عقاید عوام درباره معاد در نظر ابن سینا و ملاصدرا

فارسی 2903 نمایش |

برخی از آیات قرآن کریم را، به اصطلاح روز، می توان «آیات کلیدی» نامید. مثلا آیه «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات، و انزلنا معهم الکتاب و المیزان، لیقوم الناس بالقسط...»؛ «به یقین ما پیامبران خویش را با آیات روشنگر فرستادیم، و کتاب و میزان نیز با آنان فرود آورده همراه ساختیم، تا مردمان همه، زندگی سرشار از قسط و عدل داشته باشند»، (حدید/ 25)، در قیاس با آیه «و أمرأتة حمالة الحطب»؛ «و زن ابولهب نیز، آن هیزم شکن، در آتشی شعله ور خواهد گداخت»، (مسد/ 4).
با آیه «قد علمنا ما تنقص الأرض منهم، و عندنا کتاب حفیظ»؛ «ما خوب می دانیم که زمین اجزاء بدن آنان را چه کرده است، آماری فراگیر همه در نزد ما هست»، (ق /4) این آیه شامل اصلی کلیدی است در معاد قرآنی، یعنی معاد عنصری جسمانی.
پس از این مقدمه کوتاه، به یادها می آوریم که آیه فطرت «فطرت الله التی فطر الناس علیها، لا تبدل لخلق الله ...»؛ «خداوند نهاد وجود انسانها را به ساختار الهی نهاده است که هیچگونه تبدیل پذیر نیست». (مریم/ 30)، نیز از آیات کلیدی است. باید گفت، این آیه از معجزات علمی و توحیدی قرآن کریم است، که اگر قرآن آن را نگفته بود، احدی از متفکران و فیلسوفان و عارفان اولین و آخرین را زهره تکلم بدان نبود. فقط باید آیه را در فضای معارف خالص قرآنی و اوصیایی فهمید تا به عظمت آن پی برد، نه فضاهای مشوب فلسفی و نظری و برداشتی و امثال آن، یعنی باید به خود معنا و حقیقت آیه رسید، نه برای آیه با عقل ناقص و کشف نازل و ... معنایی ساخت و پرداخت.
در این آیه، اگر کلمه «فطرت» را بردارید، خداوند و انسان بهم می رسند، و عامل این رسیدن و پیوند همین فطرت (ساختار نهادینه)، است.این است که بزرگان، فهم خالص و فطری توده های مردم مؤمن را، که به انواع پوشش ها و حجاب های علمی و فلسفی و اصطلاحی و کلامی و جدلی پوشیده نشده است ملاک بروز حقیقت شمرده اند. درک فطری عوام، مبتنی بر دریافت های «فطری-الهی» است. و از این جهت از تیرگهای بحثی و جدلی، و آن قلت و قلت های مدرسه ای، و به تعبیر آقای حکیم: «ریسمانبازی های ملائی» منزه و سره است. در اینجا، به سخن رئیس العقلاء، ابن سینا توجه کنید:
و اعلم! أن أکثر ما یقربه الجمهور و یفزع إلیه. و یقول به، فهو حق، و إنما یدفعه هولاء المتشبهة بالفلاسفة، جهلا منهم بعلله و أسبابه. و قد علمنا فی هذالباب، کتاب «البر و الإثم»، فتأمل شرح هذه الامور من هناک...
بدان! که بیشتر عقاید توده که بدان تکیه می کنند و باور دارند، حق است و درست؛ لیکن این «فیلسوف نماها» و شبه روشنفکران، چون علل و اسباب این امور را نمی دانند و مواد معارفی چندانی ندارند، آنها را انکار می کنند. ما در این باره کتابی به نام «البر و الإثم» (نیکی و گناه و آثار آن دو) نوشته ایم. شرح آنچه را گفتیم در آن کتاب ملاحظه کنید.
در این سخنان می نگرید که ابن سینا عقلگرای بزرگ، از باب خلوص فطرت و ادراکات فطری بدور از حوزه نظر و جدل به حقانیت باورهای توده گواهی می دهد و استناد می ورزد، و فلسفه زده ها و شبهه روشنفکرهای منکر اینگونه حقایق را جاهل می شمارد. اکنون برویم به سراغ صدر المتأهلین. ایشان نیز درباره ی فهم و ادراک عوام توده ها چنین می گوید:
فعلم مما ذکر، أن وجود الجنة و النار، و سائر أحوال الآخرة، علی الوجه الذی یفهم الجمهور و العوام، و یصل إلیه و أفهام الانام، حق مطابق للواقع، یجب الاعتقاد به یقینا...
از آنچه گفتیم و مبرهن ساختیم، دانسته شد که وجود بهشت و دوزخ و دیگر احوال آخرت، همان سان که توده عوام می فهمند و تصور می کنند حق است، و مطابق واقع و واجب است به طور یقین به آنها باور داشت...
در این سخنان هم فهم عوام در امر معاد، حق و مطابق واقع شمرده شده است، در صورتی که ملاصدرا بارها و بارها درباره ی فلاسفه گفته است که فلاسفه از امور معادی سر در نمی آورند، مگر از طریق آیات و اخبار بگیرند و بیاموزند.

منـابـع

محمدرضا حکیمی- معاد جسمانی در حکمت متعالیه- صفحه 323-319

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها