بررسی دعای پایان نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر
فارسی 4351 نمایش |نیایش امیرالمؤمنین (ع) در خاتمه فرمان مبارک درون زمامدار را برای درک معانی فرمان و عمل جدی به آن آماده می سازد.
«و انا اسال الله بسعه رحمته وعظیم قدرته علی اعطاء کل رغبه ان یوفقنی و ایاک لما فیه رضاه من الاقامه علی العذر الواضح الیه و الی خلقه مع حسن الثناء فی العباد و جمیل الاثر قی البلاد و تمام النعمه، و تضعیف الکرامه و ان تختم لی ذلک بالسعاده و الشهاده، انا راجعون و السلام علی رسول الله (ص) الطیبین الطاهرین و سلم تسلیما کثیرا، والسلام؛ و من از خداوند متعال به رحمت واسعه و قدرت باعظمتی که بر بخشیدن هر گونه مورد رغبت دارد، مسئلت می دارم که مرا و تو را وفق فرماید بر آنچه که رضای او در آن است از پایداری بر عذر روشن به بارگاه او و مردم، با ستایش نیکو در میان بندگان وآبادی زیبا در شهرها و اتمام نعمت و افزایش کرامت، و نیز مسئلت می نمایم عاقبت مرا با سعادت و شهادت ختم فرماید. قطعی است که ما به سوی او بازگشت خواهیم کرد، و درود و سلام فراوان بر رسول خدا (ص) و اولاد پاک و پاکیزه، او باد، والسلام.»
چه می شد اگر زمامداران و دیگر مقامات گرداننده جوامع درک می کردند و می پذیرفتند که بعد سیاسی و حقوقی بشر جاندارتر از آن است که اصول سیاسی و مواد حقوقی گسیخته از جاذبه آفریننده کمال بخش بتواند آن را «آنچنانکه که هست» و «آنچنانکه باید باشد» اداره کند. امیرالمؤمنین (ع) در سراسر این فرمان مبارک، چندبار ارتباط بعد سیاسی و حقوقی جامعه را با جاذبه کمال الهی و با اخلاق به معنای شکوفائی حقیقت در روح آدمی برای مالک اشتر تذکر داده است، تا مالک را متوجه کند به اینکه سر و کارش با یک عده موجوداتی گسیخته از آغاز و انجام معنی دار و گسیخته از خدا و ابدیت، و گسیخته از ارزش های والا نیست بلکه او با موجداتی به نام انسان ها سر و کار دارد که در بساط بسیار پهناور و عمیق خلقت، مورد مشیت بالغه خداوندی است.
او باید بداند که با انسان هائی سر و کار دارد که دارای جان پرمعنی می باشند. و این حقیقت هنگامی برای زمامدار قابل درک و دریافت است که پرمعنی بودن جان را به جهت وابستگی آن به خدا بفهمد و باور کند که کردار و اندیشه ها و اقداماتش را با این باور تنظیم نماید. بدین جهت است که امیرالمؤمنین (ع) آغاز و انجام فرمان مبارک را با جملات ملکوتی الهی تنظیم می فرماید، یعنی آن بزرگوار فرمان مبارک را با جمله «امره بتقوی الله» شروع و با «انا الیه راجعون؛ به سوى او باز مى گرديم.» (بقره/ 156) به پایان می رساند.
امیرالمؤمنین (ع) به وسیله نیایش پایان فرمان مبارک که مورد تفسیر توضیح و تفسیر ما است، مالک و هر زمامداری را که مدیریت انسانی را از یک نفر گرفته تا میلیاردها نفر به عهده می گیرند، چنان تربیت می کند که هیچ عذری برای تقصیر در امری که به گردن گرفته (زمامداری و مدیریت جامعه) نداشته باشند. برای درک این موضوع محتویات نیایش را در نظر می گیریم:
1- همانگونه که توفیقات مالک اشتر را در انجام مأموریتی که به او داده است از خداوند متعال مسئلت می دارد، نیاز خود را بر آن توفیقات، پیش از مالک متذکر شده و از خداوند سبحان می خواهد که او را هم مانند مالک اشتر به تحصیل رضای خداوندی موفق فرماید.
2- از رحمت واسعه خداوند متعال می خواهد که در اداره مردم (که زمامداری آنان را دارد) همانگونه که کارهای مالک اشتر برای مردم قابل پذیرش بسازد و عذر او را در موقع اشتباه برای مردم مقبول نماید، کارهای او را هم قابل پذیرش و غرور او را هم در نزد مردم مقبول فرماید.
3- از خداوند متعال مسئلت می دارد که مدیریت آن دو را مورد رضایت خود فرماید و هم مورد رضایت مردم قرار بدهد که همواره مردم از آنان به خیر و نیکی یاد کنند. این جمله از نیایش را دراوائل فرمان چنین فرموده است که خداوند کیفیت شخصیت زمامداران را از نیکی و بدی به زبانهای مردم صالح و وارسته جاری می سازد، بنابراین، ستایش زیبا در خلقت همان قدردانی از مدیریت و اعمال شایسته و برازنده زمامداران می باشد. این سنت الهی است که برای تشویق و تحریک مردم به خیرات و کمالات شایستگی یا ناشایستگی گردانندگان جوامع را سینه به سینه، دهان به دهان، و قلم به قلم (به وسیله کتابها) در گذرگاه تاریخ به آیندگان منتقل می نماید.
4- از خداوند سبحان می خواهد که آثار نیکو و مفید برای مردم از مالک و خود آن بزرگوار در شهرها یادگار بماند، و آثار عام المنفعه و باقیات صالحات به طور کلی از آن دو بزرگوار در طول تاریخ مورد استفاده بندگان خدا واقع شود. این موضوع را هم امیرالمؤمنین (ع) در بیان اهداف چهارگانه از این فرمان و اجرای آن به وسیله مالک اشتر با تعبیر «و عماره بلادها» فرموده اند و بدیهی است که منظور از آبادی شهرها، ساختن عمارتها و کاخهای مجلل که انسانهائی فقیر از نظر مادیات و روحیات در آنها زندگی کنند نیست، بلکه مقصود درآوردن شهرها به صورت آشیانه ای زیبا و مناسب با نیازهای حیاتی است که مردم در هیچ یک از لحظات زندگی با درد جانکاه نومیدی و اختلال حیات مستند به سوء مدیریت سیاسی در ساختن آشیانه زیبایی زندگی احساس زجر ننمایند.
5- دعای دیگر آن محبوب خداوندی اینست که با الطاف و عنایات ربانیش نعمت های خود را درباره آن دو (امیرالمؤمنین (ع) و مالک اشتر) اتمام فرماید، و بر کرامت و حیثیت و شرف انسانی آنان بیفزاید. برای هر انسان آگاه کاملا روشن است که همه محتویات این نیایش در عین حال که وسیله تقرب به خدا است، اثبات کننده ضرورت و عظمت فوق العاده این محتویات است که باید مالک و هر زمامدار اسلامی آن را درک کند و اعمال خود را با آنها تنظیم نماید.
6- در خاتمه این دعا امیرالمؤمنین (ع) از خدا می خواهد که زندگانی آنان را با سعادت و شهادت در راهش ختم فرماید.
منـابـع
محمدتقی جعفری- حکمت اصول سیاسی اسلام- صفحه 276- 278
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها