اقسام هدف در جهان بینی الهی

فارسی 2471 نمایش |

با توجه به اینکه دو نوع جهان بینی (مادی و الهی) وجود دارد بر مبنای جهان بینی الهی، آثار و اهداف از یک جهت دارای اقسام و مراتب اند که می توان آن را به سه مرتبه ابتدایی میانی و پایانی تقسیم کرد. اهداف ابتدایی عبارت است از: نظم ظاهر، امنیت عادی و رعایت حقوق دیگران، گرچه بر اساس ترس از کیفر قضایی باشد. هدف میانی عبارت است از عدل واقعی امنیت معقول و رعایت حقوق دیگران برای تشویق هیئت حاکم یا هراس از تنبیه آن بلکه به استناد فضیلت عدالت که در نهان دل ها تعبیه شده و لذت آن در کام جان جلوه کرده است. هدف پایانی عبارت از نیل روح متکامل به مقام شهود حقیقت است.
قرآن حکیم ضمن بر شمردن اهداف و آثار ابتدایی در بخشی از آیات که عهده دار اصل تکلیف و هدایت به قانون معتبر الهی است به امنیت و پرهیز از هرج و مرج می پردازد؛ لیکن قسمت مهم گفتار خود را معطوف به برقراری عدل واقعی می داند که هدف میانی است: «لیقوم الناس بالقسط» (حدید/ 25)؛ اما هدف برین آن است که از آیه «کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور» (ابراهیم/ 1) و مانند آن استنباط می شود. نورانی شدن جامعه معنای حقیقی دارد؛ نه صرفا اعتباری و مجازی؛ آن کس که از نور معرفت برخوردار و دارای درونی شفاف است در رویا یا در حال منامی یا در بیداری بسیاری از امور برزخی را مشاهده می کند، چنان که اوحدی از آنان به مقام نورانیت عقلی نیز بار یافته اند و حشر با فرشتگان مجرد روزی آنهاست.
حاصل آنکه اهداف بیان شده بخشی ابتدایی برخی میانی و بعضی دیگر جزء اهداف پایانی محسوب می شوند و این مراتب سه گانه برای افراد مختلف متفاوت اند. همه افراد هم از نظر آگاهی و معرفت در یک سطح قرار ندارند، بنابراین مراتب آثار به مراتب آگاهی مکلفان و مقدار عمل و کیفیت آن مربوط می شود. برخی با انجام تکالیف دینی فقط اهداف ابتدایی را تعقیب می کنند و به همان اندازه نیز قانع اند. طایفه ای دیگر که از جهت معرفتی بالاتر هستند به دنبال اهداف میانی اند. غالب افراد جزء این دو دسته اند. به سبب همین محدودیت فکری گاهی تصور می شود که اهداف و آثار تکلیف به اهداف ابتدایی و میانی محدود است؛ اما گروه اندکی به دنبال آثار نهایی و اهداف پایانی تکالیف الهی اند؛ آنان با رشد و تقویت قوه نظر و عمل به تکالیف دینی عمل می کنند تا به بارگاه رفیع بندگی نایل آیند.
آنچه در حدیث معروف تثلیث عبادت کنندگان وارد شده که برخی از هراس دوزخ و بعضی به امید بهشت و عده ای بر اساس محبت خدا و شکرگزاری در ساخت قدس ربوبی عبادت می کنند از همین قبیل است؛ پای بندی سالکان به مقصد رسیده به شرع مشروط به حفظ منافع شخصی آنان نیست. آنان غایت سود انگارانه در عمل به احکام و تکالیف ندارند، همه احکام شریعت را با جان خود پیوند زده و در همه حالات حیات خویش بدان عامل هستند. در صورت تعارض حکم شرع با مصالح فردی یا اجتماعی اهل توجیه احکام شرعی و جزء گروه درویشان جاهل عاطل نیستند که خود را کامل دانسته و از انجام تکالیف شرعی مبرا بدانند، بلکه همیشه خود را و نظامی که در آن زندگی می کنند، ناقص دانسته و بر این نکته اصرار دارند که:
انبیای الهی الگو و نماد حقیقی آنان هستند که تا آخرین لحظات حیات خویش از عمل به تکلیف الهی غافل نبودند و همین شیوه و سیره را برای پیروان خویش نیز تبلیغ می کردند بنابراین نهایت جهل و نا آگاهی است که کسی بگوید من به اهداف و آثار تکلیف واصل شدم و نیاز و حاجتی به انجام آن ندارم.
حاصل اینکه اثر نهایی و هدف پایانی تکلیف نه عالم شدن فیلسوف شدن فقیه شدن عارف شدن بلکه انسان کامل شدن یعنی به مقام نورانیت قلب رسیدن است که قبلا بیان شد و بقیه اهداف و آثار بیان شده جزء آثار ابتدایی یا میانی تکلیف اند.
ای دل نفسی به دوست همدم نشدی *** در خلوت کوی یار محرم نشدی
مفتی و فقیه و صوفی و دانشمند *** این جمله شدی و لیک آدم نشدی
غرض اصلی تکلیف الهی همین است و بقیه در مسیر است. اگر سالک صالح در پرتو عبادت به آن مقام منیع رسید مانند کسی است که بر پله بالایی از نردبان ایستاده که حدوث و بقای کمال او به همان نردبان بندگی مرتبط است. اگر ذره ای پندار باطل در شیار مغز او رسوخ کند و خود را بی نیاز از عبادت خدا ببیند فورا از آنجا سقوط می کند؛ نظیر آنچه درباره مشرک وارد شده که «و من یشرک بالله فکانما خر من السماء فتخطفه الطیر او تهوی به الریح فی مکان سحیق» (حج/ 31) زیرا عبادت خدا برای موجودی که عین ربط و فقر وجودی به خداست؛ نظیر علت های اعدادی و سبب های امدادی نیست که حدوثا دخیل در هدف باشد و بقائا کارایی نداشته باشد بلکه شرط لازم و ضروری آن است.

منـابـع

عبدالله جوادی آملی- حق و تکلیف در اسلام- صفحه 230-233

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها