سنت عرفانی در چین (آموزه های عرفانی سنت دینى)
فارسی 9237 نمایش |شیوه اتحاد با تائو
لائو تزو برای تبیین شیوه اتحاد با تائو از سمبول «فو» طلسم سلطنتى پادشاهان چین باستان، استفاده می کند. در چین باستان، پادشاهان و درباریان وفادار با نصف کردن مهرى یشمى سوگند وفادارى یاد مى کردند. نصف آن نزد پادشاه و نصف دیگر نزد دوک، لرد یا مارکى نگهدارى مى شد. در جشن انقلاب زمستانى، شهسواران سلطنتى به میز ضیافتى شاه مراجعه کرده و طلسم هاى خودشان را با طلسم هاى شاه جفت مى کردند تا نشان دهند که در خدمت شاه هستند. به همین منوال، دائو نیمه آسمانى طلسمى لینگ است و شخص مراقبه کننده نیمه دیگر آن (بائو). آنگاه که داورى متوقف شود و زمانى که مراقبه کننده در فراموشى بنشیند (دزؤوانگ)، مى تواند دو نیمه طلسم را به هم وصل کند.
شخص حقیقى از نظر تائو
شخص درک کننده دائو (تائو)، چن رن، یعنى شخص حقیقى، نامیده مى شود. تأمل و مراقبه «نشستن در فراموشى» این گونه توصیف مى شود: «دست ها و پاهایم احساس ندارد؛ ذهنم تاریک است. بدنم را فراموش کرده ام و علمم را به کنارى نهاده ام. با چنین اعمالى، با دائوى بى انتها یکى شده ام».
داستان آقاى هان دان یا شخص اتحاد یافته با تائو
آقاى هان دان، شخصى است که با دائو متحد شده است، کسى که روزنه هاى حواس پنج گانه انسان هاى عادى را ندارد. هر روز فرمانده اقیانوس جنوبى (یانگ) و فرمانده اقیانوس شمالى (یین) در درون پر حرارت هان دان در کار بودند (یعنى مراقبه «امساک قلب، ذهن» و «نشستن در فراموشى»). دل آنها براى هان دان سوخت و تصمیم گرفتند تا هفت روزنه انسان معمولى را به او بدهند: دو چشم، دو گوش، دو سوراخ بینى و دهان. هر روز آنها یک روزنه حفر مى کردند. در روز هفتم هان دان مرد. بنابراین، همچنین آنگاه که ما دل ها و ذهن هایمان را از داورى پر کنیم و نگذاریم آنها از ما جدا شوند، مراقبه بر دائو مى میرد. مراقبه کننده باید همچون آینه باشد و اندیشه ها را نگه ندارد یا دل نگران باشد: «شخصى که دائو را لمس کرده است، دل، ذهن را همچون آینه به کار مى برد، نه دست دراز مى کند و مى قاپد، نه نگه مى دارد؛ واکنش نشان مى دهد، اما در درون ذخیره نمى کند. بنابراین او، زن یا مرد، بدون آنکه به خود یا دیگران زیان رساند، مى تواند شفا ببخشد».
آموزه های عرفانی سنت دینى متاخر تائویى
سنت دینى متاخر تائویى که از قرن دوم میلادى تاکنون گسترش یافته، براى منبع الهام بودن و روشن شدگى بر این آموزه ها متکى بوده است. تمام شعایر تائویى صحیح با مراقبه اى آغاز مى شود که آن را «فا، لو» مى نامند و بر طبق آن، کاهن اعظم تائویى (مرد و زن به طور یکسان مى توانند این نقش را ایفا کنند) قبل از اینکه دائوى متعالى را براى حضور دعوت کند، تمام ارواح و تصورات را از قلب، ذهن خالى مى کند. تمام ارواح کیهانى که تصورات از دائو به عنوان تکوین کننده، مراقبه کننده و سکونت کننده را نیز در بر مى گیرد، دفع شده یا از بدن بیرون فرستاده مى شوند. «مندله اى بزرگ» یا طرحى کیهانى، پیرامون تائوئیست مراقبه کننده رسم مى شود. ارواح آسمان ها که گمان مى رود در شمال هستند، رو به تائوئیست که پشت به جنوب ایستاده است هستند. ارواح یانگ (اژدهاى آبى، بهار و تابستان)، در شرق، در سمت راست تائوئیست هستند. ارواح یین (ببر سفید، پاییز و زمستان)، در سمت غرب هستند. ارواح آب و جهان دیگر، یعنى «ارواح یتیم» (تصورات از زمان گذشته که با دل نگرانى ذهن را پر مى کنند)، در سمت چپ بیرون معبد مقدس یا منطقه مراقبه هستند. این ارواح مربوط به خاطرات گذشته، نیاکان ناکام، همه کسانى که به خاطر کمک فردى یا اجتماعى به رهرو متحمل رنج شدند، از حافظه آزاد مى شوند. این مناسک در سراسر روستاهاى جنوب شرقى چین، تایوان، جنوب شرقى آسیا و هنگ کنگ در عصر مدرن اجرا مى شود.
انواع سنت تخلیه در عمل عبادى چینیان مدرن و بودائیان تبتى
سنت تخلیه کننده همچنین در عمل عبادى چینیان مدرن و بودائیان تبتى به جا مانده است که ممکن است به سه شکل مجزا یافت شود:
(1) تلفیق سرود پاک بوم و مراقبه «چه ان» (ذن) صومعه بودایى چینى.
(2) عمل عبادى به شکل عمومى «چیه کوان (ژی گوان) یعنى مراقبه «ساماتا، ویپاسانا» توسط افراد عامى که مراقبه سنت بودایى «تی ین، ته ای» را محور قرار داده است.
(3) اشکال تنتره اى تبتى از آیین سرود ماندالا و مراقبه نشسته «دزوگ، چن»
روش نیلوفر آبی
اولین مورد از این روش ها یعنى گونه چینى «چه ان» (ذن)، که سرود پاک بوم (نیانفوو) را همراه با مراقبه نشسته آرام به حالت گل نیلوفر، به کار مى برد، را مى توان در بیشتر مراکز رهبانى بودایى سنتى یافت. کاهنان مرد و زن بر کوه جیو هوا (جیو هواشن)، در ایالت آن هویى، در صومعه سیسیا در حومه نانجینگ و شمار زیادى از عزلتگاه هاى کوهستانى در ایالت هاى فوجیئن و گوانک دونگ به عمل کردن و انتقال تعالیم سنت چینى کهن چن ادامه مى دهند. خواندن آمیدا سوتره، سوتره دل، پو من پین، فصل سوتره نیلوفر آبى، سوتره شفقت بزرگ و دیگر متون سنتى با عمل روزانه نشستن در دیانه یا ویپسیانه با ذهنى متمرکز بر هسیا دن، تین یا ناحیه شنگرف پایینى، یعنى حدود سه اینچ پایین ناف و در همین حدود به داخل، تلفیق شده است. افراد عامى که روزهاى اول و پانزدهم ماه قمرى، روزهایى که دولت آنها را به طور رسمى براى مراسم بودایى مجاز اعلام کرده است، قسمت معظمى از صبح را با گوش دادن به راهبان و راهبه هایى مى گذرانند که سرودهاى سوتره ها را مى خوانند. راهبان بودایى مى گویند: این عمل براى رسیدن به «تخلیه دل و ذهن»، راهى مطمئن تر و مناسب تر از به ذن نشستن است. مردم عامى، همانند بیشتر راهبان، به سرود پاک بوم بیشتر از «نشستن»، اهمیت مى دهند. اساتید بودایى قدیمى تر به شاگردان جدید خویش مى آموزند که این عمل اخیر، اگر رهبرى معنوى انجام نشود، ممکن است به غرور، اختلال حواس و خودبزرگ بینى بینجامد.
شکل عمومى دوم مراقبه تخلیه کننده
در چین مدرن، شکل عمومى دومى از مراقبه تخلیه کننده به وسیله جنبش عامیانه گسترده اى عمل مى شود. شمار کثیرى از اساتید عامى غیر رسمى، شکلى از جى گوان «ژیگوان» یا عبادت «تمرکز» را بر مبناى سوتره هاى اکبر و اصغر ویپه سنهاى (وی پا سانا) بزرگ تر و کم اهمیت تر یعنى دا جى گوان (تاچیه، کوئن) و سیائو جى گوان (شیائو چیه، کوئن)، که متون شفابخشى سنت تى ان تائى (تی ین، ته ای) اند، تعلیم مى دهند. این پدیده همه جا در چین مدرن یافت مى شود و به متون بودایى محدود نمى شود. اساتید تائویى نماى چى، گونگ (چه ای- کونگ) و متخصصان بودایى خودخوانده جى گوان آن چنان فراوان اند که تلاش هاى حکومت براى کنترل گسترششان (گاه با دستگیر کردن رهبران محبوب و قدغن کردن نمایش هاى عمومى غیر مجاز چى گونگ)، بى ثمر بوده است. قاطبه چنین اساتیدى و پیروانشان اغلب کاملا با انگیزه هستند. هیچ حق الزحمه اى براى انتقال تعالیم مراقبه اى درخواست نمى کنند. بیشتر اوقات هدف استاد و مراقبه کننده شفابخشى است، نه صرف مراقبه تخلیه کننده. هدف از یادگیرى مراقبه ویپه سنه یا چى گونگ تقریبا همیشه شفابخشى بعضى بیمارى هاست. مردان و زنانى که به سمت استادى نایل مى شوند، باید قادر باشند تا خود و پیروانشان را از بیمارى آزاد کنند.
سومین شکل عبادت تخلیه کننده
سومین شکل از عبادت تخلیه کننده که به طور گسترده در سراسر تبت و بخش هایى از مغولستان، ایالات گنسو (گانسو)، گینگهاى (خینگهای)، رچوآن (زشوئن) و یونان عمل مى شود، آیین بوداى تنتریک است. این شکل قدرتمند از تجسم و تخلیه از طریق به کارگیرى مراقبه هاى مودرا، منتره (مانترا) و مندله (ماندالا) جدا بر فلسفه مدیمیکه (مادهیاماکا)، یعنى راه میانه «تهیت»، مبتنى است. روش نیایش تنتریک کاملا غیر داورى گرایانه است و ذهن را از تصورات ذهنى، و اراده را از هر شکل موافقت یا رد، آزاد مى کند. در حالى که به چن (ذن)، نشستن بر تخلیه ذهن، و سرود پاک بوم بر تصفیه قلب مشتاق، متمرکز است، نیایش تنتریک ذهن را براى تعمق کردن (مندله)، دهان را براى سرود خواندن (منتره)، و بدن و دست ها را براى رقصیدن (مودره)، به شکل تخلیه بدنى کامل، به کار مى برد. نیایش تنتریک، به شکل تبتى آن، با کارهاى سنگین، یعنى با تجسم چنین تصورات عرفانى قوى، به تخلیه نایل مى شود که دیگر ذهن هیچ نوع داورى، و قلب هیچ نوع خواسته اى را به خود جلب نکند. حالت بى علاقگى مطلق، که زیبایى محض مناطق کوهستانى تبت موجب آن شده و به این شکل از نیایش منحصر به فرد، هستى بخشیده است، تبت و مغولستان خشن را به ملتى متحول کرد که فرهنگشان بر نیایش و محبت متمرکز شد، نه جنگ و غلبه. تبت تاکنون مدرن سازى را که انحراف فن مدارى سوسیالیستى چینى هان تحمیل کرد، به نفع وفور معنوى شکل ساده زندگى به طریق عشایرى، کشاورزى بى دغدغه و مراقبه تنتریک، رد کرده است.
منـابـع
مایکل ساسو، دیوید رِید- ادیان چین و ژاپن- مترجم محمدعلى رستمیان- ناشر مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- تاریخ نشر 1385
جان ر. هینلز- راهنمای ادیان زنده- ترجمه عبدالرحیم گواهی- ج 2- صفحه 894-879
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها