زنبور عسل در روایات

فارسی 2919 نمایش |

حکمت نادانی پرندگان
امام صادق (ع) در روایتی فرمودند: «لو أن الطیر یعلم ما فی أجواف النحل مابقی منها شیء الا أکلته؛ بدرستیکه اگر پرندگان می دانستند چه چیز (با ارزش و مفیدی) در درون شکم زنبورها است، چیزی از آنها باقی نمی ماند و همه را می خوردند».

شگفتی آفرینش زنبور عسل
امام صادق (ع) فرمودند: «یا مفضل! انظر الی النحل و احتشاءه فی صنعة العسل و تهیئة البیوت المسدسة و ما تری فی ذلک اجتماعه من دقائق الفطنة فانک إذا تأملت العمل رأیته عجیبا لطیفا و إذا رأیت المحول وجدته عظیما شریفا موقعه من الناس و إذا رجعت الی الفاعل ألفیته غبیا جاهلا بنفسه فضلا عما سوی ذلک ففی هذا أوضح الدلالة علی أن الصراب والحکمة فی هذه الصنحة لیس للنحل بل هی للذی طبعه علیها و سخره فیها لمصلحة الناس؛ ای مفضل نگاه کن به زنبور در تلاش و کوشش (فراوان) او در ساختن عسل و در آماده کردن و ساختن خانه هایشان که به صورت شش ضلعی است و آنچه که تو در اجتماع آنها در خانه هایشان می بینی که از باظرافت ترین کارها و از زیرکی و هوش فراوان نشأت گرفته است. پس هنگامی که تو در کار آن زنبورها فکر می کنی آن را عجیب و باظرافت می بینی و وقتی به حاصل کار زنبور که عسل است می نگری به موقعیت برجسته اش میان مردم پی می بری و زمانی که به زنبور توجه می کنی آن را می یابی در حالی که نادان و جاهل است به خودش، چه رسد به غیر خودش، در این مطلب بهترین دلالت است بر اینکه این کار و روش درست و حکمت آمیز که در این صنعت (صفت عسل سازی) به کار رفته شده برای زنبور نیست بلکه از طرف خالقی است که طبع آن زنبور را بر این کار سرشته است و آن زنبور را در این کار رام کرده است بخاطر اینکه در این کار مصلحتی برای مردم وجود دارد».

شفابخشی عسل
ابوسعید خدری نقل می کند: «أنه جاء رجل الی النبی صلی الله علیه و آله و قال إن أحی یشتکی بطنه فقال اسقه عسلا فذهب ثم رجع فقال قد سقیته فلم تغن عنه فقال علیه السلام اذهب فاسقه عسلا و قال صدق الله و کذب بطن أخیک فسقاه فبرأ کأنما نشط من عقال؛ همانا شخصی خدمت پیغمبر (ص) آمد و عرض کرد: برادر من شکم درد گرفته و ناله می کند حضرت فرمودند به او عسل بنوشان آن شخص رفت پس از مدتی بازگشت و گفت همانا من عسل را به او نوشاندم ولی خوب نشد. حضرت دوباره فرمود: برو به او عسل بنوشان و حضرت فرمودند: خداوند راست گفته است (که عسل شفاست) شکم برادر تو دروغ می گوید (آماده پذیرش عسل نشده است) سپس آن شخص به برادرش عسل نوشاند و او بهبود پیدا کرد و از مریضی رهایی یافت».
توضیح: جمله کذب بطن أخیک؛ منظور عبارت این است که خداوند در عسل خاصیت شفابخشی را قرار داده است اما اینکه با یک بار مصرف مریضش خوب شود و نه شاید احتیاج باشد که چندین بار مورد مصرف قرار گیرد و حضرت به شخص می خواهد اطمینان بدهد که عسل اثر خودش را خواهد گذاشت برو و دوباره به او عسل بنوشان.

منـابـع

محمدباقر مجلسی- بحارالانوار- ج 3/ 108 و ج 64 / 239 و ج 52 و ج 61/ 238

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد