورداری در فلسفه اخوان الصفا

فارسی 2698 نمایش |

علوم

در طبقه بندی علوم اخوان الصفا، علوم را به سه دسته علوم ریاضیه، علوم شرعی و علوم فلسفی تقسیم می کنند. علوم فلسفی به چهار نوع ریاضیات، منطقیات، طبیعیات و الهیات تقسیم می شود. الهیات نیز به پنج دسته تقسیم می شود و علم سیاست; از زیرمجموعه های علوم الهی است که در رسائل اخوان الصفا، انواع سیاست و ویژگیهای هر کدام ذکر شده است. به طور کلی در نزد اخوان الصفا سیاست عبارت است از تدبیر و اصلاح و این مفهوم عام، هم شامل امور دنیایی و هم شامل امور روحانی است. این سیاست، سیاست کامل است و سیاست ناقص، سیاسی است که تنها تدبیر کننده امر معاش است و اما در هر دو سیاست، کسانی استحقاق تدبیر این امر را دارا هستند که از استعداد فطری برخودار باشند. بنیان فلسفه سیاسی اخوان الصفا بر اساس استحقاق فطری برای ریاست و نشأت سیاست و ریاست از نفس غضبی و نیز برتری نفس ناطقه بر نفس غضبی، بیان ضرورت سیاست و ریاست عامه انبیا و جانشینان آنها بر امور دنیایی و اخروی مردم استوار است. با توجه به تقسیم بندی کلی سیاست به دو دسته جسمانی و روحانی، اخوان الصفا، سیاست را به پنج نوع جزیی تر تقسیم نموده اند: اول- سیاست نبوی (کشورداری پیامبران); دوم- سیاست ملوکی (کشورداری شهریاران); سوم- سیاست عامه (کشورداری توده); چهارم- سیاست خاصه (خانواده داری); پنجم سیاست ذاتی (خودشناسی).

سیاست نبوی (کشورداری پیامبران)

این سیاست مربوط به قلمرو نبوت و برنامه ها و اهداف انبیاست. شناخت چگونگی وضع نوامیس و سنتها و دور داشتن نفوس از ادیان فاسد و آرای سخیف و عادات پست و افعال و اعمال جائرانه، یکی از ارکان این سیاست است. رکن دوم سیاست نبوی، شناخت چگونگی رفع آرا و عادات و افعال ناپسند از ضمائر و نفوس و جایگزینی آرای پسندیده، عادات نیکو و اعمال خوشایند و اخلاق شایسته به جای ناپسندیهای قبلی است. رکن سوم در سیاست نبوی، چگونگی هدایت و راهنمایی نفوس شریره می باشد که از طریق ارشاد و موعظه و نیز از طریق توبیخ و تهدید و وعده و وعید امکان پذیر است و سیره انبیا نیز در هدایت نفوس شریره بر همین پایه استوار است. انسان از راه تشویق به اعمال خیر و بیداری نفوس و یادآوری معاد و قیامت، نفوس شریره را هدایت می کنند. هدف نهایی سیاست انبیا رسیدن به نجات است. با دقت در سه رکن موجود در سیاست نبوی، می توان دریافت که ریاست این سیاست بر عهده انبیاست.

1- سیاست نبوی و ریاست روحانی
ویژگیهای سیاست نبوی با ریاست روحانی سازگاری دارد و در راس رؤسای روحانی، اصحاب شرایع قرار دارند که با نفوذ در نفوس انسانها، آنها را به عدل و احسان در امور دنیا و آخرت و کلیه اعمال پسندیده و پرهیز از ناپسندیها وادار می کنند و لذا در رسائل اخوان الصفا، از وضع شریعت به عنوان بالاترین و عالی ترین تدبیر و سیاست، تعبیر شده که سیاست آن به دست خداوند است. سیاستمداران سیاست نبوی نیز از بالاترین و عالی ترین سیاستمداران هستند. در برتری جایگاه انبیا، اخوان الصفا آنان را به عنوان برگزیدگان از میان عقلا و علما نام می برند; یعنی برترین انسانها عقلا هستند و در میان عقلا نیز برترین آنها، انبیا می باشند. رتبه بعد از انبیا از نظر برخورداری از عقل، فلاسفه و حکما هستند. با توجه به ارکان برشمرده شده در سیاست نبوی، دایره سیاست آنان شامل امور دین و دنیاست که مجموعه آن دو، سیاستی کامل را ایجاد می کند. اخوان الصفا، برنامه انبیا و فلاسفه را برنامه ای کامل می دانند که در کنار دنیا، اقرار به معاد را نیز ترویج می کنند و با پایبندی به شریعت، دولت اهل شریعت در دنیا پایدار مانده و در آخرت نیز از جزای نیکو برخوردار می شوند. بنابراین در سیاست نبوی، اصلاح دین و دنیا هر دو مورد نظر است و جانشینان آنان نیز یعنی ائمه و خلفا، پیرو سیاست نبوی هستند.

2- سیاست نبوی ریشه شریعت
در دیدگاه اخوان الصفا، بهترین سیاستها، سیاست نبوی است; زیرا ریشه در شریعت دارد و همانگونه که ذکر شد، وضع شریعتها، بهترین تدبیر و سیاستهاست و سیاست پیامبران در واقع اجرای بهترین سیاستهاست که شامل اجرای سنتهای شریعت است: «و هذه السیاسه تختص بها الانبیاء و الرسل صلوات الله علیهم؛ این سیاست اختصاص به انبیا و رسل دارد.» در مورد ضرورت اجرا و سنتهای شریعت، اخوان آن را از وظایف انبیا برشمرده است: «و من خصال النبوه ایضا اجراء السنته فی الشریعه و ایضاح المنهاج فی الم له و تبیین الحلال و الحرام و تفصیل الحدود و الاحکام فی امور الدنیا جمیعا ثم التزهد فی الدنیا و ذم الراغبین فیها؛ از ویژگیهای نبوت، اجرای سنت شریعت، تبیین و توضیح شیوه شریعت و تبیین حلال و حرام و تفصیل حدود و احکامی که در مورد دنیاست و تشویق به زهد در دنیا و مذمت دلبستگی به آن.»

سیاست ملوکیه (کشورداری شهریاران)

تداوم سیاست و برنامه ها و اهداف انیبا، امری عقلی و لازمه حیات بشری است; چرا که آئین انبیا و رسل به دلیل شمول قانون زندگی، لازمه حیات انسانهاست و تداوم این سیاست در سایه وجود جانشینان و خلفای انبیاست. در دیدگاه اخوان، امکان تداوم و اجرای احکام الهی از طریق سیاست ملوکیه امکان پذیر است.

1- امامت و خلافت
سیاست ملوکیه در واقع سیاست خلفا و جانشینان نبوت است که مفهوم امامت می باشد و امامت به معنای عام آن،خلافت است و خلافت دو نوع است; خلافت در نبوت و خلافت در ملک. و خلافت در ملک شامل امور اجرایی حکومتی نظیر گرفتن بیعت و خراج و امور مالی و حفظ ثغور و مرزها و سیاست ملوکیه در واقع در اندیشه اخوان، سیاستی است که هدفش اجرای احکام نبوت و دستورات انبیا است. وظایف کلی سیاست ملوکیه عبارتند از:
الف- شناخت و حفظ شریعت برای امت;
ب -احیای سنت شریعت از راه امر به معروف و نهی از منکر و اقامه حدود و اجرای احکام صاحب شریعت;
ج- رد مظالم، نابود کردن دشمنان و اشرار و یاری رسانی به نیکان.
«و هذه السیاسه تختص ل بها خلفاء الانبیاء صلوات الله علیهم و الائمه المهدیون الذین قضوا بالحق و به کانوا یعدلون؛ این سیاست اختصاص به خلفای انبیا و ائمه دارد که به حق حکم دادند و عدالت ورزیدند.»
در دیدگاه اخوان، خلافت و ملک گاهی از طریق جور و ظلم می باشد که حکومت و حاکمیت آنها از طریق قهر و غلبه حاصل شده است و اینها ریاست جسمانی بر مردم دارند و نظام حکومتی خود را مبتنی بر عدالت نمی دانند. و لذادرانواع ریاستها، ریاست جسمانی را که سیاست و حکومت جسمانی از آن ناشی می شود، تمثیل به ریاست ملوک و سلاطین جور می آورند که اینها تنها بر امور دنیایی سلطنت دارند و از طریق قهر و غلبه و جور و ظلم این حکومت را به دست آورده اند. سلطنت جور مشروعیت ندارند; زیرا سیاست کامل و تمام نیست. به دلیل اینکه بخش دوم سیاست را که ریاست روحانی است دارا نیست. خلافت گاهی از طریق غیر قهر و غلبه است که مختص کسانی است که ریاست آنها، ریاست روحانی و در نتیجه سیاستشان نیز روحانی است. اینها کسانی هستند که بر نفوس انسانها حکومت می کنند و شیوه آنها عدل و احسان است و احکام صاحبان شریعت را در نظر دارند. در دیدگاه اخوان الصفا اینان مشروعیت دارند; زیرا سیاست کامل جسمانی و روحانی توسط آنها امکان پذیر می شود. این گروه ازسیاستمداران، خلفای انبیا هستند.

2- سیاست ملوکیه جانشین سیاست نبوی
به نظر می رسد تقسیم سیاست به نبوی و ملوکی، از اختصاصات تقسیم بندی اخوان الصفا باشد; چرا که فارابی که معاصر اخوان الصفاست، به این دو نوع سیاست اشاره نکرده و ابن سینا نیز متعرض سیاست نبوی نشده است. هر چند وی به سیاست ملکیه اشاره نکرده; ولی آن را از اقسام سیاست قرار نداده است. علت عدم ذکر این دو سیاست واین نوع تقسیم بندی از سیاست در آرای آنان، این است که آنان تنها نظریه پرداز نظام سیاسی بودند; ولی اخوان الصفا دارای حرکتی فکری و انقلابی بودند که با تقسیم سیاست به دو دسته نبوی و ملوکی، در واقع می خواستند عدم مشروعیت نظام سیاسی موجود آن دوره را آشکار نمایند; زیرا کارکرد نظام موجود با ویژگیهای سیاستمداری جسمانی که حاکمیت را با قهر و غلبه به دست آورده و سیاستهایش در چهارچوب شریعت و احکام آن نیست، با نظامی که ایمان سیاسی خویش را براساس مدینه ای قرار داده بودند که اجرای شریعت از اهداف آن بود، سازگاری نداشت; چرا که خلفا و جانشینان نبی که ملوک غیر جائز نیز شامل آنان است، دارای سیاست عادلانه نبوی هستند; ولی حکومت وقت، آن ویژگی را نداشت.
با توجه به توضیحات فوق و ویژگی حکومت ملوکی، به نظر می رسد تعبیر از سیاست ملوکیه به کشور داری شهریاران که توسط مرحوم عنایت انجام گرفته است، تعبیر دقیقی نباشد و شایسته تر است که به جای سیاست و حکومت شهریاران، سیاست جانشینان پیامبران به کار برده شود. این مفهوم با کار ویژه های مورد نظر اخوان در سیاست ملوکی تناسب بیشتری دارد; زیرا دایره شمولیت آن، هم در امور روحانی و شریعت و هم در امور دنیایی بیشتر است; در حالی که سیاست شهریاران با سیاست جسمانی و حکومت از طریق قهر و غلبه تناسب بیشتری دارد. بینش اخوان در خصوص سیاست ملوکی، شیوه حکومت، عدل و احسان است و خروج از آن شیوه، تقسیم بندی دیگری برای حکومت است که ویژه حکومت جور و ظلم بوده و در حکومت سلطنتی و ملوک جور تجلی می یابد.

سیاست عامیه (کشور داری توده)

این قسم از انواع سیاست، با مفهوم متداول در امر حکومت که بحث از قدرت و ریاست بر جماعات و گروههاست، سنخیت عینی دارد; زیرا در سیاست، بحث از قدرت، چگونگی حکومت حاکمان و ویژگیها و شرایط آنهاست. در رسائل اخوان به این بخش از سیاست توجه خاص شده است. اساسا علوم بشری در رسائل اخوان به سه دسته تقسیم شده است که عبارتند از: علم شریعت، علم صناعت و علم مربوط به ملک و مملکت که در رسائل، با عنوان علم الملکه از آن یاد شده است. این علم، شامل دو بخش سیاست خاصه و عامه است: «و اما علم الملکه فهو ان یعلم الانسان السیاسه الخاصه و العامه؛ علم مملکت داری، علم انسان به سیاست خاصه و عامه است.»

1- ماهیت و هدف سیاست عامه
ماهیت اساسی سیاست عامه، ریاست بر جماعات است: «و اما السیاسه العامیه التی هی الریاسه علی الجماعات؛ سیاست عامه ریاست بر جماعات است.» مانند: ریاست حاکمان در شهرها و بلاد و ریاست زمین داران بر اهالی قریه، ریاست فرمانده لشکر بر لشکریان و نظیر آن. بنابراین، هدف سیاست عامه، شناخت طبقات حاکم و ریاست کنندگان است. اما به شناخت مرئوسین و طبقات حکومت شونده نیز توجه شده است. بنابراین، سیاست عامه شامل شناخت دو گروه ریاست کننده و ریاست شونده است. لازمه زندگی بشری نیازمندی به رئیسی است که به امور او رسیدگی نموده و در انتظار امور او تلاش و کوشش نماید. و این هدف به ویژه در مورد امور و نیازمندی های معیشتی توسط رؤسای عامه بر آورده می شود. اگر ریاست تنها در امور دنیایی باشد، سیاست ناقص است; ولی حل امور معیشتی اگر همراه با ریاست و سیاست روحانی بشود، سیاست کامل است و لازمه امر دین و دنیا، وجود رئیس است که ارتباط دهنده و انتظام بخش است.

2- مبنای ریاست و سیاست عامه
در بینش اخوان، دلیل نیاز به رئیس در گروه، ایجاد اجتماع، حفظ نظام امور و جلوگیری از تفرقه و فساد است. اما در مورد رئیس، ملاک ریاست عقلی است; زیرا اصل اساسی، ریاست عقل است. به دلیل اینکه خداوند عقل را رئیس بر بندگان خویش قرار داده است. بنابراین، حل امور و ملاک حکم نیز باید با عقل همراه باشد: «ان الرئیس لابد له من اصل علیها یبنی علیه امره و یحکم به بینهم وعلی ذلک الامر یحفظ نظامهم و نحن قد رضینا بالرئیس علی جماعه اخواتنا... العقل الذی جعله الله تعالی رئیسا علی العقلاء من خلقه الذین هم تحت الامر و النهی؛ رئیس ناچار از اصلی است که بنای امر به آن گذاشته شود و بر اساس آن حکم شود و در این صورت نظام حفظ می شود. ما [گروه اخوان الصفا] به ریاست عقل رضایت داده ایم، عقلی که خداوند آن را رئیس قرار داده بر فضلای از خلق خویش که تحت امر و نهی هستند.» با توجه به جایگاه عقل در انسان و ضرورت ریاست عقل بر امور او، در ریاست عامه نیز ریاست بر توده ها باید همراه با معیارهای عقل باشد و یکی از ویژگیهای اصلی صاحب شریعت نیز پیوند او با عقل کلی است و لذا سیاست از کاملترین سیاستهاست. در ریاست بر عامه نیز ضروری است که از معیار عقل که در پیوند با شرع است، بهره گیری شود و در این صورت است که سیاست عامه به مطلوبیت خود می رسد. مرحوم دکتر عنایت، سیاست عامه را در بینش اخوان به صورت زیر بیان نموده است.

3- سیاست عامه: تمایز فکری اخوان از سایر اندیشمندان مسلمان
در اندیشه اخوان الصفا، وجود سیاستی به عنوان سیاست عامه و قرار دادن آن به عنوان نوع مستقلی از سیاست، نشانه تمایز فکری اخوان از سایر اندیشمندان مسلمان نظیر فارابی و ابن سیناست. ابن سینا در کتاب سیاست، در فصل مربوط به لزوم تدبیر و سیاست برای جمیع مردم، به سیاست ملکیه و سیاست عامیه اشاره نموده است; ولی آن را قسم مستقلی از اقسام سیاست قرار نداده است. در اندیشه فارابی اساسا سیاست، جنس برای انواع سیاسات نیست; بلکه بین سیاست فاضله و سایر اصناف و انواع سیاست مشابهت وجود ندارد تا اینکه سیاست دارای اقسام گوناگون باشد. هر نوعی از سیاست، ویژگی خاص خود را دارد و مستقل از دیگری است. خواجه نصیرالدین طوسی، سیاست را به دو دسته فاضله و ناقصه تقسیم کرده و تقسیمات جزیی و زیرمجموعه ای برای آن همانند اخوان قائل نیست اما همانگونه که تا کنون بیان شده، اخوان الصفا، سیاست را به صورت مراتبی و مرتبط به هم دیدند که همه آنها زیرمجموعه دوقسم کلی سیاست جسمانی و روحانی هستند.

4- رابطه فرد و جامعه: اساس سیاست عامه
رابطه فرد و جامعه در سیاست عامیه که در واقع به تدبیرات مربوط به رؤسا و مرئوسین توجه دارد، بیانگر واقع اندیشی اخوان الصفا برای نوعی از سیاست است که رابطه فرد و جامعه را برای تأمین حوائج و نیازمندیها بیان می کند. بیان این سیاست، گویای ارتباط فرد و جامعه و نیاز هر دو به ارتباط متقابل است. همان طور که فرد به سیاست و تدبیر مربوط به خویش نیاز دارد، به سیاست و تدبیر جمعی نیز نیاز دارد که در شکل رابطه رئیس و مرئوس تجلی می یابد. واقعیت زیست جمعی انسانها، سیاست عامیه اخوان الصفاست و لذا این نوع از سیاست، دانشی است که به شناخت رابطه حاکمان و حکومت شوندگان می پردازد. در این نوع از سیاست، اگر تدابیر فقط جسمانی باشد، سیاست ناقص است و شیوه سیاست ملوک و سلاطین جور خواهد بود; ولی اگر شیوه سیاست و سیاست ورزی روحانی و جسمانی باشد، این یاست با سیاست نبوی و ملوکی سنخیت پیدا می کند و از ویژگی جور و قهر و غلبه خارج خواهدشد. اندیشه واقع گرایانه ای که در این تقسیم از سیاست نهفته است، نشان از قابلیت سیاست عامیه در برقراری ارتباط بین رؤسا و مرئوسین با بهره گیری از قوانین ملوکی و نبوی دارد.
با مدد از این اندیشه است که حکومتهای دارای سیاست عامیه را می توان به مشروع و غیر مشروع تقسیم کرد. ملاک مشروعیت و عدم مشروعیت، نوع سیاستهای حکومت و حاکمان پیرو سیاست عامیه است. اگر ملاک سیاستگذاری آنها تنها تمایلات جسمانی باشد، این شیوه ناچارا قهرآمیز و جائرانه است; زیرا اخوان، سیاست جسمانی صرف را نمادی از حکومت جور و ظلم و قهر و غلبه بیان می کنند، به دلیل اینکه تنها به ارضای غریزه ریاست طلبی از طریق قهر و غلبه می پردازند و از سنخیت با دو نوع سیاست نبوی و ملوکی دور می شود. ولی اگر ملاک سیاستگذاری و ارتباط بین رؤسا و مرئوسین، هم سیاست جسمانی و هم سیاست روحانی باشد، تناسب با دو نوع سیاست ایده آل نبوی و ملوکی برقرار می شود چون در سیاست گذاری، هم روحانیات و هم جسمانیات مورد نظر قرار می گیرد.

5- ارتقاء از سیاست عامه به سیاست نبوی
اهمیت این قسم از سیاست که بیانگر واقع اندیشی اخوان الصفا نیز می باشد، قابلیت تطبیق سیاست عامیه با واقعیت سیاست و قدرت و حکومت در جوامع است. به عبارتی، از طریق سیاست عامیه به سیاست نبوی می توان رسید و لذا امید به مدینه فاضله که آرمان نهایی اندیشمندان اسلامی و اخوان نیز می باشد، در این امر نهفته است. با این بینش، مدینه فاضله تنها یک آرمان نیست; بلکه واقعیتی است که دوری از آن، نتیجه فقدان سیاستهای مطلوب در مملکت داری عامیه است. از این امکان، در رسائل اخوان تعبیر به ارتقای سیاست عامه به عالم شریعت و حکمت ناموسی شده است و در آن حالت، ملک و نبوت هماهنگ شده و علاوه بر لحاظ معیشت دنیا در سیاستها، صلاح نفوس روحانی برای نیل به غایت قصوی نیز در نظر گرفته می شود یعنی تلفیق مصلحت دنیا و آخرت که مطلوب سیاست نبوی و ملوکی است، از طریق سیاست عامه حاصل می شود.
در اینجا می توان این سؤال را مطرح کرد که آیا در دوره فقدان حاکمیت نبوی و ملوکی (جانشینان پیامبران) آیا نوع حکومت عامه مطلوب اخوان هست یا نه و آیا دولت اخوان الصفا که اندیشه آنان در رسائل به صورت آرمان مطرح شده، می تواند در دولت عامه تجلی یابد و از دیدگاه آنان، چنین حکومتی مطلوب هست یا نه؟ پاسخ اجمالی به این سؤال این است که ایده دولت عامه از طرف اخوان الصفا، پاسخی است به واقعیتهای اجتماعی; هر چند حاکمان با خرد سیاسی می توانند به سیاست نبوی نزدیک شده و آن را الگوی حکومت و سیاست خویش قرار دهند.

منـابـع

ذبيح‌اللّه صفا- ‌تاريخ‌ علوم‌ عقلي‌- انتشارات دانشگاه‌ تهران‌- 1371

م‌.م‌.شريف‌- تاريخ‌ فلسفه‌ در اسلام‌- جلد اول‌- تهران‌- جهاددانشگاهي‌- 1374

سیدحسین نصر- نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت- انتشارات خوارزمی- تهران- 1367

اخوان الصفا- خلاصه الوفاء فی الختصار رسائل اخوان الصفا- لایپزیک- مطبعۀ هاینریش- 1886

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد