سخنان امیرالمومنین درباب قضاوت و امور قضایی در فرمان آن

فارسی 1278 نمایش |
نامه امیرالمومنین به مالک اشتر مانند شغلی است که جاده ورشد وکمال را برای مردم جامعه روشن می کند، در این فرمان مبارک همه راهنمایی های لازم برای اداره جامعه در مسیر حیات معقول بیان شده است. در زمینه قضاوت دراین فرمان چنین آمده است:

مالکا، درهر کاربزرگی که برای تو دشوار شود (199)، واموری که برای تو ابهام انگیز باشد، به خدا ورسول او رجوع کن، (200)، خداوند متعال خطاب به مردمی که ارشاد آنها را خواسته است می فرماید:« ای مردمی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدارا، واطاعت کنید رسول خدا واولیاء امور خودرا، واگر درباره چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا ورسول او ارجاع کنید» (210)، ارجاع به خدا، تمسک به کتابت محکم او است (202) وارجاع به رسول او گرفتن سنت جمع کننده او است که (مردم را) پراکنده نمی کند(203).

سپس برای قضاوت میان مردم، بهترین افراد جامعه را درنظرت انتخاب کن (204)، که ازاین صفات برخوردار باشد: 1-درتنگنای امور قرار نگیرد، 2-مدعیان ومتخاصمین اورا وادار به لجاجت نکنندیا اورا درمعرض آزمایش قرار ندهند، 3- به لغزشی که دچار شده ادامه ندهد وبه حق برگردد(204)، 4-ورجوع به حق موقعی که آنرا فهمید، برای او مشکل نباشد (206) 5- وهرگز نفس خودرا به پرتگاه طمع نزدیک نسازد(207) 6- وبه جای وصول به عالی ترین مرتبه فهم درکشف واقعیات به مراتب پایین آن قناعت نکند (208) 7- از همه مردم درموقع شبهه وابهام محتاط تر باشد(209) 8- از همه مردم در تمسک به دلائل محکم تر (210) 9- واز مراجعه خصماء کمتر از همه دلتنگ باشد (211) 10- متحمل ترین مردم برای کشف واقعیات(212) 11- وقاطع ترین آنان درموقع آشکار شدن حکم(213)، 12- مداحی دیگران اورا به خودبینی وتکبرگرفتار نکند(214) 13-فریبکاری ونیرینگ بازی ها تمایل اورا نگیرد، واینان اند( 215) (اما وظائفی که زمامدار درباره قضاوت دارد):
1- کارهای قضائی قاضی رابه طور فراوان تحت نظر بگیرد(216)، 2- دربذل موادی که نیاز اورا منتفی بسازد واحتیاج اورا به سبب آن بذل، از مردم کم کند( برطرف نماید) مضایقه مکن (217) 3- ومقامی برای قاضی درنزد خود عطا کن که هیچ یک از خواست درآن مقام طمع نکند تا بدین وسیله از غافلگیر شدن ازطرف مردان درنزد تو درامان باشد(218)، 4-به طور کلی درامور قضائی با دقت نظر کامل بررسی کن(219)، زیرا این دین درگذشته در دست اشرار اسیر بود، که درآن با هوای نفس عمل میشد وآن را وسیله دنیا طلبی خود قرار داده بودند(220).

این گوشه ای از لفاضات پرارج امام علی(ع) به مالک اشتر بود تا کشتی هدایت جامعه رادردست گیرد وآن را به سکوی امن وآرامش برساند.

منـابـع

حکمت اصول سیاسی اسلام- محمدتقی جعفری صفحه 37

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد