محرومیت کفار از نور حق در قیامت
فارسی 3131 نمایش |قرآن کریم در خصوص روشنایی روز قیامت و شهادت شاهدان می فرماید: «و اشرقت الارض بنور ربها و وضع الکتب و جیء بالنبیین والشهداء و قضی بینهم بالحق و هم لایظلمون؛ و زمین به نور پروردگارش روشن گردد و کارنامه (اعمال در میان) نهاده شود و پیامبران و شاهدان را بیاورند و میانشان به حق داوری گردد و بر آنان ستم نرود» (زمر/ 69)
عالم قیامت، عالم اشراق است و عالم نور است و بنابراین هیچ یک از موجودات آن عالم از موجود دیگری محجوب نیستند و همه چیز برای همه چیز ظاهر و بارز است. در اینجا یک سؤال پیش می آید و آن اینکه: افرادی که از این دنیا به آن عالم می روند و از اهل معصیند و از اهل شقاوتند و از اهل کفرند و در آنجا مورد غضب پروردگار واقع می شوند و در آتش دوزخ به پاداش اعمال خود گرفتار می گردند؛ آنها حالشان چطور است؟ با آنکه آنجا عالم اشراق و نور است، آیا وجود آنها هم نورانی است و مشرق است؟ یا نه، ظلمانی است؟ و اگر وجود آنها نورانی باشد، پس عذاب و گرفتاری و در تحت اسمای جلالیه پروردگار واقع شدن یعنی چه؟ و اگر وجود آنها ظلمانی باشد، با فرض اینکه سنخه آن عالم، نور و اشراق است و ظهور و بروز است، چگونه وجود ظلمانی آنها با آن عالم نور و اشراق سنخیت دارد؟
و اما پاسخ این پرسش: افرادی که از دنیا میروند، هرچه در دنیا کسب کنند با همان می روند: «لها ماکسبت و علیها مااکتسبت؛ برای هر نفسی است آنچه از خوبی ها به جا آورده است و بر عهده و ذمه اوست آنچه از بدی ها کسب کرده است» (بقره/ 286)
«و أن لیس للانسان الا ما سعی * و أن سعیه سوف یری؛ و نیست برای انسان مگر آنچه را که در آن سعی کرده است و به زودی نتیجه سعی و کوشش او دیده می شود» (نجم/ 39-40)
بنابراین هر درجه ای که انسان در آن عالم به دست می آورد، در اثر اعمالی است که در اینجا انجام داده، و منتهی آن عمل در آنجا ظهور و بروز دارد و اگر هم در عالم برزخ انسان دارای ترقی باشد و یا پس از مردن در نامه عمل او چیزهایی نوشته شود، بالاخره در نتیجه اعمالی است که در دنیا انجام داده و اثرات واقعی داشته است؛ وگرنه فی حد نفسه آن عالم، عالم فعل و کار نیست.
«الیوم عمل و لاحساب و غدا حساب و لاعمل؛ امروز روز عمل است و حسابی نیست و فردا روز حساب است و کرداری نیست» (بحارالانوار، ج 77، ص 425). پس انسان در دنیا هر عملی که داشته باشد، یا عمل بد و یا عمل خوب؛ و هر نیتی که داشته باشد و هر غریزه ای که او را به سمتی دعوت کند و هر عقیده ای که نفس خود را بر آن نهاده باشد تا موقع مردن است که قابل تغییر و تبدیل است؛ ولی چون بمیرد، نفس او مهر میشود و نامه عمل بسته می شود و بر اساس عملی که انسان در دنیا انجام داده است در آنجا محاسبه میشود. کسانی که در این دنیا دنبال معارف الهیه نرفتند، خدا را نشناختند، و بر خلاف غرایز خدادادی و در جهت انحراف حرکت کردند، اهل ستم و گناه و شقاوت بودند؛ همانطور که روح آنها در این دنیا ظلمانی است و بین آنها و بین حقیقت حجاب و ستری واقع شده و نور ندارند، در آنجا هم نور ندارند.
«وَ مَن لَمْ یَجْعَلِ اللَهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُورٍ؛ و کسی که خداوند برای او نور قرار نداده است، پس آن کس نور ندارد» (نور/ 40) شخص بی نور، بی نور است. هر جا برود بی نور است. زید بن عمرو، زید بن عمرو است؛ در مسجد، در خیابان، در منزل، هر جا باشد خود اوست.
«وَ مَن کَانَ فِی هَـ'ذِهِ أَعْمَی ' فَهُوَ فِی الاْخِرَةِ أَعْمَی ' وَ أَضَلُّ سَبِیلاً؛ و کسی که در این عالم، در این نشْأَه، کور باشد، در آخرت هم کور است، و راهش گم است» (اسراء/ 72) مراد از کوری، نه کوری چشم ظاهر است. برای این چشم ها در قیامت کوری نیست.
منـابـع
سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی جلد 5- صفحه 217-220
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها