یهودیت در عصر جدید

فارسی 5734 نمایش |

سرگذشت یهود در قرون وسطی

اوضاع و احوال یهودیان در قرون وسطی تحت تاثیر نیروی قوی و نوین دو مذهب مسیحیت و اسلام، دگرگون شد. ظهور عیسی (ع) نقطه عطف دیگری در تاریخ قوم بنی اسرائیل بود. زیرا او خود را دنبال کننده راه موسی (ع) و دیگر انبیاء بنی اسرائیل می دانست. با این حال، برخورد یهودیان، خصوصا رهبران و احبار خودخواه یهود، با عیسی (ع) مناسب نبود و بسیاری از آنان منکر نبوت آن حضرت شدند. این امر به اضافه روایت منقول در انجیل که عیسی (ع) به تحریک یهودیان توسط حاکم رومی اورشلیم مصلوب شده، باعث گردید که روابط یهودیان و مسیحیان، از همان ابتدا خصمانه باشد. این اختلافها بعد از چندی به صورت کشمکش و نزاع سیاسی درآمد، خصوصا پس از آنکه امپراطور روم، قسطنطین، در سال 312 میلادی دین مسیح را پذیرفت و آن را آیین رسمی قرار داد، بزرگان نصاری هنگامی که از اقتدار و اختیارات سیاسی برخوردار شدند و ملاحظه کردند که یهودیان هنوز در برابر مسیحیت مقاومت می ورزند، از آنها مأیوس شده و راه اذیت و آزار را در پیش گرفتند. این امر موجب بروز زد و خورد و خونریزی های متعددی میان ایشان شد که تا زمان ظهور اسلام در داخل امپراطوری روم ادامه داشت. نتیجه این گونه درگیری ها نیز جز آوارگی و پراکندگی بیشتر یهودیان موجود به سرزمین های مختلف جهان و ایجاد فرقه های گوناگون در این دین بود

جنگ های صلیبی و وضعیت یهودیان در اروپا

آغاز جنگ های صلیبی در اواخر قرن یازدهم میلادی سرآغاز عصر دیگری در زندگی یهودیان مقیم اروپا به شمار می رود. در این دوران یهودیان در اکثر کشورهای اروپای غربی نظیر فرانسه و انگلیس و سواحل رود راین سکنی گزیده بودند، با این حال هیچگاه رابطه خوبی با اکثریت مسیحی نداشتند، به این ترتیب اولین گروه از جنگجویان متعصب مسیحی قبل از حرکت به سوی بیت المقدس برای شرکت در نبرد با مسلمانان، قتل عام کافران اروپا یعنی یهود را آغاز کردند. پاپ اروبان دوم در این زمان بر این عقیده بود که «پیش از هموار کردن رنج سفری دراز به بیت المقدس واجب می نماید یهودیان اروپا را که بازماندگان کشندگان خداوند ما، مسیح هستند، به قتل رسانند.» فرمانده سپاهیان صلیبی نیز اعلام کرد که انتقام خون عیسی (ع) را از یهودیان خواهد گرفت و یک تن از ایشان را بر روی زمین زنده نخواهد گذاشت.
در مورد علت یهود آزاری و قتل عام یهودیان در اروپا بحث های زیادی شده است. بعضی از افراد، این پدیده را ناشی از وقوع بلایای طبیعی در اروپا نظیر طاعون یا مرگ سیاه و انتساب جاهلانه سرمنشاء این بلایا به یهودیان، دانسته اند بعضی دیگر انزوای یهودیان در اوج تفکرات ناسیونالیستی در اروپا و اینکه یهودیان خود را به صورت قوم برگزیده تصور می کردند، را عامل اذیت و آزار ایشان توسط وطن پرستان افراطی آلمانی، فرانسوی و... دانسته اند. اما ظاهرا یکی از علل اصلی این پدیده، رفتارهای یهودیان در کشورهای غربی بوده است.
یکی از خصلت های اصلی یهودیان جمع آوری مال و ثروت از راههای نامشرع خصوصا ربا بوده است. به صورتی که یهودیان در قرون وسطی بر تجارت اروپا تسلط یافتند و کلمه یهودی در غرب مترادف کلمه تاجر شده بود. اینگونه رفتارهای فرصت طلبانه یهودیان باعث شده بود که بسیاری از مردم، کینه خاصی از یهودیان در دل داشته باشند و در موقع مناسب، انتقام خود را از این قوم بگیرند. به این ترتیب عامه ی اهل اروپا که در دوران جنگ های صلیبی بر ضد کافران (غیر مسیحی) به هیجان آمده بودند به خصومت یهود نیز برخاسته و آنها را طعمه هلاک ساختند. این جنبش ضد یهود از آلمان شروع شد و اولین کشتارهای جمعی در آنجا به وقوع پیوست و از آن کشور به دیگر ممالک اروپا سرایت کرد. در سال 1290 ایشان را از انگلیس، در سال 1394 از فرانسه و سپس از اسپانیا اخراج کردند. به این ترتیب یهودیان به سرزمینهای اطراف پراکنده شدند و بعضی که در کشورهایی نظیر ایتالیا، آلمان و فرانسه باقی مانده بودند در محله های خاصی از شهر به نام گستو یا گتو (Ghetto) محصور و برای آنها محدودیت زیادی در نظر گرفته شد. همچنین بسیار اتفاق مى افتاد که مسیحیان آنان را به زور به آیین خود در مى آوردند. این گونه افراد در ظاهر مسیحى مى شدند، ولى در باطن یهودى مى ماندند و تعبیر یهودیان مسیحى نما (Marranos) به چنین افرادى دلالت دارد که در اصطلاح یهودیان ایران، آنوس خوانده مى شوند.
یهودیان اندلس در دوران فرمانروایى مسلمانان در آن سامان زندگى خوبى داشتند. هنگامى که به سال 1492 اندلس به طور کامل از دست مسلمانان خارج شد، یهودیان نیز از آن سرزمین تبعید شدند. آنان به کشورهاى اسلامى شمال آفریقا روى آوردند، ولى تنها اندکى از ایشان در آن ورطه هولناک از چنگال دزدان دریایى و ناخدایان آزمند رهیده، به ساحل امن و امان رسیدند و در دامان پر مهر اسلام قرار گرفتند. منش نیک و رفتار انسانى مسلمانان با بیگانگان زبانزد تاریخ نگاران یهودى و مسیحى است.

یهود در عصر جدید

پیدایش رنسانس و ظهور عصر به اصطلاح روشنگری در اروپا، خواه و ناخواه تاثیر زیادی بر وضعیت یهودیان داشت. در دو قرن شانزده و هفده وضع اجتماعی یهودیان بسیار بد بود. در محله های خود یعنی گستوها محبوس مانده و از لذایذ دنیای خارج محروم بودند. وقوع انقلاب فرانسه و تصویب ''اصل تساهل دینی'' نسبت به یهودیان که در سال 1791 توسط مجلس ملی فرانسه تصویب گردید، موجب شد وضع اجتماعی یهود به تدریج بهبود یافته و ایشان از حقوق مدنی برخوردار شوند. انتشار عقاید عقل گرایانه و کمرنگ شدن خرافات مذهبی، بالطبع موجب آزادی عقیده و رفع موانع و سدهای اجتماعی گردید. به این ترتیب تقسیمات جدیدی در دین یهود آغاز شد و فرقه های اصلاح گرایانه، محافظه کارانه و ارتدکس پدید آمدند که همه ریشه در جهت گیریهای یهودیان در عصر روشنگری یا عصر خود داشتند.
اصلاح گرایان رفورمسیتها خصوصا از میان کنیسه های یهودی در آلمان برخاسته بودند و سعی می کردند تا از الگوی پروتستانهای آلمان تقلید کنند. در مقابل این تغییرات سریع و گسترده روحانیت ارتدکس یا سنتی دین یهود، بلافاصله عکس العمل نشان داده و به گونه ای سخت تر از گذشته به راههای قدیمی تمسک جست تاثیرات باستانی دین یهود را به همان صورت اصلی در مقابل خطری که به نظرشان، آنها را تهدید می کرد، حفظ نماید. بالاخره پس از چندی، گروه سوم میانه رویی پیدا شدند که با اینکه پاره ای از اصطلاحات را ضروری دانستند، اما معتقد بودند که جمعیت اصلاح طلب در این مورد قدری زیاده روی کرده است. به هر حال یهودیان اروپا بر اثر فشارهایى که براى آنان به وجود آمده بود، نمى توانستند بین مسیحیان و اقوام دیگر زندگى کنند و تبعیدهاى پیاپى هر چه بیشتر آنان را به فکر وطن مستقل مى انداخت.
اندیشه پدید آوردن کشورى مستقل براى یهود سابقه اى طولانى دارد با این وصف، زندگى میان ملتهاى غیر یهودى از نظر اقتصادى براى عموم یهودیان بسیار بهتر بود و به همین دلیل، پس از تأسیس کشور اسرائیل، یهودیان حاضر به مهاجرت به آن نبودند؛ از این رو، براى تشویق آنان به مهاجرت، در تمامى سرزمینهاى یهودى نشین اروپا و آسیا و آفریقا سازمانهایى به وجود آمد. دستگاههاى تبلیغاتى اسرائیل نیز باغ سبزى را به یهودیان نشان مى دادند. گروهى از یهود پس از مهاجرت، به وطن قبلى بازگشتند و به برنامه هاى پیشین خود میان اقوام دیگر ادامه دادند. در همین دوران است که نشانه های ظهور ''صهیونیسم'' نیز ظاهر می شود.

پیدایش صهیونیسم و تأسیس دولت اسرائیل

یهودیت تبلیغ ندارد، زیرا یهودیان دین خود را نعمتى الهى مى دانند که مخصوص نژاد بنى اسرائیل است. با این وصف هر گاه کسى بخواهد یهودى شود باید ذلتهاى این قوم را به او تفهیم کرد تا اگر مرد این میدان نیست، پا در آن نگذارد. تحمیل یهودیت به ندرت وجود داشته است. یهودیان معمولا مردم را به صهیونیسم دعوت مى کنند. جریان صهیونیسم یا فکر بازگشت به فلسطین در نیمه ی دوم قرن نوزدهم به وجود آمد. این جریان برای اولین بار در میان یهودیان اروپا شکل گرفت و به تدریج تمام جریانات فکری گذشته یهودیان را تحت الشعاع خود قرار داد. در اواخر قرن نوزدهم گروه بزرگى از یهودیان روسیه اخراج شدند. عده اى از آنان غرب اروپا ساکن شدند و گروهى هم به فلسطین رفتند و در مکانى نزدیک دریاى مدیترانه ساکن شدند و نام صهیون را براى آنجا برگزیدند. فلسطین در آن شکوفایى دولت بنى اسرائیل در عصر حضرت داود (ع) و سلیمان (ع) مرکز نظامى بوده است.
این نام همواره یادآور اقتدار آن قوم بوده و در کتابهاى انبیاى متأخر بسیار از آن یاد شده است. در همان زمان، یهودیان اروپا و روسیه با نادیده گرفتن سنت انتظار، براى کسب استقلال و عزت برخاستند و صهیونیسم را بنیاد نهادند. تعریف واژه صهیونیسم کار دشواری است زیرا این جریان به گرایش ها و سازمانهای سیاسی ناهمگونی اشاره می نماید که گاه در هدفها و دیدگاههای تاریخی، مبانی قومی- دینی و طبقاتی خود تضاد دارند. از لحاظ دینی واژه ی صهیون در میراث دینی یهود به کوه صهیون و بیت المقدس و به طور اعم به سرزمین مقدس اطلاق می شود و یهودیان خویشتن را زاده صهیون می دانند. اما از لحاظ سیاسی اصطلاح ''صهیونیسم'' بر یک دیدگاه یهودی مشخص در اروپا اطلاق می شود که بر این اساس است: ـیهودیان بخشی ارگانیک از ساختار تمدن غرب نیستند که حقوق و وظایفی همانند سایر شهروندان داشته باشند، بلکه به آنان به مثابه یک ملت برگزیده و یک گروه مقدس نگریسته می شود که وطن مقدس آنان در فلسطین است و باید به آنجا مهاجرت کنند.»
بنیان گذار جریان صهیونیسم ''تئودور هرتزل'' (1904 - 1860) می باشد که به عنوان پدر صهیونیسم سیاسی شهرت یافته است. او اولین کسی بود که این فکر را که تنها راه نجات و امید یهودیان، سکونت یافتن و استقرار در سرزمین فلسطین است بر زبان آورد. وی در مهمترین اثرش که کتاب ''دولت یهود'' بود و در سال 1896 منتشر شد، بر لزوم تشکیل دولت مستقل یهودی تاکید کرد. با تلاش همین شخص بود که اولین کنگره جهانی صهیونیسم در سال 1897 در شهر بان سوئیس تشکیل شد و در آن تمایلات و آرزوهای قوم یهود برای بازگشت به فلسطین به تفصیل بیان گردید، و نیز همین تلاشها باعث شد انگلستان بیست سال بعد (1917) با صدور اعلامیه ''بالفور'' موافقت خود را برای انتخاب فلسطین به عنوان کانون اصلی یهود اعلام کند.
اگر چه این اقدامات سرانجام منجر به تشکیل دولت غاصب اسرائیل به عنوان تنها دولت یهودی حاکم در عالم شد، اما با اندک مطالعه و تحقیق، هر صاحب نظر و محققی به درستی در می یابد که بین صهیونیسم و آیین یهود اختلاف بسیار فاحش و آشکاری وجود دارد. به طور خلاصه می توان گفت یهودی به فردی اطلاق می شود که تابع دستورات و مقرارتی است که از طرف خداوند به حضرت موسی (ع) نازل شده و همچون سایر ادیان الهی انسان را از مبدا به معاد غاقل نمی سازد، در حالی که صهیونیسم، مسلکی سیاسی است که با اهداف دنیوی و خصایصی همچون اشغالگری و توسعه طلبی، ترور، زورمداری، نظامی گری و تجاوز به حقوق دیگران، ثروت گرایی و مال اندوزی و فساد اخلاقی و اجتماعی همراه است. طبق ادعای سخنگوی کنگره جهانی یهود در حال حاضر سیزده و نیم میلیون یهودی در جهان زندگی می کنند که در مقایسه با پیروان میلیاردی سایر ادیان رقم بسیار ناچیزی است، با این همه آنچه که مهم است، نفوذ گسترده یهودیان و بخصوص صهیونیست ها در ارکان مختلف ساختارهای اقتصادی و فرهنگی جهان است.

منـابـع

حسین توفیقی- آشنایی با ادیان بزرگ- بخش یهود

یوری ایوانف- صهیونیسم- ترجمه ابراهیم یونسی- جلد 3- امیرکبیر- 1356

تاریخ تمدن- ویل دورانت- ترجمه صارمی، پاینده و طاهری- انتشارات آموزشی انقلاب اسلامی- 1371

جان کوتیلگی- فلسطین و اسرائیل- ترجمه سهیلا ناصری- وزارت امور خارجه- 1372

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد