تفکیک ایده آلیسم فلسفی از ایده آلیسم اخلاقی و نقد آن

فارسی 3666 نمایش |

بعضی از مارکسیست ها مثل ژرژ پولیتسر آمده اند تفکیک کرده اند (میان‏ ایده آلیسم فلسفی و ایده آلیسم اخلاقی)، چون دیده اند این حرفها جای خیلی‏ کوبنده ای برای مارکسیسم است، آمده اند ایدآلیسم اخلاقی را وضع کرده اند که نه، ما منکر ایده آلیسم فلسفی هستیم ولی طرفدار ایده آلیسم اخلاقی هستیم. "طرفدار ایده آلیسم اخلاقی هستیم" یعنی چه؟! اساسا این فلسفه جایی برای‏ ایده آلیسم اخلاقی باقی نمی‏ گذارد مطابق این فلسفه که محرک انسان را جبرا علل اقتصادی می‏ داند و در زیر هر پرده ای یک امر اقتصادی (را مستور) می‏ داند، ایده آلیسم اخلاقی هم یعنی روی پرده، زیر پرده چیز دیگر است، ماتریالیسم اقتصادی است پس این چه ایده آلیسم اخلاقی است؟!
طبق خود فلسفه مارکسیسم، این شعارهایی که الان مارکسیست های دنیا به قول خودشان به‏ نفع ملتهای استثمار شده می ‏دهند چه ماهیتی دارد؟ شعارهایی که علیه‏ امپریالیسم می ‏دهند چه ماهیتی دارد؟ شعارهایی که له مردم استثمار شده‏ می‏ دهند چه ماهیتی دارد؟ (چین می ‏گوید، شوروی هم می‏ گوید) آیا این غیر از این است که طبق همین فلسفه خودش می‏گوید حرف مرا باور نکن، من هم‏ که می‏ گویم، یک مطامعی دارم، من هم گرگ دیگری هستم مثل آن گرگ، عجالتا مقصود گرگانه خودم را زیر این شعارها پنهان کرده ام قصه همان شعری‏ است که سعدی آورده:

شنیدم گوسفندی را بزرگی *** رهانید از دهان و چنگ گرگی
شبانگه کارد بر حلقش بمالید *** روان گوسفند از وی بنالید
که از چنگال گرگم در ربودی *** بدیدم عاقبت گرگم تو بودی


تو هم که آمدی مرا از چنگال گرگ نجات دادی به خاطر من نبود، بجای‏ گرگ، تو می‏ خواستی مرا بخوری. این فلسفه می ‏گوید مسأله این است که من هم‏ هر چه می ‏گویم صلح، من هم هر چه می‏ گویم انسانیت، من هم هر چه می‏ گویم‏ حمایت از (محروم و مظلوم)، دروغ می ‏گویم، زیر حرفهای خودم مطامعی‏ دارم.

منـابـع

مرتضی مطهری- فلسفه تاریخ- صفحه 112-111

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد