تفسیر سوگند به اسبان پیکارگران در قرآن

فارسی 741 نمایش |

یکی از سوگندهایی که در قرآن کریم می بینیم، سوگند به اسبان  مجاهدان، پیکارگران است، و اینک متن آیات: "و العادیات ضبحا* فالمور یات قدحا* فالمغیرات صبحا* فاثرن به نقعا فوسطن به جمعا" (عادیات-آیات 1-5).

نخست لازم است لغات فوق را تشریح نموده سپس به نفد نظر مفسران بنگریم:

عادیات: جمع عادیه، از ماده ی «عدو» به معنای چهار نعل دویدن اسب، اسبان دونده و نفس زنان است.

ضبح: صوت سینه ی اسب هنگام تاختن، و نفس زدن پی در پی آن هنگام دویدن است.

موریات: جمع موریه، از فعل اوری، جرقه جهیدن یا آتش برآمدن از سنگ یا چوب است.

قدح: چوب یا سنگ را برای جستن آتش بهم زدن است.

مغیرات: جمع مغیره از اغاره می آید یعنی شتاب کنندگان پیکار کننده، تاخت و تاز کنندگان.

نقع: غباری که به هوا پراکنده شود، بلند کردن صدا. فریاد و غوغا است.

با در نظر گرفتن معانی لغات فوق ترجمه مجموعه پنج آیه مورد سوگند چنین خواهد بود: سوگند به اسبان پیکارگران که در هنگام دویدن پی در پی نفس می زنند، و سوگند به آنها که با زدن سمهای خود جرقه ها می افزوزند، و به آنها که در بامداد به دشمن یورش می آورند، و به آن غبار بر می انگیزند، و سپاه دشمن را همگی در میان می گیرند.

گفتار مفسران
با مطالعه اینکه تفاسیر زیادی به عمل آمده معلوم می شود که بطور کلی دو نظر در مورد آیات فوق در بین مفسران وجود دارد:

1. شتران ححاج است که از عرفات به مشعر و منی می شتابند. این معنی از علی علیه السلام به صورت روایات رسیده است.

2. چون ظاهر این آیات اشاره به واقعه خاصی نیست، آنچه از شأن نزول بیان شده (مانند سریه ی منذرین عمرو انصاری یا غزوه ذات السلاسل) بیان مورد انطباق است بنابر این مرکب های دونده هرچه باشد و شأن نزول یا مورد انطباق آیه هر واقعه ای بوده باشد، نظر این آیات به مرکبهای مردانی است که آنها را به تاخت و شتاب در آورده اند، و ارزش و بزرگی این مردان در اثر ایمان به خدا و آن هدفهایی است که خواب و راحت را از آنها و مرکبهاشان ربوده و از هر جاذبه و علاقه مخالفی آنها را برکنده است.

اکثر قریب باتفاق مفسران، نظر دوم را در تفاسیر خود آوره و بدان معتقدند که نام برخی از آنان را ذیلا یادآور می شویم:

مرحوم طبرسی از ابن عباس، عطا، عکرمه، حسن، مجاهد، قتاده و ربیع، نقل نموده که گفته اند: خداوند در این آیات به اسبانی که برای جنگ با کفار می دوند و پیاپی نفس می زنند و با برخورد سمهای خود به سنگها جرقه ها ایجاد می کنند و صبحگاهان به دشمن یورش می آورند، و با حرکت خود غبار برمی انگیزند و دشمن خود را در میان می گیرند سوکند یاد کرده است.

شیخ طوسی نیز از عده ای از مفسران این معنی را نقل نموده است.

ابوالفتوح رازی می گوید: «عبدالله بن عباس، عطا، مجاهد، عکرمه، حسن، کلبی، ابوالعالیه، ربیع، عطیه، قتاده مقاتل، و ابن کیسان، همگی قایلند که مقصود از عادیات اسبانند که در جهاد در راه خدا می دوند و در حال دویدن و تاختن از گلوی ایشان آواز  می آید، و آنگاه آیات بعد را به همین نحو تفسیر می کند.

بحرانی از علی بن ابراهیم همین معنی را نقل کرده است. زمخشری و آلوسی و طنطاوی و سید قطب نیز آیات فوق را به همین بیان تفسیر نموده اند. مفسران دیگری مانند: ابن عباس، فیض، مراغی، بیضاوی ، ابی السعود، میبدی، سیوطی، و جلالین نیز بر همین معنی معتقدند.

مغنیه، عبده و مولف پرتوی از قرآن نیز آیات یاد شده در فوق را مربوط به مجاهدان در راه خدا دانسته و براساس این مبنی تفسیر کرده اند.

مرحوم علامه طباطبایی پس از آنکه به بعضی از اقوالی که در مورد این آیات بیان شده می کند، می گوید: اینها جدا خلاف ظاهر آیات است و آنگاه چنین نتیجه می گیرد که: متعین آن است که آیات را به سپاه پیکارگران حمل نمائیم زیرا سیاق آیات خصوصا "فالمغیرات صبحا* فوسطن به جمعا" می رساند که مراد از آیات فقط مجاهدانند که خداوند در این ایات به اسبان دونده و نفس زنان آنان سوگند یاد فرموده و «فاء» در آیات چهارگانه دلالت بر ترتب هر یک از آنها بر ما قبلش دارد.

منـابـع

ابوالقاسم رزاقی- سوگندهای قرآن - از صفحه 196 تا 200

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها