اصل تضاد در جهان از نظر مولوی

فارسی 4501 نمایش |

مولوی درباره پرورش اضداد در شکم یکدیگر، در مثنوی چنین آورده:
با خود آمد گفت ای بحر خوشی *** ای نهاده هوش ها در بیهشی
خواب در، بنهاده ای بیداریی *** بسته ای در بیدلی دلداده ای
منعمی پنهان کنی در ذل فقر *** طوق دولت بندی اندر غل فقر
ضد، اندر ضد، پنهان مندرج *** آتش، اندر آب سوزان، مندمج
روضه ای در آتش نمرود درج *** دخل ها رویان شده از بذل و خرج
تا به گفته مصطفی شاه نجاح *** السماح یا اولی النعما رباح
ما نقص مال من الصدقات قط *** انما الخیرات نعم المرتبط
میوه شیرین نهان در شاخ و برگ *** زندگی جاودان در زیر مرگ
در تک دریا گهر با سنگهاست *** فخرها اندر میان ننگهاست
تو از آن روزی که در هست آمدی *** آتشی یا خاک یا بادی بدی
از مبدل، هستی اول نماند *** هستی دیگر به جای او نشاند
همچنین تا صد هزاران هست ها *** بعد یکدیگر دوم به ز ابتدا
این جهان جنگ است چون کل بنگری *** ذره ذره همچو دین با کافری
آن یکی ذره همی پرد به چپ *** و آن دگر سوی یمین اندر طلب
جنگ فعلی، جنگ طبعی، جنگ قول *** در میان جزوها حربی است هول
این جهان زین جنگ قائم می بود *** در عناصر در نگر تا حل شود
چار عنصر چار استون قوی است *** که بر ایشان سقف دنیا مستوی است
هر ستونی اشکننده آن دگر *** استن آب اشکننده هر شرر
پس بنای خلق بر اضداد بود *** لا جرم جنگی شد اندر ضر و سود
هست احوالت خلاف یکدگر *** هر یکی با هم مخالف در اثر
فوج لشگرهای احوالت ببین *** هر یکی با دیگران در جنگ و کین

منـابـع

مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 216

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد