نگاهی به تکامل عقل فطری در عصر ظهور

فارسی 1349 نمایش |

از برکات ظهور امام زمان علیه السلام بلوغ عقلی جامعه بشریت است و انسان به خلق و خوی پاکیزه آراسته می گرد. احادیث شریفه در این باره به دو نکته اشاره دارند:

1. شکوفایی کامل عقل فطری در سراسر جهان بشریت و جهان بینی خردمندانه جامعه در آغاز ظهور ولی زمان علیه السلام

2. وحدت بینش ها و گرایش ها در جهت کمال و دوری از هرگونه تشتت و اختلاف اندیشه و بالاخره آزادی عقل ها از قید و بند هوی و هوس ها به طوری که علم و فهم جایگزین جهل و بی خردی می شود و فضائل اخلاقی به جای رذائل و مفاسد می نشیند و این به عنایت و لطف خداوندی از ناحیه مقدسه امام زمان علیه السلام است که چنین بشر دگرگون می گردد و در این راستا احادیث با عنوان های مختلف آمده است، از جمله تکامل عقل و اخلاق است و چنین تعبیری در دو حدیث به شرح زیر آمده است.

1. قطب الدین راوندی مفسر، محقق، فقیه و محدث، حدیث شریف را با سند صحیح نقل نموده استف " عن محمد بن عیسی، عن صفوان ، عن مثنی الحناط، عن أبی خالد الکابلی، عن أبی جعفرعلیه السلام: قال: إذا قائم قائمنا وضع یده علی رووس  العباد فجمع بها عقولهم وأکمل  بها اخلاقهم".

2. مرحوم شیخ کلینی  حدیث را با سند دیگری آورده است، "الحسین بن محمد، عن مسعلی بن محمد، عن الوشاء، عن مثنی الحناط، عن قتیبه الأعشی، عن ابن أبی یعفور، عن مولی لبنی شیبان، عن أبی جعفرعلیه السلام، قال: إذا قام قائمنا وضع الله یده علی رووس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به أحلامهم".

و رجال حدیث غالبا ثقه و معتمدند اما دو نفر از راویان (الحسین بن محمد و مولی لبنی شیبان وضع روشنی ندارند)  البته با کمک حدیث اول حدیث دوم هم اعتبار می یابد، چنانکه در علم اصول به اثبات رسیده است. صدرالمتالهین در شرح اصول کافی تنها حدیث دوم را مطرح نموده است و چون مفاد آن ارزش بالایی دارد و از طرفی قیام آن حضرت از اصالت و استحکام خاصی برخوردار است لذا مناقشه در سند را بی اهمیت دانسته گویا سند حدیث اول در دسترس ملاصدرا رحمه الله نبوده است، در هرحال در کتاب وزین قطب راوندی حدیث را با سند درست یافتیم و در اینجا نقل نمودم. ناگفته نماند که شیخ صدوق  رحمه الله در کمال الدین حدیث شیخ کلینی رحمه الله را «وضع یده» -بدون لفظ «الله» آورده است.

نکاتی چند
1. در متن حدیث قطب راوندی: «وأکمل بها اخلاقهم» آمده به جای «کلمت به احلامهم»، و این تعبیر زیباتر واولی است زیرا جمله: "فجمع بها عقولهم" به بیداری بشر و بلوغ خرد و درک جامعه اشاره دارد و جمله "وأکمل بها اخلاقهم" از رفتار نیکو اخلاق پسندیده اجتماع حکایت می نماید. و به عبارت دیگر حدیث شریف به درک صحیح و عمل نیک هر دو بشارت داده است اما حدیث دوم این انسجام و صراحت را ندارد و باید «احکام» را جمع «حلم» به معنای آرامش خاطر گفت نه به معنای عقل تا درک صحیح و رفتار پاکیزه را شامل گردد و از تکرار عقل مصون بماند.

2. «وضع یده علی رووس العباد»
قائم آل محمد علیه السلام دست لطف و عنایت خود را بر سر جامعه بشری می نهد و در این هنگام انسان عاقلانه و درست می اندیشد و عمل می کند و در نتیجه زندگی، حیات نو و شادابی فوق العاده به خود می گیرد، و دست مبارک آن بزرگوار، دست ولایت است که دارای برکات فراوان می باشد همانطور که نام مبارک «قائم» اشاره به مصونیت او از هرگونه تغییرات متعارف است. صدرالمتالهین می نویسد: اسم «قائم» به معنای وجود خاص و شخصیت ویژه اوست که مصون است از هرگونه تغییرات عادی و متعارف مثل:  بیماری، پیری، فرسودگی، مرگ و بالاخره حرکت افلاک و نظام منظومه شمسی در او تأثیر نمی گذارد چون حضرت مسیح علیه السلام که در آسمان زنده و سالم و از هرگونه تغییر مادی محفوظ است. و براساس قدرت ولایت تحت تأثیر عوامل طبیعت قرار نمی گیرد بلکه ار مدار و محور جهان طبیعت است و فاعل در عالم ماده به اذن خداوندی نه منفعل، و اثرگذار نه اثر پذیر، و بعضی محققان که حدیث را با اضافه لفظ «الله» دیده اند گفته اند خداوند دست لطف خدا را با دست لطف امام زمان علیه السلام را برسر مردم می گذارد.

3. بلوغ جامعه بشری در عصر ظهور
این حدیث شریف از آینده ای خبر می دهد که جامعه بشریت خویش را می یابد پس از باختن و می شناسد بعد از فراموش نمودن و به اصل خود می رسد بعد از گم شدن در راههای جهل و ضلالت. حدیث شریف خبر می دهد از پایان دوران نقش و نگارهای دروغین تمدن آخرالزمان در قالب دموکراسی و مارکسیسم و...و نیز حدیث خبر می دهد از به سر آمدن دوران نظریه پردازان بی خبر چون فوکویاماها تمدن غرب را فراگیر و جهان نوین را همچون دهکده ای با کدخدایی صهیونسیم مسیحی پنداشته اند.

در هرحال این روزگار تلخ تر از زهر، گذراست و روزگار شیرین و لذت بخش در راه است، و بالاخره پیوند غیر اصل علم با جهل گسسته می شود و با وحی پیوند ناگسستنی پیدا می کند و به قول ابن رشد فیلسوف عربی «علم» با وحی پیوند واقعی دارد..، و این پیوند مبارک همانا پیوند علم با عقل فطری است همانطور که امیرالمومنین علیه السلام عقل و عاقل را تعریف فرموده است. از آن حضرت پرسیدند: "صف لنا العاقل؟فقال: هو الذی یضع الشیء مواضعه. ثم قیل له: صف لنا الجاهل فقال علیه السلام: قد فعلت"، «عاقل کیست؟ فرمود: کسی است که جایگاه و منزلت هرچیز را می شناسد و آن را در جای خودش می نهد و نتیجتا نادان کسی است که راه را گم گرده است، غلط می فهمد و غلط عمل می کند.» بنابراین قیام امام زمان علیه السلام قیام عقلی و فرهنگی است و پیروزی ایشان از همین رهگذر است همانطور که پیامبران از آدم تا خاتم صلی الله علیه وآله وسلم عقل ها را رشد بخشیده اند و معجزات انبیاء علیهم السلام شاهد و گواه بر این نکته است که رجال آسمانی بشر را تدریجا به سوی مصالح و فضائل هدایت نموده اند با این تفاوت که معجزات پیامبران گذشته از راه چشم ها و گواها بود اما معجزه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم از راه عقل بشری است چون قرآن کریم. و سخن مبارک امام هادی علیه السلام:

ابو یوسف یعقوب بن اسحاق اهوازی، (ابن سکیت) از خواص اصحاب امام جواد و امام هادی علیه السلام است و بسیار جلیل القدر و دانشمند بود و پرچمدار ادبیات عرب از لغت و شعر و نحو و منطق عصر خود به شمار می رفت، وی از امام هادی علیه السلام پرسید: علت اختصاص هر پیامبری به معجزه مخصوص چیست؟ موسی بن عمران با عصا و ید بیضاء، و عیسی بن مریم با علم و طب و شفای کور مادرزاد و احیاء مردگان و اختصاص پیامبراسلام صلی الله علیه وآله وسلم به قرآن.

حضرت هادی علیه السلام فرمود: "إن الله لما بعث موسی علیه السلام کان الغالب علی أهل عصره السحر، فأتاهم من عندالله بما لم یکن فی وسعهم مثله". پاسخ امام هادی علیه السلام این است که معجزه هرپیامبری با شرایط روز خود مناسب است تا بتوانند بر همگان حجت و دلیل و راهنما باشند. درعصر موسی بن عمران جادو و سحر غلبه داشت و موسی بن عمران علیه السلام با انداختن عصا بساط جادوگران را درهم ریخت، و قرآن کریم این صحنه پرشور و هیجان را بیان فرموده است. ( در سوره مبارکه اعراف، آیات شریفه 118 تا 121).

امام علیه السلام سپس فرمود: "و أن الله بعث عیسی علیه السلام فی وقت قد ظهرت فیه  الزمانات  و احتاج الناس إلی الطب فأتاهم من عند الله بما لم یکن عندهم مثله"، عصر حضرت عیسی علیه السلام بیماری فلجی و زمینگیر شیوع داشت و حضرت مسیح علیه السلام در راستای طب و علاج و درمان بیماران از قوانین عادی و متعارف فراتر رفت و پای را به آن سوی افق گذارد، کور مادرزاد را شفا داد و مردگان را زنده نمود.

اما پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم "کان الغالب علی أهل  عصره الخطب و الکلام فأتاهم من عند اله من مواعظه و حکمه ما أبطل به قولهم".

نکته کلیدی سوال ابن سکیت ادیب از امام هادی علیه السلام این است: "فقال ابن السکیت.....«فما الحجه علی الخلق الیوم"، بنابراین حجت خدا در امروز بر  مردم چیست؟

"فقال علیه السلام: العقل، یعرف به الصادق علی الله فیصدقه و الکاذب علی الله فیکذبه .... فقال ابن السکیت: هذا و الله هوا الجواب، ابن سکیت که او را متفکر و پرچمدار ادبیات عصر خود می شناسند می پرسد: اکنون معجزه برای قبول اسلام چیست؟ امام علیه السلام فرمود: عقل، عقل راه درست را از غلط جدا می کند و صراط مستقیم الهی را از پرتگاه و جاده های هولناک باز می شناسد و راه درست را تأیید و راه غلط را رد می نماید. این عقل فطری برای انسان امروز راهگشاست، چه در تشخیص و نظر و چه در رفتار و عمل. و به قول ملای رومی:

ای برادر تو همان اندیشه ای                             مابقی تو استخوان و ریشه ای

آری، عقل برترین پدیده عالم امکان است و ارسطو در ارزش عقل می نویسد: «گمان می رود عقل در سایر پدیده ها خدایی ترین است چرا چنین نباشد، زیرا اگر چیزی نیاندیشد عزت آن در چه تواند بود بلکه حال او همچون حال خفته ای است، هر چیز وقتی ارزشمند است و زمانی می توان درباب آن ارزیابی نمود که در آن تعقل و اندیشه شود، که چیست و چه آثاری در پی دارد و این عقل در عصر ظهور به کمال شایسته خود می رسد و اندیشه ها بر پایه خرد و صفا و وفا، جهانی نو خواهد ساخت. همانطور که امام باقر علیه السلام فرمود: «قدرت ولایت امام عصر علیه السلام عقل ها را از اسارت طبیعت نجات می دهد.» و این تنها دارویی است که بشر بیمار و گرفتار امروز را شفا می بخشد و انسان سلامت فطری و خداداد را باز می یابد. اینجاست که تمدن های جهان مادی رنگ خواهند باخت، تمدنهایی که نخبگان جهان از هر دین و مذهب بر آنها تاخته اند و کتاب ها و مقاله ها در نقد این تمدن نوشته اند و در بخش گفت و گوهایی که با گروهی از متفکران غرب داشته ام به آن اشاره خواهد شد.

عارف بزرگوار شیخ عبدالرزاق کاشانی نام عقل نجات یافته از هوی وهوس را عقل قامع گفته است و این اصطلاح را از کلام  پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم اخذ و نقل نموده است.

متن حدیث: "قوله صلی الله علیه وآله وسلم إن دعامه البیت أساسه و دعامه الدین المعرفه بالله و الیقین و العقل القامع- قالت عائشه: قلت: - بأبی أنت وامی – یا رسول  الله ما العقل القامع؟ قال صلی الله علیه وآله وسلم: الکف عن معاصی الله عزوجل ،والحرص علی طاعه الله". مفاد حدیث شریف این است که همانطور که خانه داری ستون و پایه است همچنین دین دارای اساس و ستون است، آن عبارت است از خداشناسی و یقین و عقل قامع- در اینجا همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم پرسید: یا رسول الله عقل قامع چیست؟ حضرت پاسخ داد: خویشتن داری از گناه و علاقه فراوان به طاعت و بندگی خدا- یعنی در مهار نفس توانمندبودن و در برابر دعوت های گوناگون طبیعت خود را نباختن.

شیخ عبدالرزاق کاشانی می نویسد عقل کامل دارای چنین هویتی است که در برابر هواهای نفس مصمم و فاتح باشد. ابن منظور واژه قمع قامع را چنین معنی نموده است: "قمـــعه أی قهـــره و ذلله فذل".

پیام حدیث پیامبراسلام صلی الله علیه وآله وسلم این است که عقل آدمی همواره با شهوت و غضب درگیر است. وقتی عقل به کمال می رسد که برخواسته های نفسانی پیروز گردد همانطور که در جای دیگر امیرالمومنین علیه السلام فرمود: "کم من عقل أسیر تحت هوی أمیر"، چه بسیار عقلها  که در فرمان هوی وهوس ها هستند. و جنگ و گریز بین عقل و هوی و هوس در طول تاریخ انسان فراوان بوده است که پرده دری های شهوت و آتش باری های غضب، عقل را در حصار خود گرفته و به قول ملای روم:

عقل جزوی عقل را بدنام کرد

کام دنیا مرد را بی کام کرد

اما علی رغم دخالت طبیعت در حکم عقل چه بسا روشنی آفتاب عقل، ابر تیره طبیعت را کنار زده است و به راه خود ادامه داده است و اگر عقل میدان قوای ظاهر و باطن آدمی را در قلمرو خویش گرفت و در میان مبارزه حریف نفس را بر زمین کوبید به طوری که دیگر نتوانست از جای بلند شود و به بازی  ادامه دهد، در این صورت عقل غالب و فاتح و نفس مغلوب و شکست خورده خواهد بود و این نیروی توانمند و قهرمان همان عقل فطری است که رقیب ویرانگر را از میدان به در کرده است. و معنای عقل قامع در لسان مبارک خاتم پیامبران صلی الله علیه وآله وسلم نیز همین است.

حدیث امام باقر علیه السلام جامعه بشریت آخرالزمان را بشارت می دهد و امیدوار می سازد که دست عنایت قائم آل محمد علیه السلام از آن سوی افق به کمک بشر خسته و خواب آلود دراز خواهدشد و عقل ها را از اسارت طبیعت نجات خواهد داد و حکومت عقل فرا خواهد رسید همان فاتح و پیروز در کلام پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم و بیان حضرت باقرالعلوم علیه السلام ( "فجمع بها عقولهم وأکمل بها أخلاقهم") سنخیت خواهد یافت و اندیشه ها  براساس خرد و پاکیزگی روح فضای جامعه بشریت معطر خواهد ساخت.

منـابـع

خط امان- پژوهشی در موعود ادیان- از صفحه 73 تا 81

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها