نحوه هلاکت و نابودی آل فرعون (ایمان فرعون)

فارسی 2658 نمایش |

ایمان فرعون در لحظات غرق شدن

غرقاب دامن فرعون را فرو گرفت، و او همچون پر کاهی بر روی امواج عظیم نیل می غلطید، در این هنگام پرده های غرور و بی خبری از مقابل چشمان او کنار رفت، و نور توحید فطری درخشیدن گرفت، فریاد زد: «من ایمان آوردم که معبودی جز آن کس که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند، وجود ندارد، نه تنها با قلب خود ایمان آوردم بلکه عملا هم در برابر چنین پروردگار توانایی تسلیمم.»
«و أنا من المسلمین؛ گفت: ایمان آوردم که هیچ معبودی نیست جز همان که بنی اسرائیل به او ایمان آوردند و من از تسلیم شدگانم.» (یونس/ 90)
در واقع هنگامی که پیشگوییهای موسی یکی پس از دیگری به وقوع پیوست و فرعون بیش از پیش از صدق گفتار این پیامبر بزرگ آگاه شد، و قدرت نمایی او را مشاهده کرد، ناچار اظهار ایمان نمود، به امید اینکه همانگونه که "خدای بنی اسرائیل" آنها را از این امواج کوه پیکر رهایی بخشید، او را نیز رهایی بخشد، لذا می گوید: «به همان خدای بنی اسرائیل ایمان آوردم!»
ولی بدیهی است چنین ایمانی که به هنگام نزول بلا و گرفتار شدن در چنگال مرگ اظهار می شود، در واقع یک نوع ایمان اضطراری است، که هر جانی و مجرم و گنهکاری دم از آن می زند، بی آنکه ارزشی داشته باشد و یا دلیل بر تکامل و حسن نیت و صدق گفتار او گردد.به همین جهت خداوند او را مخاطب ساخت و فرمود: اکنون ایمان می آوری در حالی که قبل از این طغیان و گردنکشی و عصیان نمودی، و در صف مفسدان فی الارض و تبهکاران قرار داشتی. «آلآن و قد عصیت قبل و کنت من المفسدین؛ آیا حالا [ایمان مى آورى؟] در حالى که پیش از این نافرمانى کردى و از تباهکاران بودى.» (یونس/ 91)
در آیه 18 سوره نساء آمده: «و لیست التوبة للذین یعملون السیئات حتی إذا حضر أحدهم الموت قال إنی تبت الآن؛ برای کسانی که کارهای سوء انجام دهند، و به هنگام فرا رسیدن مرگ توبه کنند، توبه ای نیست.» به همین دلیل بسیار دیده شده که اگر امواج بلا فرو نشیند و از چنگال مرگ رهایی یابند باز به برنامه های سابق بر می گردند.
نظیر این تعبیر که در فوق خواندیم در اشعار و سخنان ادبای عرب و عجم نیز آمده است، مانند "اتت و حیاض الموت بینی و بینها و جادت بوصل حین لا ینفع الوصل؛ به سراغ من آمد در حالی که امواج مرگ میان من و او قرار گرفته بود، او آماده وصال گشت در آن هنگام که وصال سودی نداشت!"
ولی، "امروز بدن تو را از امواج رهایی می بخشیم تا درس عبرتی برای آیندگان باشی" برای زمامداران مستکبر و برای همه ظالمان و مفسدان، و نیز برای گروه های مستضعف «فالیوم ننجیک ببدنک لتکون لمن خلفک آیة؛ ما امروز پیکرت را [از آب] مى رهانیم تا عبرت آیندگان شوى، و همانا بسیارى از مردم از آیت هاى ما بى خبرند.» (یونس/ 92) در اینکه منظور از بدن در اینجا چیست؟ در میان مفسران گفتگو است، اکثر آنها معتقدند منظور همان جسم بی جان فرعون است، چرا که عظمت فرعون در افکار مردم آن محیط چنان بود که اگر بدنش از آب بیرون نمی افتاد بسیاری باور نمی کردند که فرعون هم ممکن است غرق شده باشد، و ممکن بود به دنبال این ماجرا افسانه های دروغین در باره نجات و حیات فرعون بسازند، لذا خداوند بدن بی جان او را از آب بیرون افکند.
جالب اینکه بدن در لغت (آن چنان که راغب در مفردات گفته) به معنی جسد عظیم است و این می رساند که فرعون همانند بسیاری از مرفهین که دارای زندگانی پر زرق و برق افسانه ای هستند، اندامی درشت و چاق و چله داشت! ولی بعضی دیگر گفته اند که یکی از معانی بدن "زره" است و این اشاره به آن است که خداوند فرعون را با همان زره زرینی که بر تن داشت از آب بیرون فرستاد تا به وسیله آن شناخته شود و هیچگونه تردیدی برای کسی باقی نماند.
این نکته نیز شایان توجه است که بعضی از جمله "ننجیک" چنین استفاده نموده اند که خداوند دستور داد امواج، بدن او را بر نقطه مرتفعی از ساحل بیفکند، زیرا ماده "نجوة" به معنی مکان مرتفع و زمین بلند است.
نکته دیگری که در آیه به چشم می خورد این است که جمله "فالیوم ننجیک" با فاء تفریع، آغاز شده و این ممکن است اشاره به آن باشد که آن ایمان بی روح فرعون در این لحظه ناامیدی و گرفتاری در چنگال مرگ، این ایمانی که همانند جسم بی جانی بود این مقدار تاثیر کرد که خداوند جسم بی جان فرعون را از آب نجات داد تا طعمه ماهیان دریا نشود و هم عبرتی باشد برای آیندگان! هم اکنون در موزه های "مصر" و "بریتانیا" یکی دو بدن از فراعنه به حال مومیایی باقی مانده است، آیا بدن فرعون معاصر موسی در میان آنها است که بعدا آن را به صورت مومیایی حفظ کرده اند یا نه؟ دلیلی در دست نداریم، ولی تعبیر "لمن خلفک" ممکن است این احتمال را تقویت کند که بدن آن فرعون در میان اینها است، تا عبرتی برای همه آیندگان باشد، زیرا تعبیر آیه مطلق است و همه آیندگان را شامل می شود و در پایان آیه می فرماید: «اما با اینهمه آیات و نشانه های قدرت خدا و با اینهمه درسهای عبرت که تاریخ بشر را پر کرده است، بسیاری از مردم از آیات و نشانه های ما غافلند.»

سرزمین موعود

خداوند در سوره اسراء می فرماید: «فأراد أن یستفزهم من الأرض فأغرقناه و من معه جمیعا؛ پس فرعون تصمیم گرفت تا آنها را از سرزمین مصر بیرون کند و ما، او و هر که را با وی بود همه را غرق کردیم.» (اسراء/ 103)
چون فرعون نتوانست در برابر استدلالهای دندان شکن موسی مقاومت کند به همان چیزی متوسل شده که همه طاغوتیان بی منطق در تمام قرون و اعصار به آن متوسل می شدند یعنی: "اراده کرد که آنها را از آن سرزمین بیرون کند اما ما او و همه همراهانش را غرق کردیم". "یستفز" از ماده "استفزاز" به معنی بیرون راندن به زور و عنف است.
هم چنین در آیات سوره طه به این مهم اشاره نموده و می فرماید: «و لقد أوحینا إلی موسی أن أسر بعبادی فاضرب لهم طریقا فی البحر یبسا لا تخف درکا و لا تخشی* فأتبعهم فرعون بجنوده فغشیهم من الیم ما غشیهم* و أضل فرعون قومه و ما هدی؛ و همانا به موسی وحی کردیم که بندگانم را شبانه روانه کن و راهی خشک در دریا برای آنان باز کن که نه از تعقیب دشمن خواهی ترسید و نه [از غرق شدن] می هراسی. [پس] فرعون با لشکریانش از پی آنها رفتند و موجی از دریا که بر آنها افتاد، آنها را فرا گرفت و فرعون قوم خود را گمراه کرد و به جایی نرسانید.» (طه/ 77- 79)
بعد از ماجرای مبارزه موسی با ساحران و پیروزی قاطع و چشمگیرش بر آنها و ایمان آوردن آن جمعیت عظیم، موسی و آئین او رسما وارد افکار مردم مصر شد، هر چند اکثریت "قبطیان" آن را نپذیرفتند، ولی همیشه برای آنها یک مساله بود، و بنی اسرائیل تحت رهبری موسی، به اتفاق اقلیتی از مصریان، به طور دائم با فرعونیان درگیر بودند. سالها بر این منوال گذشت و حوادث تلخ و شیرینی روی داد، که قرآن بخشهایی از آن را در سوره اعراف از آیه 127 به بعد آورده است.
آیات مورد بحث به آخرین فراز از این ماجراها یعنی برنامه خروج بنی اسرائیل از مصر، اشاره کرده می فرماید: «ما به موسی، وحی فرستادیم که بندگانم را شبانه از مصر بیرون ببر.» بنی اسرائیل آماده حرکت به سوی سرزمین موعود (فلسطین) شدند، اما هنگامی که به کرانه های نیل رسیدند فرعونیان، آگاه گشتند و فرعون با لشگری عظیم آنها را تعقیب کرد، آنها خود را در محاصره دریا و دشمن دیدند، از یک سو رود عظیم نیل، از سوی دیگر دشمن نیرومند خونخوار و خشمگین! اما خدا که می خواست این جمعیت ستم کشیده محروم و با ایمان را از چنگال ظالمان رهایی بخشد، و ستمگران را به دیار فنا بفرستد.
به موسی چنین دستور داد: راهی خشک برای آنها، در دریا بگشا! «فاضرب لهم طریقا فی البحر یبسا؛ راهى خشك در دريا براى آنان باز كن.» (طه/ 77) راهی که هر گاه در آن گام بگذاری "نه از تعقیب فرعونیان می ترسی، نه از غرق شدن در دریا". جالب اینکه: نه تنها راه گشوده شد، بلکه این راه، به فرمان خدا، راه خشکی بود، با اینکه معمولا چنین است که اگر آب رودخانه یا دریا کنار برود باز اعماق آن تا مدتها غیر قابل عبور است.
راغب در مفردات می گوید: «"درک" (بر وزن مرگ) به معنی پائینترین عمق دریا است، و به طنابی که متصل به طناب دیگری می کنند تا به آب برسد "درک" (بر وزن محک) گفته می شود، و همچنین به خساراتی که دامنگیر انسان می شود، درک می گویند.» "درکات نار" در برابر "درجات جنت" به معنی مراحل پائین دوزخ است. ولی با توجه به اینکه (طبق آیه 61 سوره شعراء) بنی اسرائیل به هنگامی که از آمدن لشگر فرعون با خبر شدند به موسی گفتند: «إنا لمدرکون؛ ما در چنگال فرعونیان گرفتار شدیم.» به نظر می رسد که منظور از درک در آیه مورد بحث آنست که شما چنین گرفتاری پیدا نخواهید کرد، و منظور از "لا تخشی" آنست که خطری از ناحیه دریا نیز شما را تهدید نمی کند. و به این ترتیب موسی و بنی اسرائیل وارد جاده هایی شدند که در درون دریا با کنار رفتن آبها پیدا شدند، در این هنگام فرعون به همراه لشکریانش به کنار دریا رسید و با این صحنه غیر منتظره و شگفت انگیز روبرو شد "و فرعون لشکریان خود را به دنبال بنی اسرائیل فرستاد و خود نیز وارد همان جاده ها شد" (فأتبعهم فرعون بجنوده).
مسلما ارتش فرعون در آغاز اکراه داشت که در این جای خطرناک ناشناخته گام بگذارد و بنی اسرائیل را تعقیب کند، حد اقل مشاهده چنین معجزه شگرفی کافی بود که آنها را از ادامه این راه باز دارد. ولی فرعون که باد غرور و نخوت مغزش را پر کرده بود، و در لجاجت و خیره سری غوطه ور بود، بی اعتنا از کنار یک چنین معجزه بزرگی گذشت، و لشکر خود را تشویق به ورود در این جاده های ناشناخته دریایی کرد! از این سو آخرین نفر لشکر فرعون وارد دریا شد، و از آن سو آخرین نفر از بنی اسرائیل خارج گردید.در این هنگام به امواج آب فرمان داده شد به جای نخستین بازگردند. امواج همانند ساختمان فرسوده ای که پایه آن را بکشند یک بار فرو ریختند" و دریا آنها را در میان امواج خروشان خود پوشاند پوشاندنی کامل"
«فغشیهم من الیم ما غشیهم؛ از دريا آنچه آنان را فرو پوشانيد فرو پوشانيد.» (طه/ 78) "یم" به معنی دریا و همچنین رودخانه عظیم است، بعضی از محققان معتقدند این یک لغت قدیم مصری است نه عربی. و به این ترتیب، یک قدرت جبار ستمگر با لشکر نیرومند و قهارش در میان امواج آب غوطه ور شدند و طعمه آماده ای برای ماهیان دریا! آری فرعون، قوم خود را گمراه ساخت و هرگز هدایتشان نکرد. درست است که جمله "اضل" و جمله "ما هدی" تقریبا یک مفهوم را می رساند، و شاید به همین جهت بعضی از مفسرین آن را تاکید دانسته اند، ولی ظاهر این است که این دو، با هم تفاوتی دارد و آن اینکه "اضل" اشاره به گمراه ساختن است، و "ما هدی" اشاره به عدم هدایت بعد از روشن شدن گمراهی است.
توضیح اینکه یک رهبر، گاهی اشتباه می کند، و پیروانش را به جاده انحرافی می کشاند، اما به هنگامی که متوجه شد فورا آنها را به مسیر صحیح باز می گرداند، اما فرعون آن چنان لجاجتی داشت که پس از مشاهده گمراهی باز حقیقت را برای قومش بیان نکرد، و هم چنان آنها را در بیراهه ها کشاند تا خودش و آنها نابود شدند.و به هر حال، این جمله در واقع سخن فرعون را که در سوره غافر آیه 29 آمده نفی می کند «و ما أهدیکم إلا سبیل الرشاد؛ من شما را جز به راه راست هدایت نمی کنم.» حوادث نشان داد که این جمله دروغ بزرگی بوده همانند دروغهای دیگرش.

نجات بنی اسرائیل

خداوند در سوره شعراء به این موضوع اشاره نموده و می فرماید: «و أوحینا إلی موسی أن أسر بعبادی إنکم متبعون؛ و به موسی وحی کردیم که بندگان مرا شبانه حرکت ده، که شما مورد تعقیب هستید.» (شعراء/ 52)
«فأتبعوهم مشرقین* فلما تر ءا الجمعان قال أصحاب موسی إنا لمدرکون* قال کلا إن معی ربی سیهدین* فأوحینا إلی موسی أن اضرب بعصاک البحر فانفلق فکان کل فرق کالطود العظیم* و أزلفنا ثم الاخرین* و أنجینا موسی و من معه أجمعین* ثم أغرقنا الاخرین؛ پس هنگام برآمدن آفتاب از پی آنها رسیدند. و چون دو گروه همدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: ما قطعا گرفتار خواهیم شد. گفت: چنین نیست، بی تردید پروردگارم با من است و به زودی هدایتم خواهد کرد. آن گاه به موسی وحی کردیم که با عصای خود بر دریا بزن. پس از هم شکافت و هر قسمت آن چون کوهی عظیم گردید. و گروه دیگر (فرعونیان) را به آن جا نزدیک کردیم. و موسی و همه همراهانش را نجات دادیم. سپس گروه دیگر را غرق کردیم.» (شعراء/ 60- 66)
از اینجا چگونگی نابودی و عذاب فرعون به کیفر اینکه دعوت موسی و هارون را رد کرد، شروع می شود. کلمه "اسر" امر از اسراء است، که به معنای سیر دادن و کوچ دادن در شب است و مراد از "عبادی"، بنی اسرائیل است و این تعبیر نوعی احترام از ایشان است و جمله "إنکم متبعون" تعلیل امر و دستور به اسراء است که حاصل آن این می شود: بنی اسرائیل را شبانه حرکت بده تا آل فرعون هم دنبال شما راه بیفتند. از این جمله به خوبی بر می آید که خدای تعالی از این فرمان خود منظوری دارد و در این دستور فرج و گشایشی برای بنی اسرائیل هست، که در آیه «فأسر بعبادی لیلا إنکم متبعون و اترک البحر رهوا إنهم جند مغرقون؛ شبانه بندگان مرا حرکت ده، که فرعونیان دنبالتان خواهند آمد و دریا را در حالی که راه فراخی خواهد شد پشت سر بگذارد که آنان لشکری غرق شوندگانند.» (دخان/ 24) به این منظور و نقشه تصریح شده است.
جمله "أن أسر بعبادی" بر بیرون شدن شبانه موسی و بنی اسرائیل از مصر، که دلالت می کند. "فأتبعوهم" فرعونیان دنبال بنی اسرائیل را گرفتند "مشرقین" و در صبحگاهی به ایشان رسیدند، "فلما تراءا الجمعان" همین که دو صف لشکر یکدیگر را دیدند "قال أصحاب موسی" یاران موسی از بنی اسرائیل با ترس و لرز گفتند: "إنا لمدرکون" دارند به ما می رسند. "قال موسی کلا" موسی گفت حاشا که به ما برسند "إن معی ربی سیهدین" خدا با من است و به زودی مرا هدایت می کند، و مراد از این معیت حفظ و یاری خداست، همان یاری که خدای تعالی در اول بعثتش و بعثت برادرش به آن دو وعده داده بود که "إننی معکما"، نه معیت به معنای ایجاد و تدبیر، چون معیت به این معنا در موسی (ع) و فرعون به طور مساوی بود و اختصاص به موسی (ع) نداشت و معنای اینکه فرمود: به زودی مرا هدایت می کند، این است که به زودی مرا دلالت می کند به اینکه چگونه شما را از شر فرعون و فرعونیان نجات دهم.
«فأوحینا إلی موسی أن اضرب بعصاک البحر فانفلق» (شعراء/ 61)
کلمه "انفلاق" به معنای پاره شدن چیزی و جدا شدن اجزای آن از یکدیگر است، "فکان کل فرق" یعنی هر قطعه جدا شده از آن، "کالطود" مانند پاره کوهی "العظیم" بزرگ بود، پس موسی داخل دریا شد و بنی اسرائیل هم با وی روانه شدند. "و أزلفنا ثم" یعنی در آنجا "الآخرین" دیگران را هم نزدیک کردیم، که منظور از دیگران فرعون و لشکریان او است، "و أنجینا موسی و من معه أجمعین" ما دریا را هم چنان جدای از هم نگاه داشتیم، تا موسی و همراهانش از آن گذشتند "ثم أغرقنا الآخرین" و سپس فرعون و قومش را که در وسط دو قطعه آب، قرار گرفته بودند با وصل کردن آبها به یکدیگر غرق نمودیم.

عذاب الهی

در سوره دخان آمده: «فدعا ربه أن هؤلاء قوم مجرمون* فأسر بعبادی لیلا إنکم متبعون* و اترک البحر رهوا إنهم جند مغرقون؛ پس پروردگار خود را بخواند که: اینها مردمی گناهکارند. پس [گفتیم:] بندگان مرا شبانه حرکت بده، که شما مورد تعقیب خواهید بود. و دریا را آرام پشت سر بگذار که آنها سپاهی غرق شدنی هستند.» (دخان/ 22- 24)
موسی (ع) از تمام وسائل هدایت برای نفوذ در دلهای تاریک این مجرمان استفاده کرد، ولی هیچ اثری در فرعونیان نبخشید، هر دری را می توانست کوبید ولی "عاقبت زان در برون نامد سری"! لذا مایوس شد و چاره ای جز نفرین به آنها ندید، چرا که قوم فاسدی که هیچ امیدی به هدایتشان نباشد حق حیات از نظر نظام آفرینش ندارند، باید عذاب الهی فرود آید و آنها را درو کند و صفحه زمین را از لوث وجودشان پاک سازد. موسی پروردگار خود را خواند که: خدایا این قوم مردمی مجرمند. و در این دعایش علت آن را مجرم بودن آنها معرفی می کند، جرمی که بخاطر آن مستحق هلاکت بودند، ولی در این جمله نیامده که از خدا چه خواسته است، ولی از جمله بعدی که پاسخ خدای تعالی به موسی است، فهمیده می شود که وی درخواست هلاکت ایشان را کرده است.
«فأسر بعبادی لیلا إنکم متبعون» (دخان/ 23) کلمه "اسر" امر از مصدر "اسراء" است که به معنای سیر شبانه است، در نتیجه کلمه "لیلا" تاکید و تصریح به معنای آن کلمه است. و منظور از کلمه "عبادی" بنی اسرائیل است. و معنای جمله "إنکم متبعون" این است که همین که بنی اسرائیل را شبانه حرکت دهی فرعونیان تعقیبتان خواهند کرد. و این جمله در حقیقت جمله ای استینافی است، که منظور از ذکر آن فقط پیشگویی حادثه ای است که به زودی بعد از اسراء واقع می شود. و در این آیه با حذف کلماتی ایجاز به کار رفته و تقدیر کلام چنین است: «أسر بعبادی لیلا انکم متبعون یتبعکم فرعون و جنوده؛ شبانه بندگان مرا در شب حرکت بده که شما تعقیب خواهید شد، فرعون و لشکریانش شما را تعقیب خواهند کرد.»
"و اترک البحر رهوا إنهم جند مغرقون" راغب در مفردات گفته: «کلمه "رهوا" به معنای "ساکنا" است. و معنای جمله "و اترک البحر رهوا" این است که از دریا به آرامش بگذر.
بعضی گفته اند: کلمه "رهو" به معنای وسعت راه است. و این معنا صحیح است. و جمله "إنهم جند مغرقون" تعلیل جمله "و اترک البحر رهوا" است. و در این کلام حذف و ایجاز به کار رفته و تقدیر آن چنین است: «فاسر بعبادی لیلا یتبعکم فرعون و جنوده حتی اذا بلغتم البحر فاضربه بعصاک لینفتح طریق لجوازکم فجاوزوه و اترکه ساکنا او مفتوحا علی حاله فیدخلونه طمعا فی ادراککم فهم جند مغرقون؛ ای موسی بندگان مرا شبانه حرکت بده تا فرعون و لشکریانش به تعقیب شما برخیزند، شما به دریا می رسید، با عصا به دریا بزن تا راهی برای عبورتان باز شود، همین که از دریا گذشتی، آب را هم چنان ساکن و یا هم چنان باز و به حال خود بگذار تا فرعونیان برسند، و به امید رسیدن به بنی اسرائیل داخل دریا شده همگی غرق شوند.»
در آیه بعد می فرماید: «کم ترکوا من جنات و عیون و زروع و مقام کریم و نعمة کانوا فیها فاکهین کذلک» چه بسیار باغ ها و چشمه سارانی که بر جای گذاشتند، و کشتزارها و جایگاه های نیکو،و نعمتی که در آن شادکام بودند. کلمه "کم" تکثیر را افاده می کند، و به جمله چنین معنا می دهد: "چه بسا از باغها و چشمه ها و زراعتها که به جا گذاشتند". و جمله "من جنات" بیان چیزهایی است که به جای گذاشتند. و منظور از "مقام کریم" قصرها و خانه های زیبای فرعونیان، و منظور از "نعمة" به فتح نون، تنعم است. و این کلمه مانند کلمه "ضربة" که به معنای یک بار زدن است، یک بار تنعم را می رساند، ولی اگر به کسره نون خوانده شود، نوعی از تنعم را افاده می کند، مانند کلمه "جلسة" به کسر جیم، که به معنای نوعی نشستن است.

منـابـع

سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏18 ص 213- 214، جلد ‏15 ص 388، جلد 10 ص 169- 173

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏13 ص 257-258، جلد ‏12 ص 309، جلد ‏8 ص 376 - 377

ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی- مجمع البیان- جلد ‏5 صفحه 130

جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 12 صفحه 125-132

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد