دو بعد مهم موسیقی

فارسی 2603 نمایش |

برای موسیقی دو بعد مهم، غیر از هویت آن وجود دارد که بررسی درباره آنها بسیار ضروری است. این دو بعد مهم عبارتند از:
*ارتعاشات منظمی که به وسیله حنجره یا ابزار موسیقی به وجود می آید. این ارتعاشات شکل موسیقی نیست بلکه وسیله شنیده شدن آن است؛ زیرا آنها (ارتعاشات) فی نفسه به خودی خود اگر گوش شنوایی نباشد که آنها را بشنود، هیچ سنخیتی با آن اصوات موثر در روان شنونده ندارد، از طرف دیگر ارتعاشات به وجود آورنده اصوات قابل تجزیه و ترکیب کمی هستند، در صورتی که هویت درون ذاتی ملودی آهنگ خوشنوا قابل تجزیه و ترکیب نمی باشد، مگر به مقادیر زمانی.
این قضیه مربوط است به «اصل عدم تجزیه کیفیت های روانی به اجزاء حقیقی کمی کوانتم»، مانند لذتی که از مشاهده یک منظره زیبا برای آدم رخ می دهد، هرگز قابل تجزیه و تحلیل به اجزاء کمی حقیقی نمی باشد، زیرا لذت ناشی از یک انگیزه و عامل معین هست یا نیست. همچنین است لذتی که از شنیدن موسیقی در درون انسان ایجاد می گردد، قابل تقسیم و تجزیه به اجزاء نمی باشد. حتی گامی بالاتر از این مورد می توانیم برداریم و آن این است که ما عددی را مانند 22 که در ذهن ایجاد شده است، چون یک پدیده کیفی است، نمی توانیم به اجزاء کمی حقیقی تقسیم کنیم، و اینکه می توانیم مثلا صورت 2 و 2 را جدا از یکدیگر در ذهن خود دریافت نماییم. همانطور که گفتیم، صورت و نقش عدد 2 است که تکرار کرده ایم، نه اینکه حقیقت 22 دریافت شده در ذهن ما تقسیم و تجزیه شده است، چه رسد به پدیده هایی که ذاتا حقایق کیفی می باشند.
*بعد مهم دیگر موسیقی که به یک اعتبار می توان گفت: شکل درون ذاتی موسیقی است، عبارت است از هیجانات و انفعالات و فعالیت های روانی، که آنها را محتوای اولی موسیقی نیز می توان نامید.
هویت نغمه موسیقی، یا محتوای اصلی موسیقی عبات است، از آن کیفیات یا حالات روانی که از امور فوق هیجانات و انفعالات و فعالیت های روانی به وجود می آیند، مانند وجود هیجان های عاشقانه، انتقام جویانه، طلب پیروزی، شور و ضعف آزادی خواهی، احساس دلسوزی برای ستمدیدگان، اشتیاق جدی برای استقلال در حیات، احساس تجرد از عالم ماده و مادیات و یا تحریم شهولت و غیرذلک، که از مختصات ذاتی«من» یا«نفس» آدمی می باشند.
بعضی از فلیسوفان نتواسته اند وسیله و شکل محتوای ابتدایی، موسیقی را از هویت ذاتی یا محتوای اصلی موسیقی تفکیک نموده و هر یک از آن دو را جداگانه بشناسانند. و میان فلاسفه و حکمای شرق محمدبن طرخان فارابی  و نویسندگان رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء مطالب بسیار مهمی درباره موسیقی گفته اند که باید آنان را به حق طلایه داران تحقیق در هویت موسیقی معرفی نمود. و اما از غرب، ویلهلم فردریک هگل است که تا حدودی وارد بحث از هویت اصلی موسیقی گشته است.

منـابـع

محمدتقی جعفری- موسیقی از دیدگاه فلسفی و ورانی- صفحه 45-43

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها