داستان گاو بنی اسرائیل

فارسی 9191 نمایش |

بر اساس آیات 67 تا 73 سوره بقره و تفاسیر آنها ماجرای گاو بنی اسرائیل از این قرار است:
یکی از بنی اسرائیل به طرز مرموزی کشته شده بود و کسی نمی دانست قاتل کیست. به همین دلیل، میان قبائل بنی اسرائیل درگیری شد، چون هر یک، آن را به طایفه و افراد قبیله دیگر نسبت می داد و خود را تبرئه می کرد. سرانجام نمایندگان همه گروه ها جهت داوری نزد حضرت موسی (ع) رفتند و از او خواستند این مشکل را حل کند. موسی (ع) نیز از پروردگار کمک خواست. خداوند به موسی وحی کرد به آنان امر کند که گاوی را بکشند و جسد مقتول را به قسمتی از آن گاو بزنند تا زنده شود و قاتل خود را معرفی کند. بنی اسرائیل، ابتدا موسی را مسخره کردند. بعد وقتی مطمئن شدند موضوع جدی است، شروع کردند به سوالات جزئی پرسیدن درباره خصوصیات و ویژگی های گاوی که بایست بکشند؛ رنگ پوستش، سنش و....
هر پاسخی که موسی از سوی خدا می داد کار پیدا کردن گاو مورد نظر سخت تر می شد. اگر همان ابتدا می رفتند و گاوی را می کشتند به هدف شان می رسیدند اما چون مشخصات گاو کامل تر شده بود، پس از جستجوی بسیار ناگزیر شدند مبلغ زیادی بپردازند و گاو مورد نظر را بخرند. سرانجام گاو را خریدند و سر بریدند و جسد را به بدن گاو زدند. مقتول نیز زنده شد و قاتل خود را معرفی کرد.

منـابـع

دانشنامه رشد

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها