فلسفه مجازات اخروی

فارسی 2002 نمایش |

توضیح شبهه:
فلسفه و فایده عقوبت ها و مجازات ها چند چیز است یا تنبیه متجاوز و مجرم، یا عبرت گرفتن دیگران و یا تشفى خاطر و تسلى قلب ستمدیده. ولى هیچ یک از این فلسفه ها و یا فایده ها در باب مجازات اخروى مطرح نیست زیرا آنجا جاى تکرار جرم از جانب مجرم و یا انجام جرم از ناحیه دیگران نیست، بلکه آنجا جاى حساب و پاداش است و جاى عمل نیست. انگیزه تشفى و تسلى خاطر هم در مورد خدا صادق نیست زیرا خداوند «تبارک و تعالی» مانند انسان نیست که دچار عقده و حس انتقام جویى شود تا بخواهد از راه عقوبت مجرم، خاطر خود را تسکین دهد.
ممکن است گفته شود: هر چند حس انتقام جویى و تشفى قلب در مورد خدا مطرح نیست اما در مورد بندگان خدا که مورد ستم و تجاوز واقع شده اند مطرح است، در پاسخ مى توان گفت: همه جرم ها و گناهان که از قبیل حق الناس نیست، فلسفه عقوبت در حق الله چیست؟
در مقابل این شبهه چند پاسخ می توان داد:
الف) خداوند بر اساس حکمت و رحمت خود، براى هدایت و نجات بشر شریعت و آیینى فرستاده است و در آن تکالیفى را براى بشر مقرر فرمود و انبیا و اوصیاى انبیا را مأمور ابلاغ آن کرده است و با توجه به این که مى دانست همه افراد به راحتى و بدون انگیزه خارجى به اطاعت و تسلیم تن نخواهند داد، بر اساس حکمت خود به مطیعان و مؤمنان وعده ثواب و به عاصیان و کافران وعده عذاب داده است.
با توجه به این که تخلف از وعده عقلا و شرعا قبیح و نارواست چاره اى نیست جز این که خداوند در عالم آخرت به این وعده ها و وعیدها جامه عمل بپوشاند. از این گذشته آیات الهى از عذاب کفار و مشرکان و ظالمان خبر داد اگر خداوند به کلى از عذاب صرف نظر کند لازمه اش کذب است که خداوند از آن مبراست.
به تعبیر دیگر خداوند از این روى که به ایمان و اطاعت، وعده ثواب و پاداش نیک داده و به کفر و معصیت وعید عقاب و سزاى سخت داده و چنان که فرموده: به وعده خویش عمل خواهد نمود حال اگر چنین نکند لازمه اش این است که دروغ گفته باشد. «تعالی الله عن مثل ذلک.»
ب) از آیات قرآن استفاده مى شود که جزا و سزاى اخروى مقتضاى عدل الهى است. اگر پاداش و کیفر اخروى نباشد، عدل الهى مخدوش خواهد بود.
توضیح این که: خداوند مردم را به ایمان و نیکوکارى دعوت کرده است و مردم در پذیرش این دعوت دو دسته شده اند، برخى این دعوت را پذیرفته و نظام فکرى و اخلاقى خود را بر آن تطبیق داده اند و برخى دیگر نپذیرفته و به بدکارى و فساد پرداخته اند.
از طرف دیگر مى بینیم که این جهان به گونه ای نیست که بشود صد در صد نیکوکاران را پاداش و بدکاران را کیفر داد، بلکه برخى نیکوکاری ها هست که حیات انسان با آن پایان پیدا مى کند و مجالى براى پاداش نیست چنان که برخى از گناهان هست که امکان عقوبت آن در دنیا نیست مانند کسى که هزاران انسان را به ناحق مى کشد. پس مقتضاى عدل الهى آن است که نشئه دیگرى وجود داشته باشد تا هر یک از این دو دسته جزاى عمل خود را بیابند.
ج) بهترین پاسخى که مى توان به شبهه یاد شده داد این است که مجازات اخروى از نوع مجازات هاى قراردادى و اعتبارى دنیوى نیست بلکه از نوع مجازاتهاى تکوینى و حقیقى است. از قرآن کریم و روایات فراوان استفاده مى شود که هر چند اعمال نیک و بد انسان در این دنیا ظاهرا از بین مى رود ولى جنبه های ملکوتى و نتایج واقعی افعال اختیارى انسان در باطن انسان مستقر مى شود و هر جا که برود همراه اوست و سرمایه زندگى شیرین یا تلخ آینده او مى باشد.
به تعبیر دیگر اعمال خوب با صورتهاى بسیار زیبا و لذت بخش تجسم مى یابند و به صورت کانون بهجت و لذت در مى آیند و اما اعمال بد انسان با صورتهاى بسیار زشت و وحشت زا و آزاردهنده تجسم مى یابند و به صورت کانون درد و رنج و عذاب در مى آیند.
بنابراین، هر کس در قیامت با همان اعمال و اخلاق و اعتقادى که از دنیا به همراه خود برده است زندگى مى کند. اینها سرمایه هاى خوب و یا بد و همراهان نیک یا زشت همیشگى انسان در جهان جاودان است. پس کیفرهای اخروى از نوع مجازاتهاى قراردادى نیست که بخواهیم آن را از راه تنبیه مجرم و یا عبرت دیگران و یا تشفى دل توجیه کنیم.

منـابـع

مرتضى مطهرى- عدل الهى- صفحه 239- 252

سید محمدحسین طباطبایى- شیعه در اسلام- صفحه 161 - 165

مرتضى مطهرى- حیات اخروى- صفحه 32ـ 30 و 50

محمدتقى مصباح یزدى- آموزش عقاید- جلد 3 صفحه 121ـ119

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها