راه های غیر مشروع کسب درآمد در اقتصاد اسلامی

فارسی 3841 نمایش |

آنچه اسلام از رشته های درآمد منع کرده است چند قسم است:

نظر اسلام درباره کسب درآمد از راه اغراء به جهل و به کارگیری عقاید پست
الف. درآمد از طریق اغراء به جهل و تثبیت جهالت مردم و تحکیم عقاید سخیف و خرافی نظیر بت فروشی و صلیب فروشی. بعضی این چیزها را به نام آزادی و احترام به عقیده انجام می دهند. می گویند حیثیت ذاتی بشر او را لازم الاحترام کرده و لازمه احترام به بشر احترام به عقاید او و مقدسات اوست هر چه باشد، ولو بت باشد، ولو مانند بت ژاپنی ها صورت احلیل یا فرج باشد، یا مثل بت هندوها گاو باشد. اما باید بدانیم که احترام به بشر و حیثیت ذاتی بشر ایجاب می کند که این زنجیرها را که به دست خود بسته است باز کنیم نه اینکه چون بشر به دست خود بسته است باز کنیم نه اینکه چون بشر به دست خود بسته است پس لازم الاحترام است.
و ما عمل ابراهیم بت شکن و موسی که گوساله سامری را آتش زد: «انظر الی الهک الذی ظلت علیه عاکفا لنحرقنه ثم لننسفنه فی الیم نسفا»؛ «بنگر به معبودت که پیوسته او را می پرستیدی، ما آن را نخست می سوزانیم و سپس خاکستر آن را در دریا می ریزیم.» (طه/ 97) و عمل رسول خدا را که بتها را شکست و دور ریخت تصویب می کنیم نه عمل کورش یا ملکه انگلستان و یا دولت انگلستان را که به بت پرست ها اجازه «تأسیس» بتخانه می دهد و نام این عمل زشت را آزادی خواهی و دموکراسی می گذارد. اینها از لحاظ سیاست به مفهوم امروز صحیح است اما از لحاظ بشریت غلط است.

نظر اسلام درباره کسب درآمد از طریق اغفال و اختلاب
ب. نوع دوم تحصیل درآمد از طریق اغفال و اضلال است. بیع کتب ضلال از این قبیل است. در اسلام شکستن سکه تقلبی و از بین بردن کتاب تقلبی واجب است. البته خرید و فروش آنها برای کسانی که قدرت تفکر و تجزیه و تحلیل دارند مانعی ندارد اما برای کسانی که فاقد این قدرتند صحیح نیست. امروز به نام آزادی عقیده و فکر، نشر هر کتابی و خرید و فروش هر کتابی را صحیح می دانند، اما اسلام این راه درآمد را به روی پیروان خود بسته است. تدلیس ماشطه و نجش از این قبیل است، مدح "من لایستحق المدح" از این قبیل است، کهانت نیز از این قبیل است، بلکه تحریم ساختن و مبادله مجسمه نیز از این قبیل است ولو آنکه جنبه حریمی و مقدمی دارد.

نظر اسلام در خصوص کسب درآمد از طریق تقویت بنیه دشمن
ج. تقویت دشمنان به هر نحوی باشد، از این نوع است. بیع سلاح به اعداء دین، بلکه هرگونه خرید و فروشی که سبب شود دشمن، قوی و دوست، ضعیف شود در اسلام ممنوع است. اگر خرید و فروشی سبب شود که بنیه نظامی یا اقتصادی یا فرهنگی دشمن قوی و متقابلا بنیه نظامی، اقتصادی، فرهنگی خودی ضعیف شود ممنوع است. فروش نسخ خطی قیمتی به آنها از این قبیل است. فروش موادی از قبیل نفت به آنها از این قبیل است. موارد زیادی، اهل اطلاع در این زمینه می توانند پیدا کنند.

نظر اسلام درباره کسب درآمد از طریق تولید و مبادله کالاهای مفره
د. تحصیل درآمد از راه تولید یا خرید و فروش و مبادله موادی که استعمال آنها برای بشر زیان دارد و یا فایده ای ندارد و از نوع هوس های کودکانه است. مبادله شراب، اعیان نجسه، آلات قمار و غش از این قبیل است.
ه. پای ماده مضری در کار نیست، بلکه نوع کاری که فرد در مقابل آن واقع می شود بیهوده یا مضر است، مثل لهو و غنا، یا قمار، یا قیادت، یا هجو مؤمن.

نظر اسلام درباره کسب درآمد مزد بگیری در امور مقدس
و. نوع دیگر کاری است که از نظر اسلام فوق مسائل اقتصادی است، از قبیل اجرت در قضاوت، تعلیم دین و قرآن، اجرت بر اذان یا افتاء. اذان شعار است، شعار راستی و ایمانی، پیام دل است به دل، این زشت است که کسی پول بگیرد و بگویید "اشهد ان لااله الا الله"، این کار فروشی نیست، همچنان که از نظر اسلام سربازی نیز مزدوری نیست، اجباری هم نیست، قصد قربت می خواهد. حتی بیع مصحف. اینگونه کارها باید بلا عوض صورت گیرد ولی بودجه عامل از بیت المال تأمین شود. بعضی علت حرمت اجرت «در این موارد را» تضاد اجرت با قصد قربت دانسته اند، ولی به عقیده ما «علت» این است که اینگونه کارها را اسلام فوق مبادله و خرید و فروش می داند. افتاء و ارشاد هم از این قبیل است.

نظر اسلام درباره کسب درآمد از طریق کمک به تجمل پرستی
ز. کارهایی که منجر به تجمل پرستی مفرط بشود، مثل ساختن یا مبادله ظروف طلا و نقره. شاید بتوان گفت که علت دیگر حرمت ساختن و مبادله ظروف طلا و نقره این است که رواج و شیوع آن سبب می شود که پول، نایاب و کار مبادله به سختی بکشد.
پس مجموع ضابطه ای کلی در تحصیل درآمد ممنوع عبارت است از راه اغراء به جهل و استفاده از عقاید پست پلید، اغفال، تقویت بنیه دشمن و تضعیف بنیه جامعه اسلامی چه از نظر نظامی یا اقتصادی یا سیاسی یا فرهنگی، تولید و مبادله کالاهای مضره، مزد بگیری از کارهای مضر و غیر نافع، تولید و مبادله یا مزد بگیری در زمینه اشیاء یا کارهای مقدس فوق امور مادی، کمک به تجمل پرستی، حبس پول به صورت ظروف که در حکم ذخیره و گنج است.

منـابـع

مرتضی مطهری- نظری به نظام اقتصادی اسلام- صفحه 204-207

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد